چالش جنگهای مدرن و آینده جنگ اوکراین
چگونه روسیه پیشروی کییف را متوقف کرد؟
اکوایران: پیشرفت در جنگ زمینی همچنان امکان دارد. اما مدتهاست که این کار شرایطی میطلبد که دیگر در جنگ اوکراین وجود دیده نمیشود.
به گزارش اکوایران، خیلیها امید زیادی به ضدحمله تابستانی اوکراین داشتند. موفقیتهای قبلی اوکراین در کیف، خارکیف و خرسون به این انتظارات دامن میزد که تلاشهای جدید به همراه تجهیزات و آموزشهای نظامی غرب میتواند دفاع روسیه را در مقیاس بزرگتری شکسته و پل زمینی روسیه را به کریمه قطع کند. آنها فکر میکردند که اگر چنین میشد، پوتین را به پایاندادن به جنگ متقاعد میکرد.
به نوشته استفان بیدِل برای وبگاه فارن افرز، ضدحمله تابستانی اوکراین بسیار ضعیفتر از انتظارات عمل کرد. اگرچه این حمله موفقیتهایی به همراه داشت (به ویژه در برابر کشتیهای جنگی روسیه در دریای سیاه)، اما هیچ پیشرفتی در خشکی حاصل نشد. البته موفقیتهایی محدود با هزینههایی گزاف به دست آمد، اما با پیشرفت روسیه در سایر نقاط میدان جنگ، به طور قابلتوجهی جبران شد. الان برای همگی روشن شده که ضدحمله اوکراین شکست خورده است.
چرا اینچنین شد؟ این مسئله برای آینده جنگ اوکراین و آینده جنگها چه معنایی دارد؟ دادن پاسخی کامل به دادهها و شواهدی نیاز دارد که هنوز در دسترس عموم نیست. اما فعلاً بهترین پاسخ در نحوه استفاده دو طرف، به ویژه مدافعان روسیه از نیروهای موجود است.
شکستن خط دفاعی عمیقی که روسیه تا بهار ۲۰۲۳ ایجاد کرده بود، برای مهاجمانی که از تجربه نظامی صدسال گذشته بهرهمند هستند نیز دشوار است. پیشرفت در جنگ زمینی همچنان امکان دارد. اما مدتهاست که این کار شرایطی میطلبد که دیگر در جنگ اوکراین وجود دیده نمیشود. مواضع مدافعان بایستی کمعمق، روبهجلو و فاقد آمادگی کافی بوده و از پشتیبانی ضعیفی برخوردار باشند. نیروها نیز باید انگیزه کمی برای دفاع از مواضع خود داشته باشند. این شروط در مورد نیروهای روس که از دستاوردهای خود در کیف، خارکیف و خرسون دفاع میکردند، صادق بود؛ اما دیگر چنین نیست.
پیامدهای این شرایط برای اوکراین تلخ است. بدون پیشرفت تهاجمی، موفقیت در جنگ زمینی به مبارزهای فرسایشی تبدیل میشود. اگرچه کسب نتیجه مطلوب در جنگ فرسایشی غیرممکن نیست، اما مستلزم آن خواهد بود که در نبردی بسیار طولانی، نیروهای اوکراینی بیشتر از دشمنی که برتری عددی دارد، دوام بیاورد.
توجیهات سؤالبرانگیز
برخی آمریکا را مسئول ضدحمله نافرجام اوکراین میدانند؛ چرا که تمام درخواستهای کیف اجابت نشد. آنها استدلال میکنند که به عنوان مثال، اگر ایالات متحده جتهای اف-۱۶، موشکهای دوربرد معروف به ATACMS یا تانکهای آبرامز را زودتر و در تعداد بیشتری ارسال میکرد، اوکراین میتوانست به خطوط دفاعی روسیه نفوذ کند. تجهیزات بیشتر و بهتر همیشه مؤثر است؛ بنابراین با تسلیحات پیشرفتهتر، ضدحمله میتوانست دستاوردهای بیشتری کسب کند. اما فناوری غالباً نقش تعیینکنندهای در نبرد زمینی نداشته و احتمالاً هیچ یک از این تسلیحات نتیجه ضدحمله ۲۰۲۳ را تغییر نمیداد.
