به گزارش اکوایران، محققان برجسته اقتصادی با استفاده از مجموعه منحصربه‌فردی از بیش از یک هزار و 400 روایت زندگی از آمریکایی‌ها که توسط تیمی از نویسندگان در دهه 1930 جمع‌آوری شده، توانستند اطلاعات جالب توجهی را درباره برهه‌های مهم، منابع معنای زندگی و رضایت کلی را استخراج کنند. اساتید برجسته اقتصاد از این روایت‌ها که با مدل‌های زبانی بزرگ (LLMs) ترکیب شده، دریافتند که منابع معنای زندگی متنوع‌تر از چیزی است که قبلا تصور می‌شد.

مجموعه داده‌های تاریخی مورد استفاده در این مقاله که «تاریخ زندگی آمریکایی‌ها» نام دارد، از پروژه نویسندگان فدرال (FWP) در دهه 1930 استخراج شده است که در دوران رکود بزرگ اقتصادی آغاز شد. جالب اینجاست که هدف از این برنامه ایجاد اشتغال برای نویسندگان، مورخان و روزنامه نگاران بوده است؛ و یکی از بهترین خروجی‌های آن مجموعه‌ای از تاریخ زندگی آمریکایی‌های مسن‌تر در آن زمان بود.

در این برنامه از این افراد خواسته شد تا رویدادهای مهم زندگی خود از جمله دوران کودکی، تاریخچه خانوادگی، تجارب کاری و افکار مربوط به تغییرات اجتماعی را بازگو کنند؛ و وظیفه نویسندگان این بود که بازتاب‌های شخصی درباره موضوعاتی چون خانواده، جامعه، کار و مذهب را ثبت کنند.

روایت‌های زندگی در دوران دشواری اقتصادی

شرایط رکود بزرگ به‌شدت بر محتوای این روایت‌ها تاثیر داشته، چراکه بسیاری از پاسخ‌دهندگان با مشکلات اقتصادی مواجه بودند، اما روایت‌های آن‌ها اغلب انعطاف‌پذیری و سازگاری آنان را نشان می‌داد. این درحالی است که مصاحبه‌ها اغلب شامل تجربیات عاطفی مربوط به فقر، از دست‌دادن شغل، مهاجرت و بقا در طول بحران‌های اقتصادی است.

در این برنامه، بیشتر روایت‌های زندگی از مناطق روستایی جمع‌آوری شدند و افراد از پیشینه‌های مختلف از جمله طبقات اجتماعی-اقتصادی، گروه‌های قومی و مناطق جغرفیایی ایالات متحده بودند. این درحالی است که این طرح به‌ویژه بر جوامع به حاشیه رانده‌شده از جمله آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار، بومیان و مهاجران متمرکز بوده است. پاسخ‌دهندگان باتوجه به شرایط اقتصادی دهه 1930، در روایت‌های‌شان از زندگی، بر مشاغل خود تمرکز داشته‌اند؛ درحالی که در این شرایط بحث «جامعه» نیز موضوع مهمی بوده است؛ به‌طوری که داستان‌های بسیاری در زمان‌های سخت بر نقش جوامع محلی تاکید داشتند.

نقش کار و فعالیت‌های اجتماعی بر احساس هویت

محققان به دنبال پاسخ‌گویی به برخی از سوالات مهم بودند؛ پرسش‌های مبنی بر اینکه چه عاملی زندگی شهروندانی که در یکی از چالشی‌ترین دوره‌های تاریخ آمریکا زندگی می‌کردند، معنادار می‌کرده است. آنان به همین دلیل از مدل‌های یادگیری ماشینی پیشرفته برای تجزیه و تحلیل سیستماتیک متون استفاده کردند و به نتایج بسیار قابل‌توجهی دست یافتند.

خلاف مطالعات قبلی که عمدتا بر روابط خانوادگی و نزدیک تاکید داشت، این تحقیق طیف گسترده‌تری از تجربیات زندگی را در برمی‌گرفت. بسیاری از افراد از نقش خود در کار، احساس غرور و هویت داشتند و این مساله به‌ویژه در دوران رکود بزرگ که حفظ اشتغال یا مشارکت اقتصادی سمبل پایداری و هدف بود، اهمیت ویژه‌تری پیدا کرده بود.

مردم همچنین مشارکت خود را در فعالیت‌های مدنی، جوامع مذهبی و سازمان‌های محلی معنادار می‌دانستند. این فعالیت‌ها نه ‌تنها در آن‌ها احساس تعلق را بیدار می‌کرده، بلکه بستری برای پذیرش اجتماعی نیز محسوب می‌شده است. درحالی‌که در این تحقیق خانواده همچنان به‌عنوان منبع اصلی معنای زندگی باقی‌مانده است، اما تنها منبع نبوده است. تعاملات خانوادگی اغلب در کنار سایر جنبه‌های زندگی، مانند کار و نقش‌های اجتماعی مورد بحث قرار می‌گرفته است.

تفاوت‌های جنسیتی در تفسیر معنای زندگی

نتایج این مطالعه  همچنین تفاوت‌های جنسیتی مهمی را در نحوه تجربه و تفسیر افراد از زندگی نشان داده است. زنان به رویدادهای ناخوشایند زندگی چون مرگ والدین یا فرزند بیشتر اشاره داشته‌اند؛ روایت‌هایی که بر نقش آن‌ها به‌عنوان مراقب و تکیه‌گاه عاطفی در خانواده تاکید دارد. این درحالی است که روایت مردان بیشتر بر دستاوردهای شغلی و مشارکت‌های اقتصادی تمرکز داشته است.

اقتصاد آمریکا

رضایت از زندگی در بحران اقتصادی

نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که باوجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی دهه 1930، بسیاری از پاسخ‌دهندگان رضایت بالایی از زندگی‌شان داشته‌اند، و عواملی چون دستاوردهای شخصی، حمایت اجتماعی و ایمان مذهبی در این تاب‌آوری نقش کلیدی داشته‌ است.

افراد حاضر در این تحقیق از غلبه بر چالش‌ها و دستیابی به موفقیت‌های شخصی و یا حرفه‌ای در روایت‌های‌شان اغلب به‌عنوان عامل غرور یاد می‌کردند؛ و پیوندهای اجتماعی قوی و کمک‌های متقابل در جوامع به افراد کمک کرده تا از دوران دشوار اقتصادی عبور کنند.

نتایج این مطالعه برجسته، در واقع دیدگاه‌های مرسوم درباره شکوفایی انسان و رضایت از زندگی را به چالش می‌کشد و نشان می‌دهد که زندگی مردم چگونه با وجود سختی‌ها، هدف و معنا پیدا می‌کند. این مطالعه نشان می‌دهد که نقش کار و اجتماع به اندازه روابط خانوادگی در شکل‌دادن به رضایت از زندگی مهم است؛ و تجارب زنان نشان‌دهنده نقش‌های عاطفی و مراقبتی است که اغلب در گزارش‌های سنتی رفاه، کمتر به تصویر کشیده می‌شوند.