به نوشته اکوایران، پس از شش هفته نبرد سخت و تلفات غیرنظامیان، فرماندهان اسرائیلی می‌بینند که جنگ غزه وارد مرحله جدیدی شده و به نیروهای کمتر و بمباران بسیار کمتری نیاز دارد. بنابراین، باید تلفات کمتری برای فلسطینی‌ها به دنبال داشته باشد و اسرائیلی‌ها نیز امیدوارند که در نهایت، حماس در پیچ‌وخم تونل‌هایش به دام بیفتد.

به نوشته دیوید ایگنِیشس در روزنامه واشنگتن پست، با نگاه‌کردن به نقشه منطقه می‌توان متحد طبیعی اسرائیل، یعنی دریای مدیترانه را ببینید. فرستادن سربازان اسرائیلی به داخل تونل‌ها جنگی طولانی و پرهزینه خواهد بود. بمباران تونل‌ها نیز ممکن است منجر به مرگ بیشتر غیرنظامیان شود. اما این واقعیت جغرافیایی که غزه با دریای مدیترانه هم‌مرز است، ممکن است مزیتی برای اسرائیل در مقطع پایانی درگیری‌ها باشد.

از نظر نظامی، کارزار اسرائیل علیه حماس بی‌امان و ظاهراً موفقیت‌آمیز بوده است. اما بسیاری از اسرائیلی‌ها می‌دانند که با تماشای تصاویر رنج‌های وحشتناک فلسطینی‌ها، در جنگ رسانه‌ای شکست خورده‌اند.

صحنه پیمایش آهسته آوارگان فلسطینی تأثیری محو‌نشدنی بر جای گذاشته است. اما این صحنه‌های باعث شد که بهتر بفهمم چگونه اسرائیل نقش جنگی خود را پیش خواهد برد. آیا رهبری آن می‌داند که کارزار غزه به کجا می‌رود؟

برای دریافت برخی پاسخ‌ها، من با نزدیک به دوازده فرمانده ارتش اسرائیل (IDF) ملاقات کردم. بیشتر مصاحبه‌ها در مجتمع نظامی معروف به «کریا» در مرکز تل‌آویو انجام شد.

جنگ غزه

من فهمیدم که اسرائیل هنوز تصور روشنی از «روز بعد از جنگ» ندارد. رهبران سیاسی و نظامی بر لزوم نابودی حماس و قطع هرگونه ارتباط اسرائیل با غزه توافق دارند. اما در مورد مراحل بعدی اتفاق نظری در کار نیست. فرماندهان و رهبران سیاسی ایده‌ها، امیدها و جاه‌طلبی‌هایی دارند. آن‌ها به طور فزاینده‌ای درک کرده‌اند که اگر اسرائیل مسائل انسانی را در این جنگ رعایت نکند، به روابطش با ایالات متحده، اروپا و همسایگان عربش مانند اردن، مصر، امارات متحده عربی و شاید عربستان سعودی آسیب خواهد رساند.

یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل طی مصاحبه‌ای گفت که او پذیرای هر راه حلی است که به غزه استقلال و حکومت دهد؛ البته تا زمانی که به یک فرمول ساده پایبند باشد: «در پایان جنگ، حماس باید نابود شده، دیگر تهدید نظامی از جانب غزه برای اسرائیل وجود نخواهد نداشته باشد و اسرائیل نیز از غزه خارج شود».

دریاسالار دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل گفت که هدف در غزه «نه به حماس، نه به هرج‌ومرج» است. اما این شعار ما را تا جای خاصی نمی‌برد.

این داستان تلاشی است برای کشف چگونگی انجام جنگ شهری که ممکن است سخت‌ترین و بحث‌برانگیزترین جنگ شهری تاریخ مدرن باشد. 

غافلگیری اطلاعاتی و نظامی

تقریباً هر افسر اسرائیلی که با او گفتگو کردم. یک چیز می‌گفت. در روزهای پس از حمله ۷ اکتبر حماس، ارتش اسرائیل متزلزل و ناآماده بود. فرماندهان هرگز چنین حمله‌ای را تصور نمی‌کردند.