برخی دیگر تقصیر را متوجه انقلاب نظامی میدانند که در آن، فناوریهای جدید باعث شدهاند که هزینه انسانی عملیاتهای تهاجمی گزاف باشد. پهپاد، جاسوسی ماهوارهای و تسلیحات دقیق فناوریهایی هستند که اکنون اکثر نظریهپردازان انقلاب نظامی بر آن تأکید دارند. با این حال، تمام این امکانات چه در موفقیت سال ۲۰۲۲ اوکراین و چه در شکست ۲۰۲۳ آن وجود داشت. تجربه جنگی اوکراین نشان میدهد که تکنولوژیهای جدید نظامی اثر چندانی بر دفاع یا حمله نداشته است.
برخی دیگر آموزش و تصمیمگیری استراتژیک را کمبود اصلی به شمار میآورند. تیپهای اوکراینی شرکتکننده در ضدحمله تابستانی عمدتاً تجربه کافی نداشته و تنها پنج هفته پیش از عملیات توسط غربیها آموزش دیده بودند. در مقایسه با جنگ اوکراین، پیادهنظام بریتانیا در جنگ جهانی دوم ۲۲ هفته آموزش و سپس تعلیمات بیشتر در واحدهای رزمی خود دریافت کردند و تنها پس از آن بود که به نبرد اعزام شدند. پنج هفته زمان بسیار کمی برای تسلط بر پیچیدگیهای نبرد مدرن است. برخی از افسران آمریکایی همچنین باور دارند که ستاد کل ارتش اوکراین با تقسیم نیروها در سه جبهه به جای یک محور واحد، قدرت رزمی کشور را کاهش داد. در نتیجه، نیروهای هر جبهه ضعیفتر از آن شدند که بتوانند دستاوردی کسب کنند. طبق این دیدگاه، تلاش ناکافی و آموزش محدود واحدهای کلیدی باعث شد که نیروهای اوکراینیها توانایی استفاده مؤثر از امکانات موجود را نداشته باشند.
مأموریت غیرممکن
کاستی آموزش و تصمیمگیری در عدم موفقیت اوکراین تا حدی تأثیر داشت. چگونگی استفاده از نیروها معمولاً مهمتر از ابزار و امکانات موجود است؛ بنابراین، فرضیهها در مورد نحوه استقرار نیروها تا حد زیادی معتبرند. اما این استدلالها حاکی از آن است که اگر نیروهای اوکراینی آموزش بهتری دیده و تمرکز بیشتری میداشتند، در سال ۲۰۲۳ به موفقیت میرسیدند. شاید؛ اما در حالی که روسها مهارت یا انگیزه کمی در حمله ابتدایی خود نشان دادهاند، اکنون در قامت مدافعانی محکم ظاهر شدهاند. خطوط دفاعی سال ۲۰۲۳ روسیه عمیق و مستحکم بوده و نیروهایی روس نیز به سختی از آن دفاع میکردند. شکستن چنین دفاعی حتی برای نیروهای باتجربه و آموزشدیده نیز دشوار است.
ارتش هیتلر معمولاً یکی از بهترین ارتشهای دوران مدرن (از نظر تاکتیکی و عملیات جنگی) به شمار میرود. با این حال، تلاش تهاجمی سال ۱۹۴۳ آلمان در برابر دفاع عمیق و آماده شوروی در جنوب غربی روسیه شکست خورد. در سال ۱۹۴۱، واحد آفریقای ارتش آلمان نیز علیرغم برتری هوایی و برتری عمده نیروهای زرهی نتوانست از دفاع عمیق متفقین در طبرق لیبی عبور کند و در برابر دفاع عمیق متفقین در مصر نیز شکست خورد.
