انسان، هرچند موجودی آگاه و مختار است، اما دانای کل نیست؛ او برای زیستن در جهان باید بیاموزد، ایدههایی را فرا بگیرد و بر اساس آنها عمل کند، اهداف و ابزار دستیابی به آن اهداف را برگزیند، و ممکن است در این مسیر دچار خطا شود؛ اراده آزاد و آگاهی فردی…
جاذبهی اقتصاد دستوری همواره بر پایهی مجموعهای از توجیهات به ظاهر منطقی و اخلاقی استوار است. دولتمردان معمولاً وعدهی نظم، کنترل، و بالاتر از همه، «عدالت» را در برابر «آشوب» و «بیعدالتی» ادعاییِ بازار آزاد سر میدهد، اما در عمل، چیزی جز یک توهم…
در برنامه تیتر یک، شنبه 19 مهر، آخرین وضعیت شاخصهای معرفی کننده عدالت اجتماعی در دنیا بررسی شد.
در دهه 1970 پس از ایجاد ثروت در جامعه مشخص شد که هنوز غم و اندوه در میان مردم وجود دارد و این مشکل حل نشده است. به همین دلیل، مسأله توزیع ثروت و برقراری عدالت اجتماعی مطرح شد.
امروزه مفهوم عدالت در جریان اصلی اقتصاد، ناظر بر عدالت رالزی است. اما مفهوم عدالت اجتماعی رالز، ناظر بر عدالت توزیعی نیست.
ایجاد برابری کامل در جامعه از نظر هایک مانند عدالت اجتماعی، یک سراب است. این گفته موسی غنی نژاد اقتصاددان و مترجم کتاب قانون، قانون گذاری و آزادی اثر فون هایک است.
کتاب "قانون، قانونگذاری و آزادی" اثر فریدریش فون هایک، یکی از آثار مهم در زمینه اقتصاد و فلسفه سیاسی است. هایک در این کتاب به بررسی رابطه میان قانون، آزادی و نقش دولت میپردازد.
عدالت اجتماعی در بسیاری از جوامع به عنوان یک هدف برای شمار زیادی از کنش ها و تصمیمات سیاسی در نظر گرفته می شود اما فون هایک، اقتصاددان و فیلسوف سیاسی معاصر در کتاب قانون، قانونگذاری و آزادی به آن نقد جدی وارد می کند.
برخی افراد اغلب مفهوم عدالت را با یک وضعیت مطلوب اشتباه میگیرند و زمانی که از عدالت اجتماعی صحبت میکنند اعتقاد دارند که در سطح جامعه، نابرابری در توزیع درآمد وجود دارد.
در جامعه زمانی که از عدالت صحبت می کنند، به آن عدالت اجتماعی میگویند و البته در کنار آن یک اتهام بزرگ هم به آزادی خواهان وارد میکنند.