جنگ غزه

رهبران ارتش اسرائیل در همان روزهای اول مجبور بودند به جای پیروی از دستورالعمل‌های دقیقی که از سال ۱۹۸۲ هر جنگی را هدایت می‌کردند، برنامه‌ریزی متفاوتی آماده کنند. رهبران اسرائیل به قدری نگران بودند که ایران و نیروهای متحد آن از سرگردانی اسرائیل استفاده کنند که بنیامین نتانیاهو به فکر حمله پیشگیرانه علیه حزب‌الله لبنان بود.

در روزهای اول، یک نقشه جنگی خشن شکل گرفت. مرحله اول جنگ یک بمباران بی‌امان سه هفته‌ای تا نیروی هوایی اسرائیل به زیرساخت‌های حماس حمله کرده و به نیروها زمان کافی داده شود تا برای حمله زمینی جمع شوند و آموزش ببینند.

مرحله دوم حمله زمینی بود که در ۲۷ اکتبر آغاز شد. فرماندهان تخمین زدند که احتمالاً سه ماه دیگر طول خواهد کشید. اگر بیش از این طول بکشد، اقتصاد اسرائیل که به بیش از ۳۰۰ هزار نیروی ذخیره که فراخوانده شده بودند، وابسته است، شروع به فروپاشی خواهد کرد.

چالش بزرگ دیگری برای ارتش اسرائیل، سرکوب حماس بدون کشته شدن تقریباً ۲۴۰ اسیر اسرائیلی و خارجی بود که در تونل‌های حماس اسیر بودند. در حال حاضر، به نظر می‌رسد که در جریان کارزار اسرائیل، چندین اسیر جان خود را از دست داده‌اند.

طرح عملیات زمینی ساده بود: غزه را به دو نیم تقسیم کرده، غیرنظامیان را به سمت جنوب هل دهید و در همین حین، به دژهای حماس در شمال حمله کنند. هدف این بود که اسرائیل حماس را از غیرنظامیان جدا کند که یک نقشه کلاسیک برای جنگ ضدشورش است. اسرائیلی‌ها ادعا می‌کند که اعلامیه‌ها را پخش کرده، هشدارها را داده‌اند، با غیرنظامیان تماس تلفنی گرفته و به آن‌ها گفته‌اند که از شمال خارج شوند؛ اما، اگر بخواهم صادقانه بگویم، این استراتژی غیرواقعی بود. حماس در همه‌جا حضور داشت و غیرنظامیان برای هفته‌ها نمی‌توانستند یا نمی‌خواستند به مکان امن بروند.

اکنون شمال غزه تا حد زیادی تحت کنترل اسرائیل است. این منطقه به یک جسد بی‌جان تبدیل شده است. یک هفته پیش که در خیابان صلاح‌الدین شهر غزه ایستاده بودم، تا چشم کار می‌کرد، ساختمان‌های متلاشی‌شده را می‌دیدم.

حماس کنترل خود را در شمال نوار غزه از دست داده است. نتانیاهو آخر هفته گذشته گفت: «آن‌ها جای امنی برای پنهان‌شدن ندارند. یکی از افسران ارشد ارتش اسرائیل آنچه را که در شمال رخ داده است این‌گونه شرح می‌دهد: «برای شکست‌دادن یک سیستم، باید پایه‌های آن را شکسته و سپس، خودش خواهد ریخت».

بهای موفقیت در میدان نبرد، شکست در جنگ رسانه‌ای بود. اسرائیل استدلال می‌کرد که حماس پشت غیرنظامیان و حتی در بیمارستان‌ها پنهان شده و دولت بایدن از این ادعا حمایت کرد. اما با افزایش تعداد کشته‌شدگان فلسطینی، بسیاری از جهان نظر مخالفی پیدا کردند.

