به گزارش اکوایران، انجمن علمی-دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی در دانشکده اقتصاد این دانشگاه دوشنبه مورخ 8 خرداد میزگرد تخصصی با موضوع بررسی چالش‌های سیاست‌گذاری بنزین را با حضور احمد مرتضایی رییس کمیته انرژی مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیروس امیدوار هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، حامد صاحب هنر کارشناس اقتصاد انرژی و مهدی افشار نیک کارشناس حوزه انرژی برگزار کرد.

خطر انفجار بمب ساعتی پارس جنوبی

مرتضایی در ابتدای این نشست به سیاست‌های کلی ابلاغ شده حوزه انرژی پرداخت و در این باره اظهار کرد: ابلاغ سیاست‌ها با سیاست‌های کلی انرژی در سال 79 شروع شد که خط و جهت مسیر کشور را در حوزه انرژی به اقتضای آن زمان ابلاغ کرد؛ یکی از بندهای آن به موضوع افزایش صادرات فرآورده‌های نفتی به‌جای صدور نفت و گاز خام  اشاره دارد، بند دیگری بهینه سازی و کاهش شدت مصرف انرژی را اولویت قرار داده؛ 10 سال بعد در سال 89 سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف ابلاغ شد که تاکید آن کاهش مصرف انرژی بود که هدف آن نصف شدن مصرف تا پایان برنامه ششم توسعه بود.

او ادامه داد: روش‌های زیادی برای این هدف پیشنهاد شده بود که مهمترین آن استفاده از ابزارهای قیمتی وغیرقیمتی بود. در سیاست‌های ابلاغی بعدی در سال 92، در سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و سیاست‌های کلی برنامه ششم نیز همین مسیر طی شد و هدف صادرات فرآورده‌های نفتی، صادرات برق و محصولات پتروشیمی همراه با کاهش شدت مصرف تکرار شده؛ اما آن چیزی که در حال حاضر شاهد آن هستیم این است که نه تنها سیاست‌ها تنها در مواردی اجرا شده بلکه در مسیر خلاف جهت نیز اجرا شده است.

مرتضایی با اشاره به ناترازی‌ها فعلی در وضعیت حامل‌های انرژی از جمله گاز، برق و بنزین عنوان کرد: با توجه به مسایل و تحولاتی که در آینده در  تحولات انرژی کشور خواهیم داشت این وضعیت وخیم‌تر خواهد شد.

او مساله افت فشار میدان پارس جنوبی را یکی از مهمترین چالش‌های حوزه انرژی قلمداد کرد و گفت: میزان فشار میدان پارس جنوبی از یک تایمی به شدت کاهش پیدا می‌کند که یکی از دلایل آن عدم تولید صیانتی است. اهمیت این موضوع در این است که کشور در حوزه تولید بنزین، گاز و برق به این مخزن وابسته است، به طوری که 70 درصد گاز کشور را این میدان پوشش می‌دهد، 70 درصد تولید برق نیز از گاز تولید می‌شود، در واقع حدود 50 درصد برق کشور از میدان پارس جنوبی تامین می‌شود.

او افزود: افت فشار میدان پارس جنوبی موجب کاهش ورودی به پالایشگاه‌ها ودر نهایت کاهش تولید بنزین نیز می‌شود؛ بنابراین متناسب با افت فشار گاز در میدان پارس جنوبی با افت تولید میعانات گازی مواجه می‌شویم. اگر برای این چالش چاره اندیشی نشود باید یک هزینه سرسام‌آوری که شروع هم شده برای واردات برق و گاز و بنزین صرف شود.

مرتضایی در ادامه سخنانش به مساله عرضه و تقاضا در حوزه انرژی پرداخت و معتقد بود که کشور از ظرفیت‌های موجود در سیاست‌ها و قوانین چه از نوع قیمتی و چه از نوع غیرقیمتی استفاده نکرده است.

