ایجاد اهرم متقابل با تاکتیک ضربالأجل
هدف آمریکا «توافق موقت» است نه «احیای برجام»
دکتر نادر انتصار معتقد است با توجه به اینکه مفاد تعریف شده در برجام، برخی پیشرفتهای برنامه هستهای ایران را پوشش نمیدهد، احتمالا نتیجه ترجیحی آمریکا در چنین شرایطی، «نه احیای برجام، بلکه یک توافق موقت و سپس یک برجام پلاس» است. با این وجود، استاد ممتاز علومسیاسی دانشگاه آلابامای آمریکا میگوید « آنچه نقطه مطلوب آمریکاست و آنچه میتواند بدست آورد دو موضوع جداگانه هستند».
به گزارش اکوایران، نادر انتصار، استاد تمام علوم سیاسی در دانشگاه آلابامای آمریکا در یادداشتی به تشریح معادلات سیاسی حاکم بر مذاکرات وین پرداخت و نوشت: هشدارهای مقامات غربی مبنی بر زمان رو به پایان برای احیای توافق هستهای ۲۰۱۵، این سوال را پیش رو میگذارد که اساساً برجام تا چه زمانی برای امریکا و غرب مزیت خواهد داشت و در سنجش این مزیت، چه مولفههایی در نظر گرفته میشود؟
واقعیت این است برجام برای آمریکا و غرب قرادادی نبود که فقط به مسائل هسته ای بسنده کند. هدف دراز مدت غرب این بود که از برجام به عنوان اولین قدم برای تغییرات اساسی در مناسبات با ایران استفاده شود، بخصوص مهار قدرت دفاعی و بازدارندگی ایران و ضعیف کردن موضع ایران در مقایسه با همپیمانان منطقهای آمریکا. مادامیکه آمریکا امیدوار به دستیابی به این اهداف از این مسیر است، برجام برایش مزیت دارد.
از آن سو در رابطه با تحریمها علیه جمهوری اسلامی ،کلمه "لغو" آنطور که اغلب در ایران تعبیر میشود، وجود نداشته و ندارد. در بهترین شرایط، آمریکا میتواند برخی از تحریم ها را تعلیق کند. اگر متن برجام را به دقت بخوانید متوجه میشوید که در مورد تحریمهای اساسی از کلمه "تعلیق" و نه "لغو" استفاده شده است. تا زمانی که رابطه ایران و آمریکا بصورت کنونی باقی بماند خطوط انعطاف پذیری رویکرد آمریکا در قبال ایران محدود، و دوران اعتبار آن کوتاه خواهد بود. یعنی رییس جمهور آینده آمریکا میتواند به راحتی قرارداد با ایران را ملغی کند همانطور که ترامپ این کار را با برجام کرد.
آمریکا توافق موقت را به احیای برجام ترجیح میدهد
در حوزه تعهدات هستهای ایران، به نظر میرسد که آمریکا در حال حاضر بدنبال اجرای کامل توافق ٢٠١٥ است و اگر بتواند میخواهد موارد غیر هسته ای را نیز به آن اضافه کند. همچنین با خارج شدن از برجام و با توجه به پیشرفتهای هستهای ایران در طول ٢سال گذشته، برخی در آمریکا شاید به این نتیجه رسیده باشند که بازگشت کامل به برجام و احیای آن شرایط در عمل امکانپذیر نیست. آبی که یکبار از زیر پل گذشته است را نمیتوان دوباره به موقعیت اولیهاش برگرداند، اما این دونالد ترامپ بود که با شکستن سیلبند، این جریان را کلید زد.
حال در شرایطی که مفاد تعریف شده در برجام، برخی پیشرفتهای برنامه هستهای ایران را پوشش نمیدهد، نقطه مطلوب امریکا چه میتواند باشد؟ احتمالا ایدهآل آمریکا در چنین شرایطی نه احیای برجام، بلکه یک توافق موقت و سپس یک برجام پلاس است. اما آنچه نقطه مطلوب آمریکاست و آنچه میتواند بدست آورد دو موضوع جداگانه هستند؛ و نه ایران امروز آن ایران ۲۰۱۵ است و نه آمریکا اکنون در موقعیت گذشته خود قرار دارد.