باخت رسانه‌ای

مرحله بعدی بر جنوب غزه تمرکز خواهد کرد؛ جایی که بیش از ۱ میلیون غیرنظامی ناامید احتمالاً همراه با یحیی سنوار، یکی از رهبران سیاسی ارشد حماس که مقامات اسرائیل معتقدند در تونل‌های زیر زادگاهش در خان یونس پنهان شده است، فرار کرده‌اند. همانند شمال، ارتش اسرائیل تلاش خواهد کرد تا فضای نبرد را جدا کرده و آن را به اهداف نظامی در اطراف خان یونس و مناطق امن غیرنظامی در غرب تقسیم کند. اما ممکن است این جدایی به همان اندازه‌ای که در شمال سخت بود، در اینجا نیز دشوار باشد.

برای مراقبت از فلسطینی‌هایی که از مناطق جنگی فرار کرده‌اند، اسرائیل قصد دارد یک شهر چادری وسیع برای پناهندگان در المواسی، ساحل شمال مرز غزه با مصر ایجاد کند. به راحتی می‌توان از طریق زمین و دریا برای آن تجهیزات بشردوستانه ارسال کرد. پس از انتقاد شدید بین‌المللی برای نبردهای بیمارستانی شمال غزه، فرماندهان اسرائیلی می‌خواهند به سرعت امکانات پزشکی موقت برای هزاران غیرنظامی مجروح ایجاد کنند که اکنون در معرض گرسنگی و بیماری‌های عفونی هستند.

جنگ غزه

اسرائیلی‌ها باید درک کنند که کمک‌های بشردوستانه یک موضوع حاشیه‌ای نبوده و  کاملاً ضروری است. یکی از فرماندهان کهنه‌کار گفت: «تلاش‌های بشردوستانه باید مانند یک گلوله برفی باشد و کشورهای خلیج فارس، عربستان سعودی، اردن را مصر نیز با خود همراه کند». اما من مطمئن نیستم که سیاستمداران اسرائیلی یا مردم خشمگین آن متقاعد شده باشند.

در تلاش برای مبارزه بهتر با جنگ رسانه‌ای، ارتش اسرائیل تاکتیکی را پذیرفته که سیا به طور مؤثر در طول جنگ اوکراین از آن استفاده کرده است. آن‌ها اطلاعاتی را از وضعیت طبقه‌بندی‌شده خارج کرده و آن را در اختیار عموم قرار می‌دهند. سخنگویان ارتش اسرائیل آنچه را که شنود ارتباطات غیرنظامیان فلسطینی خشمگین از حماس می‌خوانند، تصاویری از مدارسی که ادعا می‌کنند موشک‌اندازها در آن مستقر هستند، انبارهای تسلیحاتی که ادعا می‌شود درون بیمارستان‌ها پنهان شده‌اند و سایر اطلاعات حساس را به اشتراک می‌گذارند.

با فرض اینکه ادعاهای ارتش اسرائیل دقیق باشد، آیا حضور حماس در نزدیکی مدارس و بیمارستان‌ها بمباران‌هایی که منجر به کشته‌شدن تعداد زیادی از غیرنظامیان می‌شود را توجیه می‌کند؟

همانطور که فرماندهان اسرائیلی متوجه هستند، در جنگ خسارات جانبی وجود دارد. اما وقتی تخریب یک شهر را در طول هفته‌ها به صورت زنده از تلویزیون تماشا می‌کنید، احساس متفاوتی خواهید داشت.

زمان‌نگار اقتصادی

فرماندهان اسرائیلی این جنگ را در قالب چندین ساعت می‌بینند که هر کدام با سرعت‌های مختلفی کار می‌کنند. ارتش اسرائیل ساعتی برای نابودی حماس در اختیار دارد. حماس یک ساعت بقا دارد که مایل است آن را تا جایی که ممکن است طولانی کند. ایالات متحده و متحدان غربی نیز یک ساعت صبر دارند که به نظر می‌رسد در این هفته تقریباً تمام شده است.

