جنگ غزه و وحشت جهان از جنگهای نامتعارف هیبریدی/ آیا ارتشها در دکترین خود تجدید نظر میکنند؟
اکوایران: ویژگیهای جنگ نامنظم نسبتاً واضح است: استفاده از ابزارهای نامتقارن، چند بعدی و غیرمستقیم برای دستیابی به یک نتیجه مطلوب، که معمولاً توسط کشور یا نیرویی که فاقد ابزار لازم برای موفقیت در یک درگیری نظامی متعارف است، مورد استفاده قرار میگیرد.

به گزارش اکوایران، در 7 اکتبر، گروه مبارز فلسطینی حماس جسورانهترین حمله خود را به اسرائیل آغاز و آن را غافلگیر کرد. رزمندگان این گروه به سمت شهرهای اسرائیل سرازیر شدند و با پشتیبانی رگبار هزاران موشک، یک حمله زمینی را آغاز کردند. در حالی که ارتش اسرائیل در ابتدا واکنشی کند نشان دادند، اکنون درگیری بیشتر شعلهور شده است، با تلفات هزاران نفر که با وعده نخست وزیر اسرائیل مبنی بر «درهم شکستن حماس»، تلفات مطمئنا افزایش خواهد یافت.
به نوشته فارنپالیسی، حمله حماس تأثیر و اهمیت جنگهای نامنظم را نشان میدهد. بر اساس موفقیت این گروه در ضربه زدن به اسرائیل، این درگیری چندین درس کلیدی در مورد این نوع جنگ و نحوه مقابله با آن را برجسته میکند.
جنگ نامنظم، مانند جنگ هیبریدی، درگیری در منطقه خاکستری، و سایر مفاهیم نظامی نوین، تعاریف مبهمی دارد. استراتژیستها و برنامهریزان نظامی ایالات متحده برای تعریف جنگ نامنظم با چالش مواجه بودهاند و معانی متعددی را اتخاذ کردهاند، که تمرکز استراتژیک واشنگتن و متحدانش برای پرداختن به طیف وسیع تهدیدات نامنظم را مختل کرده است.
با این حال، ویژگیهای جنگ نامنظم نسبتاً واضح است: استفاده از ابزارهای نامتقارن، چند بعدی و غیرمستقیم برای دستیابی به یک نتیجه مطلوب، که معمولاً توسط کشور یا نیرویی که فاقد ابزار لازم برای موفقیت در یک درگیری نظامی متعارف است، مورد استفاده قرار میگیرد. ابزارهای نامتقارن، تاکتیکهای غیر متعارفی هستند که به دنبال کاهش شکاف بین قابلیتهای طرفین هستند. ویژگی چند بعدی به فعالیتهای همزمان در عرصههای نظامی، سیاسی، اطلاعاتی و غیره اشاره دارد. نبرد غیرمستقیم تاکتیکهایی را توصیف میکند که به دنبال اجتناب از درگیری نظامی متعارف و رو در رو هستند. با این معیارها، حمله حماس علیه اسرائیل یک سناریوی کلاسیک جنگ نامنظم است.
عملیات ترکیبی
حماس به طور همزمان در سراسر هوا، زمین و دریا حمله کرد و ارتش قدرتمندتر اسرائیل را دور زد. حماس با پرتاب 2200 موشک به خاک اسرائیل در اوایل صبح روز 7 اکتبر، سیستم دفاع موشکی گنبد آهنین اسرائیل را سردرگم کرد. زیر پوشش رگبار موشکی، بولدوزرها دیوارهای مرزی به ظاهر مستحکم نوار غزه را شکافتند و به صدها رزمنده اجازه عبور دادند.
آن جنگجویان سپس به پایگاههای ارتش اسرائیل حمله کردند و شهرهای اسرائیل را در نوردیدند و از خشونت شدید برای ایجاد یک اثر شوک استفاده کردند که نتیجهی جانبی مورد نظر این بود که اسرائیل را به یک پاسخ نظامی سنگین بکشاند. بسیاری کشته شدند و اسرائیلیهای دیگر به عنوان اسیر به غزه منتقل شدند، احتمالاً برای استفاده به عنوان تضمین، تاکتیک نامنظم دیگری که حماس مدتها به کار برده است. در نتیجه حملات هوایی اسرائیل، حماس میتواند به تصاویری از تلفات غیرنظامیان اشاره کند که به حوزه دیگر جنگ- حوزه روایتها و اطلاعات کمک میکند و به این گروه اجازه میدهد تا حمایت بینالمللی از اسرائیل را از بین ببرد. عوامل حماس به سادگی وارد شبکه تونلهای غزه میشوند تا در منطقه حرکت کرده و حملاتی را انجام دهند، که پیشرفت گروه را در لجستیک مخفیانه نشان میدهد.
