به گزارش اکوایران، این هفته، یک مقام ارشد اسرائیلی به المانیتور گفت که مذاکرات اسرائیل و عربستان سعودی برای عادی‌سازی با میانجیگری ایالات متحده ادامه دارد، اما برای آن، اسرائیل مجبور است بهای واقعی امتیازدادن به فلسطینی‌ها را بپردازد. همین ارزیابی خوش‌بینانه و در عین حال بدبینانه توسط یک مقام ارشد آمریکایی نیز بیان شد.

این مقام ادعا کرد: «این تمایل در واشنگتن وجود دارد؛ دولت بایدن بر این پندار است که توافق اسرائیل و عربستان سعودی به نفع همه طرف‌ها خواهد بود. مشکلات زیادی بین دولت بایدن و عربستان وجود داشت، اما در حال حاضر به نظر می‌رسد طرفین بر آن فائق آمده‌اند». او در عین حال تصریح کرد که مذاکرات برای چنین اقدامی در مراحل اولیه است و با وجود این‌که چشم‌انداز پیشرفت وجود دارد، اما هنوز قابل توجه نیست و برای جشن‌گرفتن زود است.

اظهارات اسرائیل و آمریکا در حالی منتشر شد که اخیراً سایت خبری ماکو و جروزالم‌پست گزارش‌هایی مبنی بر تسریع گفتگوهای آمریکا، عربستان سعودی و اسرائیل در این زمینه منتشر کردند. به گفته یک منبع دیپلماتیک خارجی ناشناس به نقل از جروزالم پست، بنیامین نتانیاهو و محمد بن سلمان در هفته‌های اخیر دو بار تلفنی گفتگو کردند و عبداللطیف بن راشد الزیانی، وزیر خارجه بحرین، تسهیل‌کننده این تماس‌ها بود.

یک دیپلمات ارشد سابق اسرائیلی به المانیتور گفت: «بحرین فعال‌ترین عنصر است. بحرینی‌ها عاملی بی‌صدا اما فوق‌العاده پرتلاشی هستند. آن‌ها به عربستان سعودی متصل بوده و روابط خوبی با اسرائیل دارند. پایگاه ناوگان پنجم در بحرین قرار دارد، بنابراین به واشنگتن نیز متصل هستند. آن‌ها بیش از همه چیز، خواستار یک محور چهارجانبه‌اند که از واشنگتن شروع شده و از تل‌آویو و ریاض می‌گذرد و به آن‌ها ختم می‌شود».

روز شنبه، الی کوهن، وزیر خارجه اسرائیل به المانیتور گفت که معتقد است که احتمالاً تا پایان سال، در مذاکرات عادی‌سازی اسرائیل و عربستان پیشرفتی رخ دهد. کوهن همچنین گزارش المانیتور مبنی بر تشکیل مجمع نقف با حضور اسرائیل، آمریکا، مراکش، امارات متحده عربی، بحرین، مصر و سایر کشورهایی که هنوز عضو پیمان ابراهیم نیستند را در مراکش تأیید کرد. این موضوع هم‌چنین در جلسات هفته گذشته رونن لوی، مدیرکل وزارت خارجه اسرائیل در واشنگتن مطرح شد.

آیا یک پیشرفت تاریخی در روابط اسرائیل و عربستان واقعاً امکان‌پذیر است؟ احتمالاً، اما در خاورمیانه، هر چیزی که ممکن است اشتباه از آب دربیاید، اتفاق می‌افتد. انگیزه عادی‌سازی وجود داشته و همه طرف‌ها منافع زیادی برای آن دارند. اراده سیاسی و توانایی اجرای چنین اقدامی به اندازه انگیزه آن نیست. با توجه به ائتلاف نتانیاهو با جریان راست‌گرا، این موضوع در سال ۲۰۲۳ پیچیده‌تر از هر زمان دیگری است.

گزارش‌های روزنامه تایمز اسرائیل و سایر نشریات مبنی بر حضور احتمالی دَن شِپیرو، سفیر سابق آمریکا در اسرائیل به عنوان یکی از فرستاده‌های رسمی دولت برای توافق ابراهیم، تأکیدی بر عزم دولت بایدن برای نهایی‌کردن تلاش‌های اسرائیل و عربستان سعودی است.

