به گزارش اکوایران، پس از دهه‌ها درگیری، دو کشور بزرگ منطقه روابط دیپلماتیک خود را احیا و پیمان صلح 10 مارس بین عربستان سعودی و ایران را به شگفت‌آورترین رویداد سال تبدیل کردند.

رقابت‌های قدیمی

به نوشته اوراسیا ریویو، درگیری بین عربستان سعودی و ایران چند وجهی و طولانی است. تنش بین این دو پس از انقلاب 1979 ایران آغاز شد. عربستان سعودی در طول جنگ ایران و عراق مدعی بی طرفی بود اما به طور پنهانی از عراق حمایت کرد. با این حال، در زمان رؤسای جمهور اکبر هاشمی و محمد خاتمی، که تلاش‌هایی برای ترمیم روابط ایران با همسایگان انجام دادند، تنش‌ها به میزان اندکی کاهش یافت.

روابط ایران-عربستان در جریان بهار عربی در سال 2011 تیره‌تر شد و این دو کشور در سال 2016 پس از حمله گروهی به سفارت عربستان در تهران در پاسخ به اعدام روحانی برجسته شیعه روابط دیپلماتیک خود را به طور کامل قطع کردند.

از آن زمان، تلاش‌ها برای نزدیکی عربستان سعودی و ایران به دلیل دشمنی عمیق، نارضایتی‌های تاریخی و رقابت برای قدرت منطقه‌ای با دشواری روبرو بوده است. با این حال، مواردی از گفتگو و تماس دیپلماتیک بین دو کشور وجود داشته است، به ویژه در مواردی که نگرانی‌هایی درباره تنش زدایی وجود داشته است. کشورهای متعددی مانند عمان، پاکستان، کویت، قطر و عراق و حتی سازمان ملل متحد تلاش‌هایی را برای میانجیگری جهت حل و فصل اختلافات ایران و عربستان انجام دادند، اما شکست خوردند، اما چین به گونه‌ای توانست به تنظیم یک توافق صلح بین دو رقیب کمک کند.

عوامل موفقیت پکن

خودداری چین از جانبداری از طرف‌های قدرت در هنگام میانجیگری در مورد حل مسائل پیچیده دیپلماتیک، به عنوان یک رویکرد عملگرایانه، مفید عمل کرده است. پیامدهای اقتصادی روابط با چین، تأثیر غیرقابل انکاری بر نقش آن به عنوان میانجی صلح، دارد. پیوندهای تجاری چین با ایران به ویژه در فرآیند میانجی‌گری اهمیت داشتند، روابطی که حدود 30 درصد از تجارت خارجی ایران را تشکیل می‌دهند. چین همزمان یکی از بزرگترین مصرف‌کنندگان نفت عربستان سعودی است.

افزایش نفوذ چین در خاورمیانه همچنین به افول پکس آمریکانا (صلح آمریکایی) اشاره دارد. در حالی که ایالات متحده خود را یک نیروی تثبیت کننده در سیاست خاورمیانه معرفی می‌کند، اما رشد گروه‌های افراطی در منطقه به عملکرد این کشور نسبت داده می‌شود. نابرابری در روابط بین ایالات متحده با عربستان سعودی و روابط آن با ایران، و جانبداری واشنگتن از عربستان سعودی یکی از دلایل اصلی ناتوانی آمریکا در میانجیگری پیمان صلح عربستان و ایران بود.

یک ذینفع غیرمنتظره 

به نوشته این یادداشت، نفوذ فزاینده پکن هم‌چنین دروازه‌ای برای ثبات منطقه‌ای و اقتصادی در منطقه آسیای جنوبی و مرکزی است. این به معنای چیزهای بزرگی برای پاکستان است. موقعیت ژئواستراتژیک پاکستان و روابط دیپلماتیک آن با عربستان سعودی، چین و ایران، اسلام آباد را به یک ذینفع غیرمنتظره در توافق صلح عربستان سعودی و ایران تبدیل می‌کند.

ایران کشوری قدرتمند و از نظر استراتژیک مهم است که در همسایگی خلیج فارس، آسیای مرکزی و جنوب غربی قرار دارد. ایران دارای 10 درصد ذخایر یافت شده نفت جهان، چهارمین تولیدکننده بزرگ نفت و دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی را دارد و دومین صادرکننده بزرگ اوپک است.

