این نکته درست است که اساسا «داستان» و «روایت» است که تلاش می‌کند منطق و پویایی بین عوامل مختلف را به ما توضیح دهد. اما نکته اینجاست که این داستان وقتی به داده و فکت پشت‌گرم نباشد، وجاهت علمی ندارد؛ هرچند بازار گویندگانش را گرم می‌کند.

وقتی این قصه‌ها ارزش دارند که بتوانند به اتکا داده‌ها نشان دهند که قدرت توضیح دهندگی دارند. اما نکته ناراحت‌کننده ماجرا این‌جاست که قصه‌های به‌ظاهر منطقی اما در واقع لنگ‌درهوا (بی‌ اتکا به داده و بی‌ارتباط به واقعیت) تاثیر خودش را بر تصمیمات کلیدی می‌گذارد؛ مخصوصا در کشور ما.

 

بُرش‌های این سخنرانی:

۱. فرق داستان‌سرایی و تبیین‌‌ در علوم انسانی چیست؟

۲. ارزانی کارگر در ایران به‌معنی یارانه‌ای بودن آن است؟

۳. آیا می‌توان بدون یک تئوری واحد سیاست‌گذای اقتصادی کرد؟

۴. چرا در ایران هیچ‌کس مسئولیت قیمت بنزین را برعهده نمی‌گیرد؟

۵. آیا مدل کاست‌پلاس برای قیمت‌گذاری بنزین مناسب است؟

۶. داستان‌سرایی‌های بی‌پایان در اقتصاد ایران؛ نمونه ایده تناسبی قیمت‌گذاری بنزین

۷. چرا در ایران افزایش قیمت بنزین اعتراض‌آفرین است اما افزایش قیمت مسکن نه؟

 

کامل این سخنرانی را اینجا ببینید: