به گزارش اکوایران، نشریه دیپلمات در مصاحبه با دکتر آلیچا باچولسکا، کارشناس سیاست‌گذاری در شورای روابط خارجی، تحولات در روابط قدرت بین روسیه و چین و  را بررسی کرده است.

 

چرا پکن مذاکرات با مسکو بر سر خط لوله گاز سیبری 2 را طول می‌دهد؟

به نظر می رسد که چین معتقد است که زمان به نفع آن‌ها است. جنگ در اوکراین و تحریم‌های غرب علیه روسیه به این زودی‌ها پایان نمی‌یابد و برای پکن، این به معنای موضع چانه‌زنی قوی‌تر در برابر مسکو است. چین به حمایت دیپلماتیک و اقتصادی از روسیه ادامه می دهد، اما حزب کمونیست چین به عدم تقارن فزاینده بین مسکو و پکن توجه دارد. از این منظر، چین در تلاش است تا با طولانی کردن مذاکرات بر سر خط لوله سیبری2 از موقعیت برتر خود استفاده کند. در حالی که قیمت‌گذاری گاز وارداتی یکی از نگرانی‌های پکن است، عوامل دیگری نیز نقش دارند، مانند برنامه‌های چین برای تنوع بخشیدن به منابع انرژی. پکن می‌خواهد از اتکای بیش از حد به یک شریک منفرد اجتناب کند. علاوه بر این، چین در حال انجام «گذار سبز» خود است، بنابراین رهبری چین ممکن است مطمئن نباشد که در میان مدت تا بلندمدت چقدر به گاز روسیه نیاز دارد.

دست بالای پکن چگونه خود را در پویایی قدرت بین چین و روسیه نشان میدهد؟

در حالی که پکن اکنون با نفوذترین و برجسته‌ترین شریک مسکو در سطح بین المللی است، روسیه لزوماً به «دنباله‌رو» چین تبدیل نمی‌شود. پویایی قدرت بین دو کشور بسیار پیچیده‌تر از آن است. اگرچه مسکو در مورد عملکرد اقتصاد خود به طور فزاینده‌ای روی پکن حساب می‌کند، سهم کلی چین در تجارت روسیه نسبتاً کم است. همین امر در مورد سرمایه گذاری چین در روسیه نیز صدق می‌کند. علاوه بر این، مسکو دارای دانش و فناوری‌هایی است که پکن آن‌ها را بسیار ارزشمند می‌داند، مانند فناوری تولید موتورهای هواپیما، که برای مدرن‌سازی نظامی چین بسیار مهم است. این بدان معناست که پوتین هنوز اهرم‌های بسیار زیادی در مذاکرات خود با شی دارد. اگرچه بسیاری در چین روسیه را غیرقابل پیش‌بینی و روابط چین و روسیه را دچار مشکل می‌دانند، هدف مشترک آن‌ها یعنی تضعیف نظم بین‌المللی به رهبری ایالات متحده همچنان دو کشور را به هم پیوند می‌دهد.

تأثیر جنگ طولانی پوتین در اوکراین بر محاسبات شی جین پینگ نسبت به آینده رهبری روسیه چیست؟

اگرچه ضعف کلی روسیه و قدرت اوکراین ممکن است برای بسیاری در چین غافلگیرکننده بوده باشد، اما ادامه یک جنگ طولانی، محاسبات استراتژیک پکن را به طور اساسی تغییر نداده است. چین نمی‌خواهد روسیه به‌طور جدی تضعیف شود، زیرا تغییر رژیم در مسکو می‌تواند به بی‌ثباتی گسترده در مرز خود چین تبدیل شود. همچنین می‌تواند یک برد بزرگ برای غرب باشد. شی و پوتین جهان بینی مشابهی دارند، که در آن لیبرال دموکراسی‌های غربی به رهبری ایالات متحده یک تهدید وجودی برای رژیم‌های فعلی در پکن و مسکو محسوب می‌شوند، و این رهبران دو کشور را در نبرد مشترکشان برای بازسازی نظم جهانی پس از جنگ سرد بیشتر به یکدیگر نزدیک می‌کنند. به همین دلایل است که شی جین پینگ بعید است به این زودی رویکرد خود را در قبال پوتین تغییر دهد.

رقابت برای نفوذ در اروپا بین ایالات متحده-اتحادیه اروپا و چین-روسیه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

این نوع دسته‌بندی‌های دوتایی ممکن است لزوماً واقعیت موجود در اروپا را منعکس نکنند. در حالی که در بحث سیاست‌گذاری گسترده‌تر اتفاق نظر وجود دارد که همکاری فراآتلانتیکی اساس امنیت و ثبات اروپا است، درجه‌ای اولویت آن در واکنش به همکاری چین و روسیه از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. برخی از کشورها، مانند فرانسه، بر این باورند که تلاش برای «خود مختاری استراتژیک» باید در اولویت اروپا باشد، در حالی که برخی دیگر، مانند اکثر کشورهای اروپای مرکزی و شرقی، تمایل دارند بر پیامدهای فوری جنگ و این واقعیت تمرکز کنند که ایالات متحده تنها ضامن امنیت در این قاره است. در این پس زمینه، احساس فوریت در برخورد با آثار همکاری چین و روسیه بر وضعیت امنیتی در اروپا، بین اعضای مرکزی و شرقی اتحادیه اروپا و اعضای غربی آن نامتوازن است. این نوع دیدگاه‌های متفاوت، تنش‌های موجود در اروپا را تشدید می‌کند و چین را قادر می‌سازد تا بین کشورهای «قدیمی» و «جدید» اتحادیه اروپا شکاف ایجاد کند.