ایجاد اهرم متقابل با تاکتیک ضربالأجل
غرب بخوبی درک کرده است که با گذشت زمان اثرات اهرمهای فشار روی ایران کمرنگتر، و در عوض موقعیت تهران تقویت خواهد شد. بنابراین اصرار زیاد غرب بر تعیین ضرب الاجلی که «چندهفته و نه چندماه» عنوان شده را نیز میتوان به عنوان بخشی از تلاشها برای ایجاد اهرم فشار متقابل بر ایران، و در راستای خلق شرایط بهتری برای خود در جریان بدهبستان امتیازهای بالقوه ذیل توافق احتمال، تفسیر کرد. آمریکا تاکتیک ضرب الاجل را در مذاکرات دنبال کرده که تا تنور هنوز گرم است نان بپزد و یا از این طریق بتواند از آب گل آلود ماهی خود را بگیرد.
روسیه و چین منافع خود را دنبال میکنند
درباره نقش روسیه و چین در حل چالش های باقیمانده در برجام نیز باید گفت که اگرچه هر دو کشور در مواضع عمومی تا حدودی از دیدگاه ایران پشتیبانی کردهاند ولی در عمل بیشتر نقش حاشیهای داشتهاند. و هرچند ایران و آمریکا مستقیماً گفتگو نمیکنند اما طرف مذاکره اصلی ایران در وین، خود آمریکا است. تروئیکای اروپایی نیز نقش مشابهی برای آمریکا ایفا میکند. اما در نهایت هر یک از این بازیگرها در وهله نخست منافع ملی خود را در این روند دنبال میکنند و بدیهی است که منافع هیچیک با دیگری کاملاً منطبق نیست. بنابراین در صورت شکست مذاکرات وین، نمیتوان انتظار داشت که روسیه و چین منافع گسترده خود با دنیای غرب را قربانی روابط با تهران کنند، اما احتمالا سعی خواهند کرد که تا آنجائی که منافع اقتصادی آنها در خطر نیافتد روابط خود را با ایران ادامه دهند.
معلومات و مجهولات
درباره شانس احیای برجام در سال ٢٠٢٢ یا یک توافق موقت و چگونگی روند مذاکرات در هفتههای پیش رو به سختی میتوان ارزیابی دقیقی داشت. عمدتاً به این دلیل که ما از آنچه در پشت درهای بسته سالنهای مذاکرات وین میگذرد، اطلاع چندانی نداریم و آنچه داریم هم دقیق و یا قابل اتکا نیست. به خبرهائی هم که در رسانههای مختلف [بخصوص رسانههای نزدیک به هیات حاکمه، دستگاه دولتی و یا رهبران سیاسی آمریکا] منتشر میشوند نمیتوان اطمینان کرد و برخی از گزارشات آنها چیزی بیشتر از کژآگاهسازی نیست.
بنابراین برای معلوم شدن مجهولات مناقشه هستهای باید منتظر نتیجه دور هشتم مذاکرات بمانیم، آنچه اکنون معلوم و مسلم است، کار سخت و پیچیده تیمهای مذاکرهکننده در وین برای کشف نقطه توازنی و رسیدن به یک تفاهم مرضیالطرفینی مبتنی بر آن است؛ امری که به نظر میرسد امکانپذیری آن تا حدود زیادی به تصمیمات سیاسی دشوار در پایتختها و اراده سیاسی رهبران طرفین وابسته است.
منبع: سازندگی
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
از قطع روابط تا دیدار ژنرالها؛ واکاوی تلاشهای ریاض برای نزدیکی به تهران
-
هشدار اکونومیست درباره درباره ورود «ماسک» به سیاست: خطر ظهور الیگارشی فاسد در آمریکا
-
پاسخ قاطع ایران به قطعنامه شورای حکام/ راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته
-
معمای ترامپ در مواجهه با تهران/ چه چیزهایی میتواند مانع از مذاکره شود؟
-
پشت پرده معامله قرن بن سلمان با پوتین
-
بازار سهام این هفته مثبت خواهد بود؟
-
نبرد غولها در میانه بازی بزرگ؛ چگونه پوتین و بن سلمان جهان را به لرزه درآوردند؟
-
ایران وارد فاز مهاجرت عام شده است