ماهها و حتی سالها برنامهریزی، تبادل دانش، آموزش و هماهنگی قبل از این حمله، زیر بینی سازمانهای اطلاعاتی موساد و شین بت اسرائیل انجام شد. اسنادی که طبق گزارشها توسط سربازان اسرائیلی یافت شده نشان میدهد که این طرح از اکتبر 2022 طراحی شده است. از این رو، دشوار است باور کنیم که حماس هدفی اساسی نداشته باشد. مطمئناً این گروه پاسخ اسرائیل را شبیهسازی کرده بود و پیشبینی کرد که حمله متقابل اجتنابناپذیر اسرائیل علیه غزه برای حماس جایزه بزرگی خواهد داشت: توقف عادیسازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی.
روشهای سابق، اجرای بیسابقه
حماس از هیچ تکنیک، تاکتیک یا دکترین جنگ نامنظمی که قبلاً دیده نشده بود، استفاده نکرد. در عوض، تاکتیکهای نامنظم موجود را برای دستاوردهای استراتژیک بزرگ، به طور منحصر به فردی ترکیب کرد. بازیگران غیردولتی با آنچه که دارند می جنگند و در مورد آنچه که ندارند خلاقیت به خرج میدهند. از آنجایی که آنها عموماً تانک، هلیکوپتر، هواپیماهای جنگنده و غیره را در زرادخانه خود ندارند، از حملات مستقیم اجتناب می کنند، در عوض ابزارها و روش های غیرمستقیم را انتخاب میکنند. و حماس با استفاده از ابزارهای غیرمستقیم، چهار درس کلیدی در مورد جنگهای نامنظم و تحولات آینده آن را برای جامعه بین المللی روشن میکند.
اول، ابزارهای پیشرفته همیشه مزیت را تضمین نمیکنند. ابزارهای با فناوری پایین که به طور موثر مورد استفاده قرار میگیرند میتوانند بر دفاع پیشرفتهتر غلبه کنند. حماس از ابزارهای مخفی سنتی برای شکست دادن برتری فناوری اسرائیل استفاده کرد. حماس با استفاده از اطلاعات انسانی، دادههای دقیقی را از اهداف اسرائیلی خود، از جمله آسیبپذیری در تجهیزات نظامی و ساختار دقیق پایگاهها و شهرهایی که مورد حمله قرار گرفت، جمعآوری کرد. مرز فوقالعاده مستحکم اسرائیل با غزه، مملو از فناوری حسگر، دوربین و سایر قابلیتها، حریف ترکیبی از پهپادها، پاراگلایدرها، بولدوزرها، موتورسیکلتها و موشکها نبود.
در نهایت، اسرائیل احتمالاً بیش از حد به قابلیتهای پیشرفتهاش اتکا کرده و چشم خود را بر امکان نوآوری با فناوری پایینتر بسته است.
دوم، روشها، تاکتیکها و قابلیتهای نوآورانه با فناوری پایین که حماس از آنها استفاده میکند، جدید نیستند. این گروه فقط راهی برای استفاده از آنها در ترکیبی مرگبار و موثر پیدا کردند. پاراگلایدرها، پهپادها، تک تیراندازها، موشکها، نیروهای تهاجمی موتور سوار و قایق های لاستیکی که حماس از آنها استفاده کرد، به صورت ترکیبی، هماهنگ، چند بعدی و نامتقارن به کار گرفته شدند.
به قول یک افسر ارشد بازنشسته اسرائیلی، اسرائیل تاکتیک های منفردی را که حماس به کار برد، میدانست. اما شوک ناشی از «هماهنگی بین همه آن سیستمها بود.» این که دشمنان تاکتیکهای خود را تطبیق خواهند داد و در این فرآیند تحولات جدیدی را در شیوه عملکرد کلی خود ایجاد میکنند، باید به عنوان ویژگی جنگ نامنظم درک شود. وقتی نوبت به آماده شدن و مقابله با این نوع جنگ میرسد، بازیگران باید تحقیق کنند که چگونه دشمنانشان ممکن است ابزارهای قدیمیتر را اصلاح کنند یا تاکتیکهای آشنا را به گونهای ترکیب کنند که به طور مؤثر، تاکتیکهای جدیدی ایجاد کنند – که ممکن است مدافعان برای آن آماده نباشند.
سوم، و به طور مشابه، دشمنان نامنظم در نهایت یاد خواهند گرفت که چگونه تواناییهای هدف خود را شکست دهند. یا، اگر کاملاً آنها را شکست ندهند، حداقل به اندازه کافی هدف را سردرگم کنند تا به یک مزیت استراتژیک دست پیدا کنند، کاری که حماس انجام داد و گنبد آهنین را از طریق حجم گسترده حملات خود از کار انداخت. در واقع، یکی از ویژگیهای تعیین کننده جنگهای نامنظم این است که چگونه بازیگران از تاکتیکهای نامتقارن و غیرمستقیم برای دور زدن قابلیتهای پیشرفتهتر استفاده کنند.
اوکراین نمونه دیگری از این اصل است. کیف به طور خلاقانه پهپادهای تجاری را به سلاحهای حامل مواد منفجره تبدیل میکند که به تجهیزات بسیار گران قیمت روسی آسیب میرسانند. بنابراین، دولت ها باید به طور مداوم به دنبال توسعه و تقویت قابلیتهای خود باشند. باید گامهایی برای آمادهسازی فعالانه برای تجاوز دشمن برداشته شود، از جمله از طریق بازیهای جنگی و شبیهساز اقداماتی که دشمن میتواند در آینده انجام دهد. و این آمادگیها، به جای تمرکز بر قابلیتهای نظامی متعارف، نیاز به تاکتیکهای نامنظم دارند.
