به گزارش اکوایران، توافق هفته گذشته بین ایالات متحده و ایران که منجر به آزادی پنج زندانی آمریکایی در ازای آزادی چندین میلیارد دلار از دارایی‌های مسدودشده ایران خواهد شد، خوشحالی چندانی میان مقامات اسرائیلی ایجاد نکرد.

به نوشته تایمز اسرائیل، بنیامین نتانیاهو در بیانیه‌ای گفت: «این توافقی است که زیرساخت‌های هسته‌ای ایران را از بین نبرده، برنامه هسته‌ای آن را متوقف نکرده و تنها بودجه‌ای را در اختیار عناصر تحت حمایت ایران قرار می‌دهد».

معامله‌ای در راستای توافق هسته‌ای؟

او تنها صدا از اسرائیل نبود که توافق تبادل زندانیان را با برنامه هسته‌ای ایران مرتبط می‌کرد. دو تن از مقامات اسرائیلی به نیویورک تایمز گفتند که این تبادل بخشی از تفاهم بزرگ‌تر بین تهران و واشنگتن است که در جهت توافقی غیررسمی که برنامه هسته‌ای ایران را محدود می‌کند، قرار دارند.

مقامات آمریکایی مکرراً ارتباط این دو موضوع را تکذیب کردند، اما یک روز پس از فاش‌شدن توافق، وال‌استریت ژورنال گزارش داد که ایران سرعت غنی‌سازی اورانیوم خود را کند کرده و مقدار کمی از ذخایر خود را کاهش داده است. 

راز زیمت، کارشناس مسائل ایران در مؤسسه مطالعات امنیت داخلی تل‌آویو گفت که اسرائیل دلیل جدیدی برای نگران‌شدن ندارد. او توضیح داد: «ما کم‌وبیش داریم به جایی که دو ماه پیش بودیم برمی‌گردیم».

در ماه ژوئن، گزارش‌هایی منتشر شد مبنی بر اینکه ایالات متحده و ایران بر سر تفاهمی غیررسمی و محدود با هدف تثبیت وضعیت موجود و جلوگیری از تشدید بالقوه فاجعه‌آمیز که توسط مقامات ایرانی به عنوان «آتش‌بس سیاسی» از آن یاد می‌شود، در گفتگو هستند. مقامات اسرائیلی بر این باورند که اکنون این پارامترها در جریان هستند.

زیمت گفت که اسرائیل نگران یک توافق هسته‌ای بزرگ‌تر نیست که به این زودی قرار است فعال شود. او ادعا کرد که در حال حاضر نسبت به سال‌های گذشته سود اقتصادی بسیار کمتری برای ایران خواهد داشت. کشورهای اروپایی و آمریکا که از تهران به دلیل حمایت نظامی‌اش از روسیه خشمگین هستند و قصد ندارند پول‌پاشی بر ایران را شروع کنند.

در عین حال، ایران از نظر اقتصادی نیز در تنگنای کمتری نسبت به گذشته قرار دارد. تهران توانسته با پکن به عنوان مشتری اصلی خود، تحریم‌های آمریکا را دور زده تا صادرات نفت خود را به بالاترین حد خود در پنج سال گذشته برساند.

ترجیح استراتژی «مهار هسته‌ای» به «بازدارندگی نظامی»

یک دیپلمات اروپایی به تایمز اسرائیل گفته که با این حال، پیوندهای بزرگ‌تری بین توافق اخیر و توافق جامع هسته‌ای وجود دارد. او گفت: «همه اینها بخشی از یک تصویر بزرگتر و بخشی از تنش‌زدایی‌هاست. این مجموعه‌ای کلی از رفتارهاییست که اتحادیه اروپا و آمریکا دوست دارند از سوی ایران ببینند».

حتی بدون توافق قریب‌الوقوع نیز برخی درون اسرائیل نگرانند. میر بن‌شبات، مشاور امنیت داخلی سابق نتانیاهو و رئیس کنونی یک مؤسسه امنیت داخلی و استراتژی صهیونیستی گفت: «دولت جو بایدن می‌خواهد مسئله ایران را تا سال ۲۰۲۵ کش بدهد تا این موضوع در طول مبارزات انتخاباتی آمریکا مشکلی ایجاد نکند». او ادامه داد: «بایدن برای اولین‌بار به ایران مجوز غنی‌سازی تا ۶۰ درصد را داده است. چارچوب این تفاهم می‌تواند وضعیت ایران به عنوان یک کشور در آستانه گریز هسته‌ای تثبیت کند». به گفته بن‌شبات، این توافق مدرک بیشتری دال بر این است دولت بایدن یک «استراتژی مهار هسته‌ای» را با ایران دنبال می‌کند، نه «استراتژی بازدارندگی نظامی» که اسرائیل ترجیح می‌دهد.

