زمانی که پرویز مشرف، فرمانده اسبق ارتش پاکستان و رئیس‌جمهور فقید پاکستان، طی مصاحبه‌ای در سال 2014 با این سئوال مواجه شد که «آیا از دوران رهبری خود پشیمان است یا خیر»، پاسخ داد: «اصلا». این ژنرال چهار ستاره در ادامه گفت: «من کارهای زیادی برای کشورم و مردمم انجام دادم».

اما برای بسیاری از پاکستانی‌ها، مشرف، که خبر درگذشت‌ش پس از یک دوره طولانی بیماری در روز یک‌شنبه اعلام شد، میراث تلخی از خود بر جای گذاشت که تا حد زیادی با نقض حقوق بشر و مشارکت در کارزار به اصطلاح «جنگ علیه تروریسم» به رهبری ایالات متحده به یاد آورده می‌شود.

مشرف که در سن 79 سالگی درگذشت، پس از به دست گرفتن قدرت در کودتای نظامی در سال 1999، نزدیک به 9 سال بر پاکستان حکومت کرد. او در امارات متحده عربی، جایی که از زمان متهم شدن به خیانت به پاکستان در سال 2014 در آن‌جا روزگار می‌گذراند، درگذشت.

پرویز مشرف

خیز به سوی قدرت

مشرف در سال 1943 در دهلی متولد و در سال 1947 پس از تجزیه هند و تشکیل کشور پاکستان، به همراه خانواده خود به کراچی نقل مکان کرد.

او در سال 1961 به ارتش پیوست و با ارتقای درجه پی‌درپی، در نهایت در سال 1998 توسط نواز شریف نخست‌وزیر وقت و رئیس حزب مسلم لیگ پاکستان، به عنوان فرمانده ارتش در سال 1998 انتخاب شد. این کماندوی سابق نیروهای ویژه در 12 اکتبر 1999، پس از آن که شریف اجازه نداد هواپیمای تجاری حامل ژنرال چهار ستاره در کراچی فرود بیاید، طی آخرین کودتای نظامی در این کشور، او را برکنار و دستگیر کرد و خود را در مقام نخست‌وزیر کشور منصوب کرد.

شریف تحت فشار فزاینده خارجی توسط مشرف به عربستان سعودی تبعید شد و در نهایت در اواخر سال 2007 بازگشت. پس از این‌که در سال 2001 و به دنبال برگزاری رفراندومی که با اتهامات گسترده تقلب مواجه شد، مشرف به مقام ریاست‌جمهوری رسید، احزاب طرفدار مشرف در سال 2002 بیشترین کرسی ها را در انتخابات سراسری به دست آوردند.

مبارزه علیه تروریسم

پس از حملات 11 سپتامبر، پاکستان تحت رهبری مشرف به ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده پیوست و از سرنگونی متحدان القاعده، یعنی طالبان افغانستان، حمایت کرد. این همکاری شامل باز کردن مسیرهای زمینی برای نیروهای ناتو به منظور ورود به افغانستان، اجازه تاسیس پایگاه‌های هوایی ایالات متحده در خاک این کشور و اعزام نیروهای پاکستانی به مناطق قبیله‌ای در شمال برای مبارزه با القاعده و گروه‌های وابسته به آن بود.

به عقیده برخی ناظران، تلاشی برود از سوی مشرف برای مشروعیت بخشیدن به حکومت خود در سطح بین‌المللی. در واقع او حاضر شد برای این کار امنیت کشور خود و هم‌چنین امنیت شخصی خود را به خطر بیاندازد. برخی دیگر باور دارند که همکاری او با غرب به جنگ داخلی در کشور دامن زد.

هم‌چنین در بحبوحه «جنگ علیه تروریسم»، پاکستان شاهد افزایش ناپدید شدن‌های اجباری در پاکستان بود -موضوعی دیرینه در این کشور به ویژه در استان غربی بلوچستان و مناطق سابقا قبیله‌ای در خیبر پختونخوا. در این زمان، صدها فعال سیاسی، دانشجو و مظنون به همکاری با جنگجویان مسلح ناپدید شدند. مشرف در زندگی‌نامه خود، «خط آتش»، اعتراف کرد که اعضای مظنون القاعده را دستگیر کرده و آن‌ها را به ایالات متحده تحویل داده است، که برخی از آنها در در زندان گوانتانامو به سر می‌برند و دولتش برای آن میلیون ها دلار جایزه دریافت کرده است.

برخی از منتقدین او اشاره می‌کنند همکاری او با ایالات متحده در جنگ علیه ترور، انگیزه‌های انحرافی برای دولت پاکستان ایجاد کرد تا مخالفین را ربوده و دستگیر کند، به گونه‌ای که از نظر آن ها نتایج پیوستن مشرف به جنگ علیه ترور، برای پاکستان ویرانگر بود.

سقوط

در مارس 2007، مشرف افتخار محمد چودری، قاضی ارشد سابق پاکستان را برکنار کرد، که منجر به واکنش شدید عمومی شد و جنبش وکلا را به وجود آورد که پس از برکناری چندین تن از وکلای برجسته، علیه حکومت مشرف اعتراض کردند.