البته در برخی موارد مهاجمان نیز موفق بودهاند؛ اما آنها معمولاً به ترکیبی از مهارت تهاجمی و شرایط محیطی مساعد نیاز دارند که ناشی از دفاع کمعمق و روبهجلو یا مدافعان بیانگیزه یا بدون پشتیبانی لجستیکی یا هر دو است. حمله سال ۱۹۴۰ آلمان به فرانسه باعث شد که پاریس در عرض یک ماه شکست بخورد. حمله سال ۱۹۴۱ آلمان به اتحاد جماهیر شوروی نیز تا دروازههای مسکو پیش رفت؛ اما موفقیت هر دو حمله مدیون دفاع کمعمق و ناآماده بود.
حملات سال ۲۰۲۲ اوکراین در کیف و خارکف از دفاع کمعمق و گسترده روسیه عبور کرد، و موفقیت حمله اوکراین به خرسون نیز ناشی از دفاع لجستیکی ناپایدار و منزوی روسیه در غرب رودخانه دنیپرو بود.
اما تا سال ۲۰۲۳، روسها دفاع کلاسیکتری را بدون آسیبپذیری جغرافیایی که در خرسون تجربه کرده بودند را تطبیق داده و به کار گرفتند. این پدافند که طراحی بهتری داشت، توسط نیروهایی که قصد و انگیزه نبرد داشتند، محافظت میشد. عملکرد ضعیف و انگیزه جنگی ضعیف روسیه در سال ۲۰۲۲ باعث شد که در سال ۲۰۲۳، بسیاری انتظار بیکفایتی و بزدلی نیروهای روسیه را داشتند، اما روسها به اندازه کافی از شکستهای خود آموخته بودند که تا آن زمان، خود را جمعوجور کنند. شاید ارتشی با سطح مهارت و آموزش نیروهای ایالات متحده میتوانست به خط روسیه نفوذ کند؛ اما مهارت و انگیزه بالایی برای شکستن دفاعی اینچنینی نیاز است. اوکراین در سال ۲۰۲۳ از چنین مزیتی برخوردار نبود و مشخص نیست که آیا حتی نیروهای آمریکایی نیز مهارت کافی برای انجام کاری به این دشواری را دارند یا نه.
کیفیت در برابر کمیت
انعطافپذیری دفاع عمیق و آماده در جنگهای مدرن دستیابی به پیشرفتی قاطع را برای اوکراین بسیار دشوار خواهد کرد. طی بیش از یک قرن، این دستاورد مستلزم شرایطی بوده که فعلاً بعید به نظر میرسد. ژنرال والری زالوژنی، فرمانده کل نیروهای مسلح اوکراین این جنگ را بنبست توصیف کرده، اما معتقد است که فناوری جدید میتواند به پیشرفت اوکراین کمک کند. او در مورد اول درست میگوید، اما احتمالاً در مورد دوم نه. تسلیحات نقش چندان تعیینکنندهای در نبردهای زمینی ندارند. دشواری مانور تهاجمی سال ۲۰۲۳ محصول هیچ فناوری جدید عجیبوغریبی نبود و بعید است که هیچ فناوری جدیدی میتوانست آن را تغییر دهد. انطباق دشمن، پوشش کامل خط دفاعی و پنهانکاری در خشکی توانایی تسلیحات جدید برای ضربهزدن به دفاع مستحکم را محدود میکند. آینده اوکراین تا حد زیادی به کمکهای غرب بستگی دارد، اما حتی با تداوم جریان کمکها، این درگیری احتمالاً برای مدتی طولانی و به شکلی فرسایشی، بدون فروپاشی اراده روسیه برای جنگ یا کودتا در مسکو، باقی خواهد ماند. بنابراین، موفقیت کیف مستلزم صبر برای جنگی طولانی و سخت از سوی اوکراین و متحدان غربیش است.