جان هانا، کارشناس ارشد مؤسسه یهودی برای امنیت ملی آمریکا و مشاور سابق امنیت ملی دیک چنی، معاون رئیس‌جمهور اسبق ایالات متحده استدلال کرد که این قرارداد مشوق رفتارهای ایران خواهد بود را تشویق می‌کند.  او همچنین گفت که میلیاردها دلاری که ایران دریافت خواهد کرد، متحدان آمریکا از جمله اسرائیل و اوکراین را به خطر خواهد انداخت. 

سیندرلای بایدن

بر اساس این توافق آزمایشی، ایالات متحده به کره جنوبی چراغ سبز نشان داده تا دارایی‌های مسدودشده ایران را از واحد پولی وون کره جنوبی به یورو تبدیل کند. سپس این پول به قطر که میانجی مذاکرات بوده است، فرستاده خواهد شد.

موران زاگا، کارشناس منطقه خلیج فارس در یک مؤسسه سیاست خارجی منطقه‌ای اسرائیل به تایمز آو اسرائیل گفت که نقش قطر قابل توجه است. او گفت: «قطر سیندرلای بایدن است. بایدن تصمیم گرفته که روی قطر به عنوان کشوری در خلیج فارس که به آن اعتماد دارد، به عنوان کشوری که انرژی دیپلماتیک خود را در آن سرمایه‌گذاری می‌کند، شرط ببند».

از زمان روی کار آمدن بایدن در سال ۲۰۲۱، دوحه به عنوان یک میانجی قابل اعتماد برای ایالات متحده ظاهر شده است. این امر به آمریکا کمک کرد تا به توافق دوحه با طالبان برسد و در بیشتر دوره تصدی بایدن به عنوان میانجی بین واشنگتن و تهران عمل کرده است. همچنین اهمیت آن به عنوان تأمین‌کننده گاز طبیعی مایع در همان دوره افزایش یافته و جایگزین عرضه روسیه به اروپا شده است. در مارس ۲۰۲۲، بایدن به دوحه افتخار داد و آن را به عنوان متحد اصلی غیرناتویی آمریکا معرفی کرد و به آن اجازه دسترسی بیشتری به تسلیحات و همکاری امنیتی ایالات متحده داد.

اسرائیل به همراه شرکای منطقه‌ای خود، شامل مصر و بحرین و همچنین کویت، از وضعیت مشابهی برخوردار است. اما دولت‌های طرفدار غرب عربستان سعودی و امارات متحده عربی از چنین جایگاهی برخوردار نیستند.

این قضیه لزوماً مایه آسایش اسرائیل نیست. زاگا با اشاره به امارات متحده عربی و عربستان سعودی گفت: «ما علاقه داریم که ایالات متحده کشورهای خاورمیانه را به سمت ما سوق دهد». اما همان روابطی که اسرائیل را نسبت به دوحه محتاط می‌کند، آن را برای واشنگتن مفید می‌کند. زاگا توضیح داد: «قطر رابطه نزدیک‌تری با ایران، حماس و اخوان‌المسلمین دارد، رابطه‌ای که امارات و عربستان سعودی ندارند». در عین حال، این روابط گهگاهی برای اسرائیل مفید بوده است. قطر به حامی اقتصادی غزه تبدیل شده و ۳۰ میلیون دلار در ماه برای سوخت، حقوق و رفاه فلسطینی‌ها پرداخت می‌کند.

فلج سیاسی

با این حال، شاید نگران‌کننده‌ترین بخش توافق ایران و آمریکا، به توانایی اسرائیل برای جلوگیری از توافق هسته‌ای بزرگتر مربوط می‌شود. این دیپلمات اروپایی گفت: «یک فلج سیاستی در اسرائیل در مورد ایران وجود دارد».

اخیراً نتانیاهو و کابینه‌اش کمتر درباره ایران سخن گفته‌اند. در حالی که مناقشه داخلی جاری بر سر اصلاحات گسترده قضایی با آن ارتباط دارد، به نظر می‌رسد که تل‌آویو قادر به ارائه جایگزینی واقع‌بینانه برای تلاش بایدن برای کاهش تنش نیست. این مقام گفت: «حتی بیانیه هفته گذشته نتانیاهو نیز ظاهری نمایشی داشت. او نتوانسته بر سیاست ایالات متحده تأثیر بگذارد. به نظر نمی‌رسد که در حال حاضر او بخواهد در مورد ایران صحبت کند».