این سیاست همچون گرگی در لباس میش است. در ابتدا اینطور برداشت می‌شود که با اجرای این سیاست با تورم مقابله می‌شود و رفاه مصرف‌کننده بیشتر می‌شود.

اما به محض اینکه اجازه ورود این گرگ به شمایل میش به اقتصاد داده می‌شود، با تصویر واقعی آن رو به رو می‌شویم.

آنجاست که دیگر کار از کار گذشته و این گرگ تمام گله را می‌درد.

اما با اینکه مخالفت‌ها با این سیاست در ایران بیشتر شده و بخش زیادی از مردم نیز با مشاهده زیان قیمت‌گذاری دستوری از آن بیزار شده‌اند، بازهم سیاست‌گذار روی آن پافشاری می‌کند.

تازه ترین قربانی این سیاست هم، صنعت لوازم خانگی است.