مکمل‌های ژئوپلیتیکی

پاکستان و ایران ویژگی‌های مکمل ژئوپلیتیکی دارند و می‌توانند در مواقع بحران یا تهاجم برای یکدیگر عمق استراتژیک فراهم کنند. پاکستان از یک بحران شدید انرژی و اقتصادی رنج می برد که منجر به قطع کامل برق به مدت چندین هفته در برخی بخش ها شده و فعالیت صنایع مختلف متوقف کرده است. از آنجایی که عربستان سعودی و ایران هر دو تولیدکنندگان عمده نفت هستند و هر دو پروژه‌های توسعه‌ای مختلفی مانند چشم انداز عربستان سعودی 2030 و اهداف انرژی جدید ایران در برنامه ششم توسعه را آغاز کرده‌اند، پیمان صلح بین آنها می‌تواند راه‌هایی را برای پاکستان برای همکاری در ابتکارات مختلف انرژی و کسب سرمایه گذاری باز کند و زمینه‌ای را برای سرمایه گذاری‌های مشترک در توسعه انرژی و  اقتصادی پاکستان فراهم کند.

با کمک چین یا عربستان سعودی، می‌توان از ذخایر طبیعی ایران  برای تامین نیازهای انرژی پاکستان استفاده کرد. انتظار می‌رود نزدیکی عربستان و ایران منجر به ثابت ماندن قیمت جهانی نفت شود. پاکستان به عنوان یک کشور واردکننده نفت، می‌تواند از این امر سود زیادی ببرد و به ثبات اقتصادی و کنترل تورم آن منجر شود.

علاوه بر این، درگیری بین دو بازیگر کلیدی در خاورمیانه منجر به جنگ‌های نیابتی متعددی شده است. تنش‌زدایی بین پادشاهی و ایران که منجر به ثبات منطقه‌ای می‌شود، با کنترل جریان‌های پناهجویان، تروریسم فرامرزی و فرقه‌گرایی، برای ثبات و امنیت داخلی پاکستان بسیار مفید است. 

فرصت‌های گسترده برای ارتباطات منطقه‌ای

عربستان سعودی هر زمان که لازم باشد به پاکستان کمک مالی می کند و بیش از 1.5 میلیون پاکستانی در عربستان زندگی می‌کنند. عربستان سعودی و پاکستان به طور سنتی روابط صمیمانه ای داشته اند و ریاض به پاکستان به صورت اعتباری نفت می‌دهد و در بخش‌های توسعه‌ای متعددی مانند کشاورزی، انرژی و زیرساخت‌ها سرمایه گذاری میکند. پاکستان و عربستان سعودی در زمینه همکاری های منطقه‌ای و حل مناقشه، به ویژه در خاورمیانه، منافع مشترکی دارند. پاکستان همچنین نگرانی‌هایی برای امنیت عربستان در جنگ یمن داشت و دانش و تخصص نظامی خود را برای توسعه استراتژی‌های دفاعی و بازدارندگی بهتر در اختیار عربستان قرار داد.

جغرافیای پاکستان فرصت های گسترده ای را برای ارتباط منطقه‌ای فراهم می‌کند. توسعه زیرساخت‌ها و ابتکار کمربند و جاده (BRI) که پاکستان، چین، عربستان سعودی و ایران همگی بخشی از آن هستند، [در صورت اجرایی شدن] نه تنها چشم‌انداز اقتصادی منطقه را ارتقا می‌دهد، بلکه جهان اسلام را هماهنگ می‌کند و روابط صمیمانه را با بقیه کشورهای جهان توسعه می‌دهد.  

چشم‌انداز امنیتی 

عضویت عربستان در سازمان همکاری شانگهای یک رویداد مهم در سیاست منطقه خواهد بود، درحالی که ایران، پاکستان و هند هم اکنون بخشی از آن هستند. این فرصتی است برای کمک به حل و فصل مسائل دوجانبه مسائل بین کشورها، خواه مسائل اقتصادی یا امنیتی باشد.

 روابط دیپلماتیک بین عربستان سعودی و پاکستان پرتو امیدی در حل مناقشه کشمیر بین پاکستان و هند است، درحالی که پادشاهی از موضع پاکستان در مورد کشمیر در رویدادهای مختلف بین المللی حمایت کرده و نفوذ زیادی هم در منطقه جنوب آسیا دارد.

بر اساس چشم انداز عربستان سعودی 2030، انتظار می رود عربستان سعودی برای دستیابی به اشتغال کامل تا سال 2025، به 2.2 میلیون شغل در بخش خصوصی نیاز داشته باشد. انتظار می رود نرخ بیکاری 11.6 درصدی این کشور تا سال 2030 به 7 درصد کاهش یابد.

اسلام آباد در موقعیت خوبی قرار دارد تا از تغییرات اقتصادی عربستان سعودی سود ببرد، زیرا پاکستان تعداد زیادی جوانان تحصیل کرده اما بیکار دارد، و چه فرصتی بهتر از کار در عربستان سعودی، جایی که دو کشور مسلمان از روابط عمیقی برخوردارند؟

با این حال، خیلی چیزها بستگی به این دارد که آیا ایران و عربستان سعودی به تقویت روابط خود و حل و فصل مسائل دوجانبه مانند درگیری شیعه و سنی ادامه می‌دهند، و همچنین اینکه اسلام آباد تا چه حد بتواند روابط با دو کشور را به نفع خود حفظ کند.