به گزارش اکوایران، جاسوس سابق شوروی و جنگ‌سالار اعظم دو دهه اخیر روسیه جامعه کشور به شکل دلخواه خود تغییر داده و حالا مستقیما روبروی غرب قرار گرفته است. اما روابط خودکامه کرملین و دشمنانش این‌چنین نبوده و در تحولات بیست سال گذشته به این نقطه رسیده است.

بلومبرگ در مقاله‌ای به قدرت‌گرفتن و ثبیت جایگاه پوتین در حکومت روسیه، سِیر روابطش با غرب و آینده رژیم او پرداخته که بخش اول آن با عنوان «قمار آخر پوتین؛ جهان در برابر تزار جدید به زانو در می‌آید؟» توسط اکوایران منتشر شده و اکنون قسمت دوم آن تقدیم خوانندگان می‌گردد.

کینه از غرب

کینه به آرامی همه را فرا گرفت. اغلب پوتین پس از دیدار با نمایندگان ایالات متحده عصبانی می‌شد. ناامیدی از غرب به تدریج به احساس خیانت در مورد موضوعاتی مانند برنامه‌های ایالات متحده برای سیستم دفاع موشکی جدید در اروپا تبدیل شد.

نهایتاً در سخنرانی کنفرانس امنیتی مونیخ ۲۰۰۷، خشم پوتین فوران کرد. او در برابر جمعی از رهبران غربی، ناتو را مورد انتقاد قرار داد و گسترش آن را «تحریکی جدی» خواند.

ویلیام برنز، سفیر سابق ایالات متحده در مسکو و مدیر کنونی سی‌آی‌ای در کتاب سال ۲۰۱۹ خود با عنوان «کانال پشتی: خاطرات دیپلماسی آمریکایی و پرونده تجدید آن» نوشت: «او اساساً منافع و سیاست آمریکا را اشتباه متوجه شد». برنز اذعان کرد: «طی سال‌های اولیه ریاست‌جمهوری پوتین، ایالات متحده با روسیه به عنوان قدرتی در حال انحطاط استراتژیک برخورد کرد و ما مطمئناً برای جلب نظر پوتین، به بحث در مورد اولویت‌ها و شراکت‌های بلندمدت فراجناحی در اروپا نیازی نداشتیم».

با پررونق شدن قیمت نفت و گاز که خزانه کرملین را پر کرده و به بهبود اقتصادی پس از فروپاشی شوروی کمک کرد، پوتین برنامه بیش از یک دهه‌ای تسلیح مجدد روسیه را آغاز کرد و صدها میلیارد دلار برای نوسازی ارتش کشور اختصاص داد.

بن هاجز، فرمانده سابق ارتش ایالات متحده در اروپا گفت: «ایالات متحده نیز کم‌کاری کرد. بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴، ما در مورد تهدید روسیه غیرواقع‌بین بودیم و اکنون بهای آن را می‌پردازیم».

روزنامه روسی کامرسانت گزارش داد زمانی که ناتو برای اولین‌بار در نشست سال ۲۰۰۸، درب‌های خود را برای عضویت احتمالی اوکراین و گرجستان خود باز کرد، پوتین به بوش هشدار داد که در صورت ورود اوکراین به این ائتلاف، کشور اوکراین محو خواهد شد. ماه‌ها بعد و طی جنگ کوتاه در گرجستان، نیروهای روسی به تفلیس نزدیک شده که باعث شد کنترل پوتین بر این دو منطقه تقویت شود.

در آن زمان، پوتین به عنوان نخست‌وزیر حکومت می‌کرد و در سال ۲۰۰۸، دیمیتری مدودف را برای منصب ریاست‌جمهوری انتخاب کرد تا از محدودیت‌های دوره‌ای قانون اساسی روسیه پیروی کند. مدودف در سپتامبر ۲۰۱۱ اعلام کرد که در حال بازکردن راه بازگشت پوتین به کرملین باز است.

در پس‌زمینه، متحدان قدرتمند نگران از دست‌دادن نفوذ و پول به حلقه مدودف بودند که زمینه را برای بازگشت پوتین فراهم می‌کرد. یکی از ثروتمندترین افراد روسیه در سال ۲۰۱۲ طی گفتگویی خصوصی گفت که مدودف جوان‌تر، منطقی‌تر و تکنوکرات است، اما پوتین ضامن ثبات بود و بدون «تزار» روسیه، سیستم ضعیف می‌شد.

پس از قطعنامه سازمان ملل که مدودف به آن رأی ممتنع داد، مداخله به رهبری ناتو در جنگ داخلی لیبی احتمالاً آخرین تکه پازل بود. به گفته یک فرد آشنا، پوتین وقتی ویدئویی از قتل و مثله‌کردن معمر قذافی، رهبر لیبی توسط یک گروه اوباش را تماشا کرد، وحشت‌زده شد. او به این نتیجه رسید که مدودف برای مقابله با غرب قدرت کافی ندارد.