شپیرو که به مدت شش سال و در دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما در اسرائیل خدمت کرد، یکی از مؤثرترین سفیران آمریکا در سده معاصر به حساب می‌آید. او روابط بسیار خوبی با همه مقامات دولتی نتانیاهو داشت؛ اگرچه بیشتر دوران مسئولیتش با تنش و حتی گاهی اوقات خصومت آشکار بین اوباما و نتانیاهو همراه بود. شپیرو یک چهره کهنه‌کار در خاورمیانه است که پست‌های بلندبالایی در کنگره و شورای امنیت ملی داشته و طرف اسرائیلی را به خوبی می‌شناسد و همچنین مورد قبول و پسند کشورهای عربی است.

یک منبع دیپلماتیک ارشد اسرائیلی که نخواست نامش فاش شود به المانیتور گفت: «اگر کسی بتواند برای تلاش‌های اسرائیل و عربستان سعودی و این رویداد جلب حمایت کند، آن شخص شپیرو است. با خروج غیرمنتظره اما برنامه‌ریزی‌شده تام نایدز، سفیر ایالات متحده در اسرائیل از پست خود، احتمال انتصاب شپیرو افزایش یافته است».

دیپلمات سابق اسرائیلی گفت: «حداقل شش ماه طول می‌کشد تا دولت سفیر جدید خود را انتخاب کرده و مراحل استماع و تأیید صلاحیتش در واشنگتن طی شود که در این زمان شپیرو می‌تواند جایگزین اصلی باشد؛ خصوصاً اگر بحث گفتگوهای تاریخی، مانند عادی‌سازی عربستان و اسرائیل در میان باشد».

با این حال، احتمال توافق تاریخی اسرائیل و عربستان لزوماً به انتصابات بستگی ندارد. این ماجرای پیچیده‌ای است که مستلزم رضایت هر سه طرف است. ایالات متحده باید امتیازاتی که عربستانی‌ها درخواست کرده‌اند، شامل فناوری رآکتورهای هسته‌ای، تسلیحات مدرن و اتحاد دفاعی را در اختیارشان بگذارند. اسرائیل نیز باید به ارتقای توانایی‌های نظامی عربستان سعودی تن داده و بر اساس خواسته‌های جهان عرب امتیازات قابل توجهی به فلسطینی‌ها بدهد.

دیپلمات سابق اسرائیلی گفت: «این خواسته روشن ریاض خواهد بود. آنها به ژست‌های نمادین بسنده نمی‌کنند. (از نظر آن‌ها) تنها حرکت واقعی شامل تجدید روند [به اصطلاح] صلح، شاید حتی تعلیق شهرک‌ها در کرانه باختری و تعهد واقعی به کنترل مسلمانان بر کوه معبد است. مطمئن نیستیم که نتانیاهو قادر به دادن این امتیازات باشد».

این سؤال مهم مطرح می‌شود که آیا نتانیاهو می‌تواند با توجه به موقعیتش به عنوان رئیس راست‌گراترین ائتلاف تاریخ اسرائیل، خواسته‌های عربستان را بپذیرد؟ با قضاوت بر اساس اظهارات و اقدامات متحدین ائتلاف نتانیاهو در افزایش تنش با فلسطینی‌ها، احتمالاً پاسخ منفی است.

آیا نتانیاهو می‌تواند ائتلافی را با احزابی جایگزین کند که موافق دادن امتیازاتی به سعودی‌ها باشند؟ باز هم احتمالاً نه. بنی گانتز و یائیر لاپید، رهبران اپوزیسیون میانه‌رو خیلی محکم روی مواضع خود ایستاده‌اند و با نتانیاهو کنار نمی‌آیند.

یک منبع سیاسی اسرائیلی گفت: «گانتز و لاپید حتی یک کلمه را از زبان نتانیاهو باور نمی‌کنند. گانتز زخم آن را چشیده و به سختی جان سالم به در برده است. لاپید از گانتز سرسخت‌تر است.

با این حال، اگر ایالات متحده تمام توان خود را پشت سر این ابتکار انداخته و اسرائیل نیز لابی خود در واشنگتن را برای کمک به دموکرات‌ها بسیج کند تا درخواست‌های بحث‌برانگیز عربستان در کنگره تصویب شوند، گانتز و لاپید با یک دوراهی سخت مواجه خواهند شد. آیا آنها باید به ائتلاف نتانیاهو برای جایگزینی تندروها پیوسته و امضاکنندگان مهم‌ترین توافق از زمان معاهده ۱۹۷۹ با مصر باشند؟ آیا آنها حتی در مواجهه با چنین فرصت بی‌سابقه‌ای امتناع خواهند کرد؟