جزیره فروشی برایمان آرزو می‌شود

صاحب هنر بحران حامل‌های انرژی را فراتر از مساله بنزین دانست و با اشاره به مساله افت فشار پارس جنوبی عنوان کرد: ما دقیقه 90 را در ناترازی و بحران انرژی رد کرده‌ایم و در مورد مساله افت فشار میدان پارس جنوبی باید با مردم صریح‌ و شفاف صحبت کنیم تا عمق فاجعه‌ای که در انتظار ما است نشان داده شود؛ پارس جنوبی یک میدان واحد که با قطر مشترک است بیش از 70 درصد گاز کشور و 50 درصد کل انرژی مصرفی کشور را تامین می‌کند، با توجه به افت فشار و تولید تخمین زده می‌شود که از سال 1404 حداقل سالی یک فاز از پارس جنوبی را از دست بدهیم و تا سال 1420 در خوشبینانه‌ترین حالت تولید این میدان از 700 میلیون مترمکعب در روز به حدود 400 میلیون مترمکعب برسد.

او ادامه داد: برآورد بدبینانه نیز نشان می‌دهد در سال 1410 باید 30 میلیارد دلار هزینه صرف واردات سوخت مایع و سوخت جایگزین شود که معادل 5 میلیون بشکه نفت است و این مقدار تا سال 1420 به 50 میلیارد دلار می‌رسد. عمق فاجعه را اینگونه بیان کنم که اگر همین را ادامه دهیم جزیره فروشی برای ما آرزو می‌شود.

او عنوان کرد: ما داریم به واردکننده بنزین تبدیل می‌شویم، همین امسال پیش بینی می‌شود حداقل 1 تا 3 میلیارد دلار بابت واردات 10 تا 15 میلیون لیتر بنزین روزانه صرف شود که این مساله در سال‌های آینده وخیم‌تر خواهد شد. ما روزانه در حال مصرف یک میلیارد لیتر انرژی هستیم 800 هزار تا گاز و 200 هزار لیتر بنزین و گازوئیل که اگر قیمت متوسط آن را 40 تا 50 سنت حساب کنیم درواقع ما روزانه 400 میلیون دلار را می‌سوزانیم که راحت‌تر زندگی کنیم.

صاحب هنر پیکان انتقاد را به سمت حکمرانی گرفت و گفت: مردم مقصر نیستند زیرا آنها در یک سیستم و معادلاتی افتاده‌اند که به این مسیر سوق داده‌ شده‌اند؛ حکمران ما در حوزه انرژی سیستم نامطلوبی بنا نهاده اما الان باید کل نفت و گاز کشور را به مردم بدهیم و تخصیص آن را نیز به آنها بسپاریم.

تحریم کمر تولید انرژی را می‌شکند

افشار نیک مهمترین چالش در عرصه بنزین و به تبع آن حامل‌های انرژی را نقش دولت عنوان کرد و گفت: دولت جای بازار نشسته و اگر مساله ساختاری حل نشود به هر روش قیمتی و تجویز اصول اخلاقی نمی‌توان از این بحران رد شد و این مساله شکاف درآمد-هزینه‌ای در موضوع حامل‌های انرژی را بیشتر می‌کند. سال 98 افزایش 3 برابری قیمت بنزین، اتفاقات ناگواری را رقم زد و بنزین که یک کالای اقتصادی بود تبدیل به کالای سیاسی و در حال حاضر تبدیل به کالای امنیتی شده است؛ ما با معضل مواجه نیستیم بلکه با یک ترومای سنگین مواجه هستیم که برای حل آن تمام ارکان نظام درگیر خواهند شد.

او ادامه داد: دولت جای بازار نشسته و علاوه بر تعیین قیمت دستوری، خود را به عنوان مهمترین عرضه‌کننده حامل‌های انرژی به‌خصوص بنزین می‌داند و حاضر نیست ذره‌ای از این مساله کوتاه بیاید زیرا دیگر کنترل قیمت و به تبع آن کنترل دیگر مسایل را از دست می‌دهد و اینگونه می‌پندارد که دیگر حاکمیتی ندارد. تا زمانی که این تفکر رسوخ کرده در حاکمیت تغییر نکند و دولت نقش رگولاتور و ترمیم کننده و تنظیم‌گر بین بازار و بخش خصوصی نشود هیچ راهکاری به نتیجه نخواهد رسید.

