به گزارش اکوایران، هنگامی که در اوایل ماه جاری میلادی، زیارت شاهچراغ در شهر شیراز مورد حمله تروریست‌ها قرار گرفت، بسیاری از ایرانیان به سرعت نسبت به تدابیر امنیتی کشور ابراز نگرانی کردند. به نوشته میدل‌ایست آی، اما برخی همچنین به سرعت انگشت خود را به سمت حضور افغان‌ها در ایران نشانه رفتند که از زمان بازگشت طالبان به قدرت، به طور فزاینده‌ای به موضوعی جنجالی تبدیل شده است.

این حادثه که طی آن چهار نفر کشته شدند، دومین حمله به حرم شاه‌چراغ در استان فارس در کمتر از یک سال گذشته بود. این حمله درخواست‌ها برای تحقیقات شفاف در مورد نقص‌های احتمالی اطلاعاتی و کمبودهای امنیتی را برانگیخت.

اولین حمله در اکتبر ۲۰۲۲، باعث کشته شدن ۱۳ نفر شد. گروه داعش مسئولیت آن را بر عهده گرفت و دو متهم افغان به دار آویخته شدند. محمدهادی ایمانیه، استاندار فارس داعش را مقصر دانسته و احتمال می‌دهد که این حمله در تلافی به دارآویخته‌شدن تروریست‌های حمله قبلی باشد.

حداقل ۲۰ تبعه خارجی در ارتباط با حمله دوم بازداشت شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، یکی از مظنونین فردی به نام رحمت‌الله نوروزوف، یک تبعه خارجی اهل تاجیکستان شناسایی است که سه ماه با داعش آموزش دیده بود.

تغییرات جمعیتی

تبعات حملات به شاه‌چراغ موجی در جامعه ایران به راه انداخته است.

گزارش‌های مربوط به آموزش تروریست‌ها در افغانستان حساسیت‌ها را در ایران افزایش داده است. به گفته دولت ایران، نگرانی‌هایی در مورد افراط‌گرایی در میان پناهجویان افغان وجود دارد که تخمین زده می‌شود تعداد آن‌ها پنج میلیون نفر باشد. سازمان ملل تعداد افغان‌های ثبت‌شده در ایران را ۷۸۰ هزار نفر و تعداد افغان‌های بدون مدرک را دو میلیون نفر اعلام کرده است. با این حال، منتقدان مهاجرت افغانستانی‌ها این رقم را بسیار بالاتر می‌دانند.

تعداد فزاینده‌ای از صداها در ایران از دولت می‌خواهند تا حضور افغان‌ها در این کشور را به‌عنوان یک تهدید امنیتی مهم بررسی کند. در پی حمله اخیر، حتی نوری قزلجه، نماینده سرشناس مجلس سیل مهاجران افغان در دو سال گذشته را یک تهدید امنیتی و اقتصادی توصیف کرد. برخی از ایرانیان نیز می‌ترسند که طالبان عناصر مخفی را از داخل افغانستانی‌های ایران به خدمت گرفته باشد.

در همین حال، یک فعال سیاسی در ایران که خواست نامش فاش نشود، نسبت به رادیکالیزه‌شدن جامعه ایران به دلیل افزایش تعداد افغان‌ها در این کشور که ممکن است دارای «عقاید ضد زن و رادیکال» باشند، ابراز نگرانی کرد. او گفت: «سال‌ها ما با افراط‌گرایان مذهبی جنگیدیم. اکنون با هفت میلیون افغان در ایران که به طور متوسط در سن ۱۸ سالگی ازدواج می‌کنند و فرزندان متعددی دارند، نگرانی‌ها عمیق‌تر شده است». او ادامه داد: «موضوع در زمینه اسکان و تابعیت بالقوه این افراد در نسل دوم است، چگونه باید با این نفوذ فرهنگی مقابله کنیم»؟

در زمانی که هنجارهای فرهنگی مردم ایران در حال تغییر است، برخی معتقدند دولت فعالانه اسکان افغان‌ها را در کشور تشویق می‌کند. یک تحلیلگر اصلاح‌طلب که خواست نامش فاش نشود، ادعا کرد که پذیرش افغانستانی‌ها و توزیع آن‌ها در سراسر کشور  ناشی از برنامه احتمالی برای اعمال تغییرات جمعیتی است. این تحلیلگر گفته با وارد شدن ۱۰ تا ۱۵ میلیون افغان که عموماً با وجود شرایط وخیم اقتصادی متدین و از زندگی خود راضی هستند، تغییر ترکیب جمعیتی اتفاق می‌افتد و این امر باعث تقویت محافظه‌کاران در کشور می‌شود.

