به گزارش اکوایران، نبرد در غزه بین ارتش اسرائیل و جناح مسلح حماس، نمونه «کتاب درسی» جنگ نامتقارن مدرن است. و هر زمان که این جنگ به پایان برسد، توسط استراتژیست‌ها و تاکتیک شناس‌ها مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.

اصطلاح «جنگ نامتقارن» کمتر از 60 سال است که استفاده می‌شود، اما مفهوم آن بسیار قدیمی‌تر است. در اصل به درگیری بین دشمنان بسیار متفاوت اشاره می‌کرد، و اغلب به‌طور ساده‌سازی‌شده آن را به‌عنوان موقعیت داوود در مقابل جالوت به تصویر می‌کشیدند.

به نوشته زوران کوساواک، تحلیل‌گر شبکه الجزیره، جنگ‌های نامتقارن معمولاً خونین‌تر و وحشیانه‌تر از جنگ‌های بین ارتش‌های معمولی هستند: در یک درگیری دولتی در مقابل گروه غیردولتی، جنگجویان ارتش دوم به‌عنوان جنگجویان «معتبر» شناخته نمی‌شوند و در نتیجه توسط کنوانسیون‌ها و قوانین جنگ بین‌المللی محافظت نمی‌شوند.

ارتش منظم از سلاح‌ها و تاکتیک‌هایی استفاده خواهد کرد که ممکن است از نظر قانونی در یک «جنگ متعارف» غیرقابل قبول باشند؛ در یک موقعیت «مرغ یا تخم مرغ» که معمولاً نمی‌توان گفت کدام طرف اقدامات غیرقابل قبول را شروع کرده است، شورشیان نیز مرتکب اعمالی می‌شوند که آشکارا غیرقانونی است و اغلب می‌گویند که این کار را به دلیل اینکه برابر شناخته نشده‌اند انجام می‌دهند.

در حدود نیم قرن گذشته، جنگ‌های متعدد داخلی و خارجی، نامتقارن بودند: ویتنام، افغانستان، کوزوو، سریلانکا و سوریه. در بسیاری از موارد، طرف ضعیف‌تر غالباً پیروز شده است؛ اما نه با یک پیروزی قاطع نهایی، بلکه با فرسوده کردن دشمنان خود. اما این بدان معنا نیست که گروه کوچکتر همیشه برنده است.

برای جنگ در غزه، مهم‌ترین مثال‌های جنگ نامتقارن، درگیری‌های ادامه‌دار حزب الله با ارتش اسرائیل و جنگ در اوکراین است. اگرچه اوکراین و روسیه هر دو کشور هستند، اما در واکنش اولیه کیف به این تجاوز، عناصر مهمی از جنگ نامتقارن وجود دارد.

وقتی اوکراین در سال 1991 استقلال یافت، یک ارتش قدیمی به سبک اتحاد جماهیر شوروی را به ارث برد و برای تغییر آن کاری انجام نداد. تا اینکه روسیه در سال 2014 به صورت نیابتی به آن حمله کرد و کریمه را اشغال کرد. رهبری اوکراین متوجه شد که برای شکست روسیه باید تاکتیک‌ها و استراتژی خود را بهبود بخشد، بنابراین تصمیم گرفت استانداردهای ناتو را اتخاذ کند که به نظرش برتر از شیوه‌های شوروی بود.

جنگ غزه

نیروهای ارتش اسرائیل در نوار غزه

اما تغییر یک سیستم بزرگ و راکد زمان می‌برد (به ارتش‌های دیگر توجه کنید، از جمله اسرائیل) و رهبری کیف متوجه شد که اولین گام در اجرای دکترین‌های جدید ایجاد امکان ابتکار عمل تاکتیکی و استقلال عمل است. به جرأت می‌توانیم بگوییم که این حرکت، اوکراین را از شکست در عرض چند روز نجات داد، شکستی که مسکو تقریباً به طور قطع انتظار آن را داشت.

بدون دخالت فرماندهی و فرامین بالاتر برای هماهنگی هر حرکت، ارتش اوکراین، یا به عبارت دقیق‌تر، واحدهای بسیار مستقل به اندازه یک گردان یا کوچکتر، به نبوغ و نوآوری متوسل شدند.

یکی از بزرگترین پیشرفت‌های تاکتیکی استفاده از پهپادهای تجاری کوچک و ارزان برای تلاش‌های نوآورانه بود. واحدهای فوق متحرک به اندازه جوخه با استفاده از پهپادهای 200 دلاری مانند پهپادهایی که اکنون بسیاری از کودکان دارند، در میدان بسیار سریعتر شدند: آن‌ها یک پهپاد را در فاصله چند صد متری بر فراز دشمن پرتاب می‌کردند، موقعیت آن را می‌دیدند و تقریباً بلافاصله حمله یا دفاع خود را تطبیق می‌دادند.

دشمنان روسی آنها در فرآیند قدیمی و دست و پاگیر درخواست از واحدهای بالاتر برای استقرار دارایی‌های شناسایی و سپس منتظر ماندن برای پاسخ از زنجیره فرماندهی، گیر کرده بودند.

