نبرد بر سر قدرت در قلب دریاها؛ حوثیها موشکهای بالستیک ضدکشتی را چگونه به دست آوردند؟
اکوایران: حداقل در یک مورد، حوثیها یک موشک بالستیک ضد کشتی را علیه کشتیهای تجاری شلیک کردهاند – دستهای از تسلیحات که ظاهراً فقط در اختیار نیروهای راکتی ارتش آزادیبخش خلق چین (PLA) است.
به گزارش اکوایران، در هفتههای اخیر، جنگجویان حوثی (انصارالله) در یمن کشتیهای تجاری در تنگه باب المندب و جنوب دریای سرخ را مورد حمله قرار دادهاند، با این هدف اعلام شده که از جریان کالا به اسرائیل جلوگیری کنند و هزینه تجارت دریایی را برای کشورهای حامی لشکرکشی اسرائیل به غزه افزایش دهند. یمن در نقطه حساس بین دریای سرخ و اقیانوس هند قرار دارد، که چنین کارزاری را ممکن میسازد. اما در حالی که این جنگ دریایی به سرخط خبرها تبدیل شده است و منجر به ایجاد ائتلاف چند ملیتی برای دفاع از آزادی راهبری دریایی شده است، گزارشها در مورد یک نکته آشکار سکوت کردهاند. نیروهای حوثی چگونه به موشکهای بالستیک ضد کشتی (ASBM) دست یافتند؟
جای پای پکن؟
به نوشته نشنالاینترست، حداقل در یک مورد، حوثیها یک موشک بالستیک ضدکشتی را علیه کشتیهای تجاری شلیک کردهاند –دستهای از تسلیحات که ظاهراً فقط در اختیار نیروهای راکتی ارتش آزادیبخش خلق چین (PLA) است. در 3 دسامبر، فرماندهی مرکزی ایالات متحده، که بر عملیات آمریکا در منطقه خاورمیانه نظارت میکند، گزارش داد که جنگجویان یمنی یک موشک بالستیک ضدکشتی را به سمت کشتی باری یونیتی اکسپلورر متعلق به بریتانیا شلیک کردهاند.
یک وبلاگ نویس نظامی چینی با نام مستعار کورولف که بیش از 6 میلیون دنبال کننده دارد، این هفته پس از اشاره به استفاده احتمالی جنبش حوثی از فناوری موشکی چین، بحثهای شدیدی را برانگیخت.
با این حال، هیچ مدرک شناخته شدهای مبنی بر انتقال این فناوری از چین به جنبش حوثیها وجود ندارد.
اوایل این هفته، ژانگ بین، وبلاگ نویس نظامی چینی، در نسخه چینی شبکه اجتماعی تیکتاک اظهار داشت که یمنیها ارتش آزادیبخش خلق را شکست داده و به اولین بازیگری تبدیل شدهاند که با استفاده از فناوری موشکی چینی به یک کشتی حمله میکند.
این مسأله مهمی است. باور اینکه یک گروه غیر دولتی به فناوری دست پیدا کرده که به طور رسمی تنها در اختیار مهندسان چینی است، دشوار است.
اشاعه تعمدی؟
بنابراین آیا پکن در حال اشاعه و اشتراک فناوری موشکی است؟ در ظاهر اینطور به نظر میرسد. این که آیا این کار را سهوا یا عمدا انجام میدهد یک سوال دیگر است. صاحبان قدرت در حزب کمونیست چین سابقه مخالفت با اشاعه موشکی را دارند. چین عضوی از رژیم کنترل فناوری موشکی (MTCR) نیست، نهادی غیررسمی که هدفش منع گسترش موشکهای هدایتشونده است که میتوانند برای ارسال محمولههای غیرمتعارف یا متعارف مورد استفاده قرار گیرند. اما برای عضویت در این نهاد درخواست داده و موافقت کرده است تا دستورالعملهای آن را اجرا کند.
اشاعه ناخواسته یک احتمال است. در طول دهههای تأسیس جمهوری خلق چین، ضرورت اشاعه تسلیحات در فرهنگ نهادی ارتش آزادیبخش وجود داشته است. نیروهای مسلح چین انگیزه زیادی داشتند تا دیگران را در برابر پول مسلح کنند. در میان تنگناهای مالی، آنها مجبور بودند خودشان بیشتر بودجه خود را جمع آوری کنند. این عادات ذهنی و عملی تا سالهای پس از جنگ سرد ادامه داشت. این غیرممکن نیست که بدون اطلاع حزب کمونیست چین، چنین معاملات غیرقانونی انجام شود.