چهار ماه بعد، ژنرال درگیر جنجال دیگری شد - محاصره یک هفته‌ای لعل مسجد توسط تندروهای مذهبی که با دستور مشرف برای انجام عملیات نظامی –که طی آن حدود 100 نفر کشته شدند- غائله پایان یافت. این رویداد کاتالیزوری برای ظهور تحریک طالبان پاکستان بود، که تا به امروز مسئولیت صدها حمله مرگبار را در این کشور بر عهده گرفته است.

در پی این حوادث، در نوامبر 2007، او وضعیت اضطراری اعلام کرده و قانون اساسی را به حالت تعلیق درآورد. بدین ترتیب آتش اعتراضات دوباره شعله‌ور شد. در اواخر همان ماه مشرف از سمت فرماندهی ارتش استعفا داد، اما این مسئله کمک چندانی به پایگاه سیاسی او نکرد، زیرا ترور بینظیر بوتو در ماه دسامبر منجر به اعتراضات و خشونت‌های گسترده‌تر شد. او متهم شد که عمداً در تأمین امنیت او کوتاهی کرده است. در فوریه 2008، حزب حامی او ( PML-Q) در نظرسنجی ها عملکرد ضعیفی داشت و او را مجبور به استعفا از سمت خود چند ماه بعد کرد.

پرویز مشرف

اسیر شمشیر دولبه

در حالی که تحلیل‌گران می‌گویند میراث مشرف تا حد زیادی مخدوش بوده، با این حال عده‌ای او را به خاطر برخی از سیاست‌های داخلی‌اش - از جمله اصلاح حقوق زنان و دولت‌های محلی- و در برخی از امور خارجی مورد تحسین قرار داده‌اند.

شاید بهبود روابط با هند در دوران ریاست‌جمهوری او یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای سیاست خارجی او باشد. در واقع او توانست در مسئله مورد اختلاف کشمیر پیشرفت کند و فرمول چهار ماده‌ای که او پیشنهاد کرده بود، تاکنون آخرین امید برای حل این ماجرا بوده است -فرمول چهارماده‌ای پیشنهادی او شامل غیرنظامی کردن، خودگردانی و سازوکار مشترک مورد توافق هند و پاکستان برای نظارت بر کشمیر بود.

مشرف هم‌چنین به عنوان گشایش‌گر فضای رسانه ای پاکستان شناخته شده است. تا پیش از حکومت او، تنها یک کانال دولتی وجود داشت، اما از زمان او ده‌ها کانال خبری خصوصی تاسیس شد. با این حال، گویا آزادی‌های اعطا شده به رسانه‌ها از سوی او به شمشیر دولبه‌ای تبدیل شد و نقش مهمی در سقوط مشرف ایفا کرد.

در حالی که مشرف قوانینی را در حمایت ار حقوق زنان تصویب کرد و در مقایسه با حاکمان قبلی نسبت به مخالفان و انتقادات در مطبوعات مدارای بیش‌تری داشت، اما به گفته ناظران امور این کشور جنوب آسیا، با پایان دوره رمامداری او، تمام وعده‌های لیبرالی، اعتدال‌گرایانه و آزادی رسانه‌ها از پنجره عقبی به بیرون هدایت شد.

در هروله دوبی-لندن

مشرف پس از کناره‌گیری از قدرت، سال‌ها میان لندن و دبی در حرکت بود. در سال 2010، او تشکیل حزب خود را به نام لیگ مسلمین تمام پاکستان را اعلام کرد و در سال 2013 برای هدایت این حزب در انتخابات عمومی همان سال به کشور بازگشت.

در حالی که حزب او یک کرسی در پارلمان به دست آورد، رقیب سابق او، نواز شریف، برای سومین بار به مقام نخست‌وزیری رسید.  ماه‌ها بعد، شریف دادرسی کیفری علیه مشرف را آغاز و اتهامات خیانت علیه کشور را به دلیل اعمال قوانین اضطراری در سال 2007 مطرح کرد.

این محاکمه در حالی در سال 2014 آغاز شد که مشرف از بیماری آمیلوئیدوز رنج می‌برد - وضعیتی که منجر به تجمع غیرطبیعی پروتئین آمیلوئید در اندام‌های اصلی بدن می‌شود – و با اوج گرفتن بحران سلامت رئیس‌جمهور سابق و سایر مشکلات قانونی، دادرسی عملا نتوانست ادامه یابد. با این همه منتقدان می‌گویند که ارتش روند دادرسی را مختل کرد، زیرا مایل به محکومیت رئیس سابق خود نبود.

او سرانجام در سال 2016 به دبی نقل مکان کرد. با این حال، یک دادگاه ویژه در سال 2019 او را به طور غیابی به اعدام محکوم کرد، محکومیتی که بعداً لغو شد. اکنون از از مشرف همسر و دو فرزند به یادگار مانده است.