افشار نیک در ادامه به معضل دیگر حامل‌های انرژی یعنی تولیدی خودروسازان اشاره و عنوان کرد: فرض را بر این بگیرید که کشور به این نتیجه برسد که بنزین را گران کند و طبق قانون آن را به 90 درصد قیمت فوب  یعنی حدود 40 هزار تومان برساند، تا زمانی که خودروسازی کشور ماشینی تولید می‌کند که بالای 10 لیتر بنزین را در 100 کیلومتر بسوزاند، بازهم چند سال دیگر دچار ناترازی مصرف و عرضه می‌شویم. بنابراین قبل از اصلاح قیمتی باید سراغ اصلاح مصرف رفت، یعنی تمام صنایع به خط شوند که ماشین زیر 10 لیتر سوخت تولید کنند، تمام سیستم تاکسیرانی کشور هیبریدی شود و حمل و نقل شهری به سمت سوخت جایگزین برود.

او با تاکید بر اصلاح ساختاری عنوان کرد: در حال حاضر روزانه بین 100 تا 105 میلیون لیتر بنزین تولید می‌کنیم که به جرات می‌توانم بگویم این تولید با به کارگیری تمام ظرفیت موجود در حال حاضر انجام می‌شود، اگر این رویه ادامه پیدا کند تا 5 سال دیگر باید یک ستاره خلیج فارس دیگر ایجاد شود که به راحتی امکان‌پذیر نیست. بنابراین تا اصلاح ساختاری رخ ندهد اصلاح قیمتی فایده ندارد.

افشار نیک افت فشار پارس جنوبی را یک معضل اساسی عنوان کرد و گفت: بحران افت فشار پارس جنوبی یک حقیقت است و ما در این زمینه به هایتک و فناوری پیشرفته نیاز داریم؛ ما نیاز به نصب کمپرسورهای بسار قدرتمندی داریم که در دریا فشار چاه را بالا بیاورد. عرف فشار چاه پارس جنوبی 250 است که در روی سکو تبدیل به فشار 124 می‌شود، در حال حاضر عمده چاه‌های ما که قبلا فشار 250 داشت الان به 150 رسیده و هنوز با فشارشکن می‌تواند گاز را به محل برساند اما از دو سال دیگر این فشار به زیر 124 می‌رسد و باید از کمپرسورهای قدرتمند استفاده کرد.

او ادامه داد: سال 1396 توتال طی قراردی موظف به نصب دو کمپرسور 12 هزار تنی در میدان پارس جنوبی شد پس از خروج توتال از پروژه به دلیل تحریم‌های دوره ترامپ وضعیت وخیم شد. باید هایتک وارد کرد و این شوخی بردار نیست، تنها دو سال دیگر فرصت وجود دارد، کشور قطر شروع کرده، ما نیز باید شروع کنیم.

سیاست قیمتی جواب می‌دهد؟

امیدوار با به‌کارگیری ابزارهای قیمتی در مورد مساله بنزین موافق بود و در این خصوص عنوان کرد: به نظر من راه‌حل قیمتی جواب می‌دهد اما ابتدا باید مشخص کرد هدف دولت چیست؟ رفع کسری بودجه امسال که حدود 500 همت است یا به دنبال کاهش مصرف است؟ حدود دو سوم مصرف کشور بنزین سهمیه‌ای و یک سوم آن بنزین آزاد است، با این حساب متوسط قیمت بنزین در کشور حدود 2 هزار تومان است. اگر این 2 هزار تومان تبدیل به 3 هزار تومان شود یعنی افزایش 50 درصدی قیمت و باتوجه به مصرف 100 میلیون لیتر روزانه، در سال حدود 36.5 همت می‌شود، اگر قیمت دیگر حامل‌های انرژی را نیز به همین میزان افزایش دهیم این عدد به 100 همت می‌رسد که قادر به رفع کسری بودجه نیست.

او افزود: بنابراین افزایش هزار تومانی قیمت بنزین جوابگو نیست و افزایش قیمت باید بیش از 10 هزار تومان باشد، اما در این صورت متضرر اصلی مردم خواهند بود؛ تنها راهی که باقی می‌ماند این است که حاکمیت مردم را در این افزایش قیمت ذی نفع کند زیرا غیر از این هیچ راه دیگری ندارد، فقط در این صورت است که دولت می‌تواند امیدوار باشد مردم با اجرای طرح افزایش قیمت بنزین همراه شوند در غیر این صورت حوادث 98 بازهم تکرار می‌شود.