اما حتی اگر انگیزه اشاعه در ارتش چین وجود داشته باشد، بعید به نظر میرسد که این امر شامل صادرات مخفیانه تسلیحات پیشرفتهای مانند موشکهای بالستیک ضدکشتی نیز بشود. همانطور که قبلا ذکر شد، ارتش آزادیبخش خلق انحصار موشکهای بالستیک ضد کشتی را دارد، یا تا همین اواخر داشت. این انحصاری است که ارزش محافظت دارد. موشکهای راکتی DF-21D و DF-26 تسلیحات «ضد دسترسی و انکار منطقهای» چین است و به فرماندهان این امکان را میدهد که نه تنها به اهداف زمینی حمله کنند، بلکه کشتیهای در حال حرکت در دریا را تا فاصله ۳۲۰۰ کیلومتری هدف قرار دهند. اینکه ناظران ارتش آزادیبخش چین، با میل خود سیستم تسلیحاتی با چنین قدرتی را به متحدان منتقل کند - تا از آن جا به دست بازیگران دیگر برسد- کم به نظر میرسد. مقامات نظامی چینی از یک حرکت سیاسی به این بزرگی خودداری خواهند کرد- یا شاید هم نکنند.
حال امکان انتخاب آگاهانه از سوی رهبران حزب مطرح میشود. منطق راهبردی درستی در پس اشاعه موشکهای بالستیک ضدکشتی در اطراف اوراسیا وجود دارد، حتی اگر ریسک ناشی از قرار دادن این فناوری جدید در دستان غیرقابل پیش بینی زیاد باشد. در طول جنگ جهانی دوم، متفکران ژئوپلیتیک «قلب» اوراسیا را به عنوان کلید سیاست جهانی، و «حومه» اوراسیا که قلب را از دریا جدا میکند، بهعنوان پورتال هژمونی برای نفوذ به ابرقاره اوراسیا در نظر میگرفتند.
بریتانیای کبیر در دوران شکوفایی امپراتوری خود، یا آمریکای پس از جنگ میتوانستند در اطراف اوراسیا مانور دهند و دستور کار سیاسی و استراتژیک خود را از دریا تنظیم کنند. اما این تنها در صورتی میتواند اتفاق بیفتد که نیروی دریایی سلطنتی یا نیروی دریایی ایالات متحده بتوانند به مرزهای ابر قاره اوراسیا برسند. یک نیروی دریایی مسلط نمیتوانست رویدادها را کنترل کند مگر اینکه بتواند کنترل «دریاهای حاشیهای» اطراف اوراسیا را از دست مدافعان محلی بگیرد.
اگر امروز در پکن، تهران یا مسکو نشسته باشید، استراتژیهایی که هدفشان دفع نیروی دریایی مسلط غربی است، منطقی است. و در اینجا موشک بالستیک ضد کشتی وارد صحنه میشود. در طول قرن گذشته، در نتیجه پیشرفتها در فناوری تسلیحات دریایی، نیرویهای دریایی کوچک و همچنین مدافعان ساحلی که از خشکی میجنگند، به شدت قدرتمند شدهاند. ابتدا اژدر و مین دریایی آمد که به شناورهای کوچکی مانند زیردریاییها و قایقهای اژدر توانایی وارد کردن ضربات سنگین به کشتیهای جنگی و رزمناوها را میداد، که در آن زمان حکمران دریاها بودند. سپس هوانوردی نظامی آمد که هواپیماهای جنگی را قادر میسازد تا به کشتیهای عظیم در فاصله دور حمله کنند. و سپس انقلاب موشکهای هدایت شونده رخ داد که تعادل را بیشتر به سمت نیروی دریایی مبتنی بر ساحل تغییر داد.
فراهم کردن دسترسی به این فناوریهای پیشرفته میتواند به قدرتهای آسیایی اجازه دهد تا قرنها برتری دریایی غرب را خنثی کنند و در نتیجه نظارت غرب بر نظم بینالمللی را از بین ببرند. چنین پروژهای با اهداف اعلام شده چین و قدرتهای دوست آن مطابقت دارد.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
انتقاد تند پزشکیان از غرب: شما مرد هستید که با بمب زنان و کودکان را کشتار میکنید!
-
فوری؛ ممکن است امشب قطعنامه صادر نشود
-
شوهران قاتل قصاص نمیشوند؟/ واکاوی حقوقی مجازات همسرکشی در ایران
-
جزئیات تازه از ماجرای واریز یارانه آبان/ سازمان هدفمندی یارانهها: یارانه هیچکس حذف نشده است
-
جنگ اوکراین به نقطه جوش رسید/ کییف پیام هشدار گرفت؛ حملات هوایی گسترده روسیه در راه است
-
فوری؛ شورای حکام آژانس قطعنامه ضدایرانی را تصویب کرد
-
رانا و شاهین بازار خودرو را آتش زدند
-
استقبال مولوی عبدالحمید از مسعود پزشکیان+ فیلم
-
فوری/ واریز یارانه نقدی آبان 1403+ فیلم