به گزارش اکوایران، بازار سهام آیینه تمام نمای اقتصاد یک کشور به شمار می‌رود. بورس تهران نیز در سال‌های اخیر به دلیل مشکلات متعدد صنایع کشور، با چالش‌های زیادی مواجه بوده و در شرایط مطلوبی به سر نمی‌برد. از ابتدای سال جاری، بیش از 21 هزار میلیارد تومان سرمایه حقیقی از بازار سهام خارج شده و در مقابل، بیش از 11.5 هزار میلیارد تومان از این سرمایه‌ها به صندوق‌های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت منتقل شده است.

بسیاری از مردم بر این باور هستند که بی‌میلی حقیقی‌ها به سرمایه‌گذاری در اوراق سهامی به دلیل بازدهی ضعیف این بازار به نسبت ریسک بالای آن است، اما نباید فراموش کرد که این بازدهی ضعیف نیز خود دلایلی دارد. ارزش روز یک سهم، نمایانگر ارزش فعلی تمام سودهای آتی آن است. به این معنا که اگر پیش‌بینی می‌شود شرکتی در آینده سودآوری بیشتری داشته باشد، ارزش سهام آن نیز افزایش خواهد یافت. اما وقتی شاهد رشد نکردن ارزش سهام شرکت‌ها هستیم، این موضوع به ضعف در چشم‌انداز سودآوری آنها بازمی‌گردد. پرسش اصلی اینجاست؛ چرا صنایع کشور چشم‌انداز سودسازی ضعیفی دارند؟

برای پاسخ به این پرسش، باید دو عامل مهم را مورد توجه قرار دهیم؛ اول، عدم شفافیت در فضای اقتصادی کشور و دوم، ضعف در چشم‌انداز صنایع. هر دوی این عوامل به طور مستقیم از سیاست‌گذاری‌های اقتصادی نشأت می‌گیرند. در بحث اول، تحلیل‌گران مالی به دلیل ضعف در آمارهای اقتصادی و تغییرات ناگهانی در تصمیمات سیاست‌گذاران اقتصادی، مانند تغییر نرخ‌های بهره و دلار نیمایی یا اتفاقاتی نظیر افزایش ناگهانی نرخ گاز خوراک صنایع، نمی‌توانند به تحلیل‌های خود اعتماد کافی داشته باشند. در بحث دوم، سیاست‌گذاری‌هایی مانند قیمت‌گذاری دستوری که حتی در بورس کالا به عنوان یک بازار آزاد نیز حاکم است، باعث کاهش سودآوری صنایع می‌شود. این مسئله در صنایعی مانند خودروسازی‌ها منجر به زیان انباشته نیز شده است.

اغلب هدف از این نوع قیمت‌گذاری‌ها جلوگیری از افزایش تورم و مقابله با گران‌فروشی عنوان می‌شود، اما در عمل بخش عمده‌ای از سودی که باید نصیب شرکت‌ها شود، به جیب دلالان و قاچاقچیان می‌رود. در نتیجه، بهره‌وری پایین صنایع کشور، مانع از جذب سرمایه‌گذاری خصوصی می‌شود و سرمایه مردم به جای کمک به رشد تولید، به سمت بازارهایی مانند طلا و ارز هدایت می‌شود که این خود باعث افزایش التهاب در فضای اقتصادی کشور می‌گردد.

در چنین شرایطی، با وجود مشکلات جدی در صنایع کشور که عمدتاً ناشی از عدم ورود سرمایه عمومی به بخش تولید است و تصمیمات سیاست‌گذاران اقتصادی نقش کلیدی در آن دارند، مسئولان بازار سهام تصمیم گرفته‌اند با تزریق منابعی در جهت افزایش تقاضای سهام و انتشار اوراق تبعی در جهت بیمه کردن سبدهای سهامی که در حال حاضر تا حد زیادی در ضرر قرار دارند؛ به بورس تهران رونق بخشند.

حال این سؤال مطرح می‌شود که این حمایت‌ها تا چه مدت می‌تواند شاخص کل بورس تهران را در مسیر صعودی نگه دارد؟

آیا وقت آن نرسیده که به جای تسکین مقطعی درد بازار سهام، منشاء مشکلات اقتصادی کشور را ریشه‌یابی کنیم؟