این مسئله برای آینده جنگها چه معنایی دارد؟ هنوز عملیاتهای تهاجمی میتوانند تأثیرگذار باشند، اما هرگز آسان نبودهاند. موفقیت در چنین نبردهایی معمولاً به مدافعی سست و به مهاجمی آماده نیاز دارد. نمونههایی از آن طی قرن گذشته رخ داده است. اما دشمن سست به این راحتیها گیر نمیآید و بهرهبرداری صحیح از چنین دشمنی نیز مستلزم آموزش، تجهیزات و آمادگی نظامی است. زمانی که این شرایط با هم ترکیب شوند، نتیجه میتواند عالی باشد. آلمان طی یک ماه فرانسه را فتح کرد، اسرائیل در شش روز مصر را شکست داد، و ایالات متحده دوباره کویت را طی ۱۰۰ ساعت فتح کرد. اما شرایط همیشه مناسب نیست.
این الگو برای ایالات متحده به معضل تبدیلی شده است. از دیرباز، ارتش ایالات متحده کیفیت را بر کمیت برتری داده و ارتشی با مهارت و تجهیزات قوی ساخته که در جنگ سال ۱۹۹۱ کویت خود را نشان داد و ممکن است در آینده نیز دوباره این کار را انجام دهند. اما اگر شرایط مناسب نباشد و جنگ به فرسایش بگراید، ارتش امروز ایالات متحده برای تحمل خساراتی چنین نبردی آمادگی ندارد. ایالات متحده کمتر از ۸۰۰ تلفات در سال ۱۹۹۱ و بیش از ۲۳ هزار تلفات در ۲۰ نبرد علیه طالبان متحمل شد. اما در کمتر از دو سال جنگ در اوکراین، هر یک از طرفین تاکنون بیش از ۱۷۰ هزار تلفات داشتهاند. از سال ۱۹۸۰، ایالات متحده حدود ۱۰ هزار تانک آبرامز تولید کرده است. در اوکراین، دو طرف مجموعاً بیش از ۲۹۰۰ تانک از دست دادهاند. اکنون ایالات متحده افزایش ظرفیت تولید تسلیحات و مهمات را آغاز کرده است. اما تولید تسلیحات گرانقیمت به تعداد کافی بسیار پرهزینه خواهد بود. همچنین چگونه ایالات متحده چگونه میخواهد نیروهای حرفهای ازدسترفته در ارتش اوکراین را جایگزین کند؟
اگر کیفیت بتواند پیروزیهای سریع و قاطع را تضمین کند، رویکرد سنتی ایالات متحده صحیح است. اما اگر بخواهیم از حمله ناموفق اوکراین در سال ۲۰۲۳ درسی بگیریم، دفاع عمیق و آماده، همچنان برتری دارد. بنابراین، کیفیت به تنهایی تضمینکننده دستاوردهای جنگی کوتاهمدتی که برای مدتها پیشفرض سران آمریکا بود، نیست. کیفیت در فرصتهای خاص لازم است اما به خودی خود برای موفقیت ناکافی خواهد بود. پس ایالات متحده نیاز دارد تا رویکرد خود به کیفیت و کمیت تجدید نظر کند.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ شورای حکام آژانس قطعنامه ضدایرانی را تصویب کرد
-
انتقاد تند پزشکیان از غرب: شما مرد هستید که با بمب زنان و کودکان را کشتار میکنید!
-
فوری؛ ممکن است امشب قطعنامه صادر نشود
-
استقبال مولوی عبدالحمید از مسعود پزشکیان+ فیلم
-
فوری/ واریز یارانه نقدی آبان 1403+ فیلم
-
واکنش فوری تهران به قطعنامه شورای حکام آژانس
-
معمای ترامپ در مواجهه با تهران/ چه چیزهایی میتواند مانع از مذاکره شود؟
-
توصیه مولوی عبدالحمید به گفتوگو با آمریکا و اروپا/ گام اهل سنت برای وفاق
-
زنگ خطر برای دریای خزر/ کاهش تراز آب و پیامدهای آن