گام بعدی مسلح کردن پهپادهای دستی بود. پسرعموهای بزرگ آن‌ها- که چند صد کیلوگرم وزن دارند و مانند هواپیماهای «واقعی» بدون خلبان در هواپیما هستند- بیش از 20 سال است که مورد استفاده قرار می‌گیرند. ایالات متحده از هواپیماهای بدون سرنشین مجهز به موشک برای انجام عملیات ترور در سراسر خاورمیانه استفاده کرده است. آن‌ها کارآمد و قدرتمند اما پرهزینه، پیچیده و نیازمند خلبانان و پشتیبانی حرفه‌ای هستند.

مهندسان اوکراینی «بمب‌افکن‌های بدون خلبان فقیرانه» را ظرف چند روز پس از حمله روسیه تولید کردند و آن‌ها را با بمب‌های کوچک با وزن تنها چند کیلوگرم مسلح کردند که در حد ظرفیت حمل پهپادهای دستی بود.

چنین پرتابه ضعیفی چه می‌تواند بکند؟

تنها فرماندهان توپخانه روسیه می‌دانند که چند خدمه توسط چنین بمب‌هایی کشته شده‌اند، اما این تعداد قابل توجه است. ویدئوهای پرتاب بمب توسط هواپیماهای بدون سرنشین کوچک به سمت سربازان در میدان بی‌شمار است. گفته می شود که سربازان روسی آنقدر از آن‌ها می‌ترسند که بسیاری جرات نمی‌کنند در سنگرها بخوابند یا در فضای باز حرکت کنند.

پس از موفقیت اولیه در برابر پیاده نظام و توپخانه، اوکراینی‌ها برای حمله به زرهی‌های روسیه جرأت یافتند. حتی قوی‌ترین تانک‌ها نیز تا روی سقفشان زره پوش نیستند: آن‌ها برای جنگ با تانک‌های دیگر یا مقاومت در برابر موشک‌های پیاده نظام ساخته شده‌اند، که از سطح زمین شلیک می‌شوند. بنابراین زره جلویی بسیار ضخیم است اما سطح افقی تانک‌ها فقط یک زره بسیار نازکی دارند. طراحان آن‌ها هرگز انتظار نداشتند با حمله بزرگ از بالا روبرو شوند، تا زمانی که پهپادها ظهور کردند.

جنگ غزه

تانک های ارتش اسرائیل به سمت شهر غزه حرکت می‌کنند

بمب‌هایی که مستقیماً روی زره‌های ریخته می‌شوند ممکن است به سقف برجک نفوذ کنند یا نکنند. اگر این اتفاق بیافتد، معمولاً باعث انفجار مهمات داخلی می‌شوند و تانک و خدمه را از بین می‌برند. اگر به محفظه موتور برخورد کنند، قطعاً تانک را از کار می‌اندازند. یک سیستم پهپاد بمب افکن چند هزار دلار قیمت دارد و یک تانک چند میلیون.

دو روش برای مقابله با این حملات نامتقارن وجود دارد: حفاظت فعال، مانند پارازیت یا استفاده از سلاح‌های ضد پهپاد. و در طرف دیگر حفاظت غیرفعال که بسیار ایمن‌تر، ارزان‌تر و ساده‌تر است: قرار دادن یک «سقف» در بالای تانک.

یک قاب فلزی ساده با یک توری سیم سخت روی تانک جوش داده می‌شود. بمب پهپاد با برخورد به سیم منفجر می‌شود و نمی‌تواند به تانک آسیب برساند. این یک راه حل ساده، آسان و ارزان است، اما با این وجود، ماه‌ها طول کشید تا روس‌ها از خواب بیدار شوند و شروع به اجرای آن کنند.

چرا چنین توصیف طولانی از اوکراین برای توضیح غزه؟

زیرا تقریباً هر نامی از ارتش اوکراین را می‌توانیم با «حماس» جایگزین کنیم و هر نام «روسیه» می‌توانید «اسرائیل» بخواند. با ورود ارتش اسرائیل به غزه، آن‌ها همان رویکرد آهسته بوروکراسی طویل را در یادگیری و اجرای تغییرات از خود نشان دادند، مانند همتایان مسکوی خود.

از زمانی که تانک‌ها و پیاده نظام وارد غزه شدند، حماس فیلم‌هایی را منتشر می‌کند که حملات پرتاب بمب را نشان می‌دهد، که حداقل برخی از آنها نتیجه‌بخش هستند. اما تنها درصد کمی از تانک‌های قدرتمند مرکاوا را می توان با «سقف توری» مشاهده کرد، که نشان میدهد تصمیمات برای اجرای چنین راه حل‌های ساده و ارزانی، هنوز باید از طریق زنجیره فرماندهی تصویب و ابلاغ شوند.

نوآوری فنی و تاکتیکی (هنوز) اوکراینی‌ها را به پیروزی نرسانده است، اما پیشروی دشمن آن‌ها را بسیار کند کرده و بینی آن‌ها را به شدت خونین کرده است. استفاده از تسلیحات و روش‌های مشابه ممکن است شهر غزه را در برابر حملات گسترده اسرائیل نجات ندهد، اما مطمئناً آن را طولانی‌تر و برای اسرائیلی‌ها خونین‌تر و پرهزینه‌تر خواهد کرد.