به گزارش اکوایران، در دنیای امروز که همه چیز با سرعتی بیسابقه تغییر میکند و هر اتفاقی میتواند در چند دقیقه به یک بحران جهانی در شبکههای اجتماعی تبدیل شود، مدیریت بحران به یک مهارت حیاتی بدل شده است. نمونههای برجستهای در تاریخ کسبوکار وجود دارد که نشان میدهد چگونه رهبری شجاعانه و تصمیمگیری صحیح، نهتنها باعث بقا، بلکه زمینهساز رشد شده است.
برای مثال، شرکت بوئینگ پس از دو حادثه دلخراش سقوط هواپیماهای ۷۳۷ مکس، با یکی از شدیدترین بحرانهای تاریخ خود مواجه شد. این فجایع که منجر به از دست رفتن جان صدها نفر شد، نرمافزار MCAS و آموزش ناکافی خلبانان را مقصر نشان داد. پس از زمینگیر شدن این مدل در سراسر جهان، بوئینگ با انتقادهای گسترده، شکایات حقوقی و فشارهای نهادهای نظارتی روبهرو شد. واکنش شرکت شامل بازنگری عمیق پروتکلهای ایمنی، طراحی مجدد سیستم و آموزش گستردهتر خلبانان بود. بوئینگ با تلاش برای شفافیت بیشتر در ارتباطات، سعی کرد اعتماد از دسترفته را بازیابد.
تجربه استارباکس در سال ۲۰۰۸ نیز مثال دیگری از مدیریت بحران هوشمندانه است. این شرکت با گسترش بیش از حد و کاهش درآمد روبهرو بود. در این زمان، هاوارد شولتز دوباره بهعنوان مدیرعامل بازگشت. او تصمیمات سختی گرفت: تعطیلی فروشگاههای ناکارآمد، تمرکز مجدد بر تجربه مشتری و سرمایهگذاری در آموزش کارکنان. شولتز همچنین نوآوریهایی مانند معرفی محصولات جدید و بهبود سیستمهای پرداخت را در دستور کار قرار داد و توانست برند استارباکس را دوباره قویتر از گذشته کند.
در دنیای فناوری هم نمونههای مشابهی وجود دارد. بازگشت استیو جابز به اپل در سال ۱۹۹۷ و تمرکز او بر سادگی محصولات و نوآوریهای بزرگ مانند آیفون و آیمک، نهتنها شرکت را از ورشکستگی نجات داد، بلکه اپل را به یکی از ارزشمندترین برندهای جهان تبدیل کرد. ساتیا نادلا در مایکروسافت نیز با تمرکز بر هوش مصنوعی، رایانش ابری و تقویت فرهنگ همکاری توانست این غول فناوری را دوباره به اوج برساند.
این نمونهها نشان میدهد که در زمان بحران، چند اصل کلیدی میتواند مسیر موفقیت را هموار کند: شفافیت و صداقت در ارتباط، اقدام سریع اما مدبرانه، استفاده از تجربه و تخصص مشاوران و سرمایهگذاری روی کارکنان و نوآوری.
10 اقدام مهم مدیران در زمان بحران
در موقع بحران کسب و کارها با چالشهای بی سابقه ای روبه رو می شوند که می توانند تاب آوری و توانایی آنها را برای سازگاری به بوته آزمایش بگذارد. با این حال با طرز فکر و استراتژی های درست نه تنها می توان از این شرایط جان سالم به در برد بلکه می توان رشد نیز کرد.
10 روش موثر وجود دارد که کسب و کار ها می توانند بدون غرق شدن در بحران برای آن آماده شوند از آن درس بگیرند و رشد کنند.

مدیران موفق میدانند که بحران تنها یک تهدید نیست؛ بلکه فرصتی است برای بازنگری، یادگیری و رشد. به همین دلیل است که ایجاد فرهنگ ارتباط باز اهمیت زیادی دارد. وقتی مدیران در طول بحران با کارکنان و ذینفعان شفاف و صادق باشند، اعتماد ایجاد میشود و همگان برای عبور از بحران متحد میشوند.
همچنین، بررسی بحرانهای گذشته و یادگیری از آنها، شرکتها را آمادهتر میکند. سرمایهگذاری در فناوری و دیجیتالسازی هم امکان پاسخگویی سریعتر به بحرانهای آینده را فراهم میکند. مدیران باید انعطافپذیری را در تیمهای خود پرورش دهند و رفاه کارکنان را در اولویت بگذارند؛ چرا که روحیه و سلامت تیم در عبور از بحرانها نقش حیاتی دارد.
از سوی دیگر، تنوع در محصولات و بازارها نیز میتواند سازمان را در برابر ضربههای ناگهانی مقاومتر کند. بهجای وابستگی به یک جریان درآمدی، گسترش خدمات و محصولات، فرصتهای جدیدی خلق میکند و تابآوری را افزایش میدهد.
در نهایت، بحران بخشی جداییناپذیر از مسیر رشد هر کسبوکار است. مهم این است که مدیران نهتنها برای جلوگیری از بحران برنامهریزی کنند، بلکه برای مواجهه و عبور از آن نیز آماده باشند. همانطور که تجربه برندهای بزرگ نشان داده، رهبری آگاهانه، ارتباط شفاف و تصمیمگیری قاطع میتواند بحران را به فرصتی برای نوآوری و رشد پایدار تبدیل کند. این هنر مدیران است که در دل طوفان، مسیر تازهای برای آینده بسازند؛ مسیری که شاید بدون بحران هرگز به آن فکر نمیکردند.