جنگ غزه

ارتش اسرائیل می‌داند تنها راهی که می‌توان زمان بیشتری خرید، اتخاذ تاکتیک‌هایی است که آسیب به غیرنظامیان را کاهش داده و کمک‌های بشردوستانه بیشتر را تسهیل می‌کند. 

اکنون بحث شدیدی در مرکز ارتش در مورد اینکه اسرائیل چقدر زود می‌تواند برخی از نیروهای ذخیره خود را به خانه فرستاده و اقتصادی را که تقریباً در بن‌بست قرار دارد را نجات دهد. اکثر رهبران ارشد موافق هستند که در یک یا دو ماه، اسرائیل می‌تواند کاهش حضور نیروهای ذخیره در جنگ را آغاز کرده و آن‌ها را به عقب برگرداند تا تیپ‌های کوچک تهاجمی تشکیل داده و در صورت خروج رزمنده‌های حماس از تونل‌ها، به آن حمله کند.

مارپیچ تونل‌ها

از طرفی، مشکل آزاردهنده تونل‌های حماس وجود دارد. این شبکه زیرزمینی به قدری وسیع است که حماس آن را به یک سیستم مترو تشبیه می‌کند.

زمانی که رزمنده‌های حماس به داخل این تونل‌ها برگشتند، فرماندهان ارتش اسرائیل تصمیم گرفتند که نیروها را به دنبال آن‌ها بفرستند. حتی برای تیم ویژه اسرائیل که برای جنگ تونلی ایجاد شده بود، این عملیات بسیار خطرناک بود. این سیستم دارای تله‌های انفجاری، درب‌های فولادی سنگین برای جلوگیری از ورود آسان ربات‌ها یا هواپیماهای بدون سرنشین و مجموعه‌ای پیچیده‌ای از تدابیر دفاعی است.

جنگ غزه

اسرائیل تونل‌های شمال غزه را از هوا بمباران کرد که در یک مورد، باعث ویرانی کل یک محله شد و زندگی غیرنظامیانی آنجا را زیر و رو کرد. اما علاوه بر آسیب‌رساندن به غیرنظامیان، این راه‌حلی برای صدها مایل از گذرگاه‌های سنگردار و مستحکم نیست.

اما چالش اصلی رسیدن به این تونل‌ها و واردشدن به آن‌هاست. حملات غافلگیرکننده از جهت‌های غیرمنتظره احتمالاً علاوه بر آسیب فیزیکی، تأثیری روانی بر حماس خواهد داشت. اسرائیل ممکن است به جای تلاش برای حمل کامل مشکل تونل‌ها، به سمت یک سری پیروزی‌های کوچک برود.

عقل سلیم راه رسیدن اسرائیل به تونل‌ها را نشان می‌دهد. حفاری زیرزمینی یک رشته مهندسی پیشرفته است. حفاری‌های نفت تکنیک‌هایی را برای حفاری افقی فرکینگ توسعه داده‌اند. مهندسان ساخت‌وساز تکنیکی به نام حفاری افقی جهت‌دار یا HDD برای رسیدن به اهداف دشوار دارند. وقتی شهرها خطوط مترو را می‌سازند، از ماشین‌های حفاری قدرتمند استفاده می‌کنند. تکنیک‌های مشابهی نیز برای نصب خطوط لوله استفاده می‌شود.

مقامات نظامی اسرائیل درباره استراتژی خود برای تونل‌ها چیزی نگفته‌اند. اما وقتی تحت فشار قرار گرفته‌اند، گالانت، وزیر دفاع اسرائیل تلویحاً گفت: «شما به یک راه‌حل صنعتی نیاز دارید».

و سپس به عامل جغرافیایی دریای مدیترانه می‌رسیم. آب یک نیروی قدرتمند طبیعی است؛ خصوصاً تقوی توسط پمپ‌ها تقویت شوند. یک نکته در مورد تونل‌ها این است که در برابر سیل آسیب‌پذیر هستند، حتی اگر زهکشی دقیقی داشته باشند.

ارتش اسرائیل مطمئناً به این واقعیت فکر کرده که غزه فاصله کمی تا دریای مدیترانه دارد.