وفاداری

مقامات ایرانی در ماه‌های اخیر محدودیت‌هایی را برای افغان‌ها وضع کرده‌اند. ورود آن‌ها به برخی استان‌ها از جمله کرمانشاه را ممنوع و ورود آن‌ها به مجتمع تجاری بام‌لند در حوالی دریاچه چیتگر در شمال غرب تهران را منع کرده‌اند.

مهدی، مهاجری است که مدعی همکاری با احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی افغانستان است و افغانستان را ترک کرد تا زیر کنترل طالبان زندگی نکند. این فارغ‌التحصیل ادبیات فارسی به ایران ابراز علاقه کرد، اما اخیراً به گفته او، «بعضی از ایرانیان وقتی بفهمند ما افغانی هستیم، به ما احترام نخواهند گذاشت». مهدی گفت: «هنوز بسیاری هستند که به ما احترام می‌گذارند و حتی مخالفت شدید خود را با اعلام ممنوعیت حضور افغان‌ها در دریاچه چیتگر اعلام کردند».

علاوه بر این، بر اساس برخی گزارش‌ها، افغان‌ها نیز از سوی مقامات از کار در فروشگاه‌های شیراز و مشهد منع شده‌اند.

یک دیپلمات سابق ایرانی مستقر در پاکستان که خواستار فاش‌نشدن هویت خود شد، به میدل ایست گفت: «۹۹ درصد از افغان‌های مقیم ایران، این کشور را وطن خود می‌دانند». او افزود: «این افراد همچنین به عنوان یک مانع محافظتی در برابر فعالیت‌های تروریستی عمل می‌کنند. ایران، سرزمین مادری افغانستان است. کسانی که از اخراج افغان‌ها دفاع می‌کنند یا ناآگاه هستند و یا درگیر دستور کار سرویس‌های اطلاعاتی خارجی‌اند».

روابط متلاطم

از زمان بازگشت طالبان به قدرت در آگوست ۲۰۲۱، ایران رویکرد جدیدی را برای تعامل با این گروه اتخاذ کرده که متفاوت از استراتژی قبلی خود است. در حالی که تهران هنوز از به رسمیت‌شناختن رسمی دولت تحت رهبری طالبان در کابل خودداری می‌کند، به نمایندگان طالبان اجازه داد تا سفارت افغانستان در تهران را به دست بگیرند. این موضع با ادامه حضور دیپلماتیک ایران در کابل، همراه با سفارت و کنسولگری ایران در شهرهای مختلف افغانستان تقویت شده است.

طی دو سال گذشته، مقامات ارشد طالبان به ایران سفر کرده و روابط بین دولت ابراهیم رئیسی و دولت طالبان را تقویت کرده‌اند. علاوه بر این، ایران به یک شریک اقتصادی مهم برای افغانستان تبدیل شده است.

با این حال، قابل توجه است که وضعیت امنیتی در امتداد مرز مشترک آن‌ها به طور مداوم متشنج بوده، به طوری که جنگجویان طالبان و مرزبان‌های ایرانی مرتباً تا حدی که در دولت قبلی افغانستان دیده نشده است، درگیر می‌شوند.

یکی از عوامل تشدید احساسات ضدافغان تنش بر سر تأمین آب از رودخانه هیرمند افغانستان، به استان سیستان و بلوچستان ایران بوده است. تهران طالبان را به محدودکردن جریان آب به مناطق شرقی ایران متهم کرده که این امر برخلاف معاهده رودخانه هیرمند در سال ۱۹۷۳ است که منجر به کمبود آب در این استان جنوب شرقی ایران شده است. ابراهیم رئیسی در ۱۸ می و در جریان سفر به این استان در پیامی تند خطاب به حاکمان افغانستان گفت: «ما اجازه نخواهیم داد که حقوق مردم ما تضییع شود».

با ادامه افزایش تنش‌ها پیرامون حقابه، چند روز بعد یک درگیری مرزی در منطقه بین سیستان و بلوچستان و استان نیمروز افغانستان آغاز شد. دو مرزبان ایرانی و یک سرباز طالبان کشته شدند. ایرانیان قبلاً از دولت خواسته بودند که از نیروی نظامی برای توقف حملات بیشتر طالبان استفاده کند.

روابط دولت رئیسی با طالبان مخالفان زیادی را در تهران ایجاد کرده است. به عنوان مثال، روزنامه میانه‌روی جمهوری اسلامی زمانی پیشنهاد بازپس‌گیری سفارت افغانستان را داد؛ دیدگاهی که در میان برخی از نمایندگان مجلس ایران مورد توجه قرار گرفته بود. این روزنامه گفت واگذاری سفارت به یک «گروه تروریستی» «لکه‌ای سیاه» در روابط ایران و افغانستان است.