به گفته او وقتی ما وارد توسعه صنایعی می‌شویم که سهم دستمزد نیروی انسانی آن بین ۳ الی ۵ درصد است؛ صنایعی که عمدتا محصولی تولید می‌کنند که سهم منابع خام آن زیاد است، توسعه پایدار شعاری بیش نیست.  

فاضلی معتقد است: توسعه معدن و کشاورزی در ایران از اساس کاربر نیستند و سرمایه بر هستند. حتی به تکنولوژی بالایی نیازی ندارند؛ اگر بخشی از آن هم نیازمند تکنولوژی بالایی باشد؛ ما به آن دسترسی نداریم. بنابراین هم توسعه پایدار انسانی رخ نمی‌دهد هم شاهد تخریب بالای محیط‌زیست هستیم دارند.

او تاکید کرد: ما علی رغم اینکه در ۴ دهه اخیر از توسعه پایدار حرف زدیم. ولی تن به الزاماتش ندادیم. دلایل آن هم می‌تواند ناشی از  سیاست‌های بین‌المللی، تعادل بین ذی‌نفعان و دریافت‌کنندگان رانت، نوع سیاست‌گذاری‌ها و یا اقتضا دیگری باشد.

به گفته فاضلی آنچه در کرمان اتفاق افتاده به اذعان همه توسعه ناپایدار است و برطرف کردن آن اکنون در دستور کار بخش‌خصوصی است چون آنها به این نتیجه رسیدند که این توسعه ناپایدار می‌تواند آینده آن را به خطر بی‌اندازد. با این حال تصور نمی‌کنم این موضوع هنوز در دستور کار بخش دولتی قرار گرفته باشد. ساختار اقتصاد کرمان خیلی تفاوتی با ساختار اقتصاد ایران ندارد و هر دو منابع محور هستند.

او درباره اینکه نیروهای موجود در کشور می‌توانند کمک کنند به سمت توسعه حرکت کنیم؟ گفت: این موضوع  به نوع رابطه ما با جهان، نوع رابطه صاحبان قدرت با هم و رابطه آنها با مردم، باز تعریف رابطه دولت و بخش خصوصی و شکل گرفتن پروژه‌های مشترک بین دولت ، حکومت و بخش‌خصوصی بستگی دارد. حتی به میزان سرمایه اجتماعی که دولت‌ها دارند تا وارد تعامل و گفت‌وگو با مردم بشوند هم بستگی دارد. آینده ایران آینده ‌بازی است.