چهارم، برای بازیگران ضروری است که به طور پیشگیرانه گزینههای غیرنظامی را برای پاسخ دادن در یک سناریوی جنگ نامنظم ایجاد و حفظ کنند. اسرائیل در حال حاضر خود را در تنگنا میبیند: ابزار نظامی گزینه اصلی آن برای مقابله با حماس در کوتاه مدت است، با این حال آسیبی که این ابزارها بر زندگی غیرنظامیان و زیرساختهای غیرنظامی غزه وارد میکند، مطمئناً ضربه سنگینی به تلآویو میزند. گزینههای غیرنظامی - مانند انجام عملیات اطلاعاتی برای حذف پیامهای متخاصم، یا استفاده از تاکتیکهای اقتصادی، کاری که چین انجام داده است، برای از بین بردن پایههای اقتصادی دشمن - که میتواند پیروزیهای کوتاهمدت به ارمغان بیاورد، در سناریوهای جنگ نامنظم آینده بسیار مهم خواهد بود.
حمله حماس مملو از درس هایی در مورد جنگهای نامنظم است. این تاکتیک احتمالاً نقش تعیین کنندهای در درگیریهای آینده، بهویژه درگیریهایی که دارای عدم تقارن در قدرت، شهرت یا مشروعیت در میان بازیگران خود هستند، ایفا میکند.
جنگ روسیه در اوکراین نیز گواه قدرتمندی بر برجسته بودن جنگ های نامنظم است. از یک طرف، روسیه از ابزارهای نامتقارن – پهپادهای انتحاری – برای از بین بردن گرههای کلیدی زیرساختهای اوکراینی مانند نیروگاهها و تضعیف روحیه مردم اوکراین استفاده میکند.
در این میان اوکراین نیز از ابزارهای نامتقارن برای دفاع از خود استفاده کرده است. کیف حملات انبوهی را با استفاده از پهپادهای ارزان قیمت فوقالذکر خود انجام میدهد، که میتوانند تا حد زیادی به خاک روسیه نفوذ کرده و پایگاههای هوایی را بمباران کنند و به تجهیزاتی که روسیه علیه کیف استفاده میکند آسیب برسانند. اوکراین که فاقد نیروی دریایی و موشکهای ضد کشتی دوربرد برای شکست ناوگان دریای سیاه روسیه است، یک پهپاد دریایی مبتکرانه، ارزان و تولید داخل برای نابودی کشتیهای جنگی روسیه ارائه کرده است.
کشورهای دیگر به تاکتیکهای جنگ نامنظم در حال ظهور توجه میکنند. تایوان ناظر دقیق درگیری اوکراین بوده است تا درسهایی را بیاموزد که میتواند به این جزیره در برابر حمله احتمالی جنگ هیبریدی چین در آینده کمک کند. تایوان با الهام از تجربه اوکراین، استراتژی بلندپروازانه هواپیماهای بدون سرنشین خود را برای تقویت قابلیتهای تولید داخلی راهاندازی کرده است، و رهبران تایوانی مفهوم جنگ نامتقارن را مطرح میکنند تا تصرف جزیره را برای چین به مراتب سختتر کنند.
پویایی رقابت بین دولتی به شدت در حال تغییر است و ویژگیهایی را به خود میگیرد که بیشتر در استراتژیهای غیرمستقیم و تاکتیکهای نامنظم یافت میشوند. این تغییر به وضوح در رویارویی جاری بین اسرائیل و حماس مشاهده میشود.
روند رو به رشدی که در آن دولتها مجبورند با نیروهای مختلف یا نیروهای نیابتی نامنظم درگیر شوند، به عنوان یک فراخوان قوی برای اقدام برای برنامهریزان نظامی و استراتژیستهای امنیتی است. ضروری است که آنها در برابر چالشهای پیچیده ناشی از جنگهای نامنظم، دفاع خود را با جدیت بررسی و تقویت کنند. مهمتر از همه، اکنون این کار باید با نگاهی دقیق به درگیریهای جاری انجام شود - تا کشورها بتوانند این درسهای پیچیده را بدون نیاز به ورود به مهلکه نبرد واقعی بیاموزند.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
شرط لغو سفر ویتکاف به عمان
-
ادعای رویترز؛ اعلام آمادگی حزبالله برای مذاکره بر سر خلع سلاح
-
جزئیات جدید از مذاکره ایران و آمریکا در عمان
-
جزئیات افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی اعلام شد
-
بدگمانی در تهران نسبت به مذاکرات عمان؛ توافق پیشنهادی ترامپ پذیرفته میشود؟
-
معاملهگر آمریکایی مامور مذاکره با ایران
-
واردات عجیب ایران
-
از خانه تا کارخانه: بازگشت خاموشیهای برنامهریزی شده
-
توپ در زمین آمریکاست