علی‌رغم بزرگترین تظاهرات تاریخ علیه حکومتش، پوتین در انتخابات مارس ۲۰۱۲ دو سوم آرا را به دست آورد. این اعتراضات اغلب شامل طبقات متوسط کارآفرین و خلاق می‌شد که در روسیه ظهور کرده و می‌خواستند در آینده سیاسی کشور وزن بیشتری داشته باشند. پس از آنکه لیموزین ریاست‌جمهوری او به طور نمادین، خیابان‌های متروک مسکو را تا محل مراسم تحلیف طی کرد، کرملین سرکوب گسترده‌ای کلید زد و با بازداشت فعالان مخالف، و سازمان‌های غیردولتی را «عوامل خارجی» نامید.

پوتین که به قدرت بازگشته بود، به طور فزاینده‌ای در صدد جلب روس‌هایی برآمد که نسبت به شکوه دوران شوروی احساسات نوستالژیک داشتند.

نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که پیش از تصرف کریمه در سال ۲۰۱۴، حمایت از او کاهش یافته بود. پس از آن، طوفان ناسیونالیسم محبوبیتش را برای سال‌ها به بالای ۸۰ درصد رساند.

این عملیات نظامی چند روز پس از میزبانی روسیه از بازی‌های المپیک زمستانی در سوچی آغاز شد که پوتین ۵۰ میلیارد دلار برای نشان‌دادن روسیه به عنوان ابرقدرتی ورزشی هزینه کرده بود. تیم روسیه که در صدر جدول مدال‌ها قرار داشت، بعداً به خاطر رسوایی انجام دوپینگ به کمک سرویس امنیتی پوتین، از تمام مسابقات المپیک محروم شد.

پوتین نیز به دنبال فریب جهان بود. او صراحتاً منشأ روسی سربازانی که آن‌ها را «مردان سبز کوچک» می‌نامیدند و با لباس‌های بی‌نشان بر کریمه مسلط شده بودند را انکار کرد. این دروغی وقیحانه بود؛ دروغی که سال بعد، پوتین به آن اعتراف کرد. روسیه از گروه هشت کشور صنعتی اخراج شد و آمریکا و اروپا تحریم‌هایی علیه آن اعمال کردند.

افراد نزدیک به کرملین گفتند که واکنش نسبتاً خاموش بین‌المللی به الحاق کریمه و جهش محبوبیت او در داخل، پوتین را جسورتر کرد که او تنها یک رهبر خوش‌شانس نیست، بلکه رهبر منتخب خداست. ویاچسلاو ولودین، معاون وقت دفتر کرملین در سال ۲۰۱۴ به دانشگاهیان و تحلیلگران خارجی گفت: «تا وقتی پوتین باشد، روسیه نیز وجود دارد. بدون پوتین، خبری از روسیه نخواهد بود».

پیش از تهاجم تمام‌عیار فوریه ۲۰۲۲ به اوکراین، الگوی فریب تکرار شد و پوتین تا آخرین لحظه هرگونه طرح جنگی را انکار کرد. به گفته مقامی اروپایی که طی بیش از یک دهه در ده‌ها جلسه با پوتین شرکت کرده بود، تمایل رهبر کرملین به دروغ‌گویی در گفتگو با رهبران دیگر یکی از ناراحت‌کننده‌ترین ویژگی‌های پوتین بود. به گفته این شخص، با نزدیک‌ترشدن جنگ، پوتین به طور فزاینده‌ای به سخنرانی‌های طولانی درباره بدرفتاری غرب با روسیه متوسل گردید.

رهبر یک کشور غیرناتو که اندکی قبل از جنگ با پوتین گفتگو داشت، گفت که آن‌ها حدود ۳۰ دقیقه درباره اوکراین بحث کردند و پوتین قاطعانه تأکید کرد که هرگز حمله نخواهد کرد. وقتی از او پرسیده شد که آیا شخصاً پوتین به او خیانت کرده یا خیر، گفت: «نه فقط من، او همه را فریب داد»!

همه‌گیری کرونا موقعیت ویژه پوتین را تقویت کرد؛ چرا که کرملین سپر محافظی به اطراف او انداخت و هر کسی که حتی برای چند دقیقه با رئیس‌جمهور ملاقات داشت، ابتدا لازم بود دو هفته قرنطینه در قرنطینه بماند. این پروتکل تنها شامل روس‌ها می‌شد، زیرا آن‌ها نسبت به اکثر کشورهای اروپایی در معرض محدودیت‌های کرونایی کمتری قرار داشتند.

به گفته اکاترینا شولمان، محقق غیرمقیم مرکز کارنگی روسیه و اوراسیا در برلین، انزوا بر تفکر پوتین تأثیر گذاشت. کینه او از غرب تشدید شد.

شولمان که در روسیه «عاملی خارجی» خوانده می‌شود، گفت: «روابط رئیس‌جمهور با جهان خارج کاملاً قطع شد. پوتین خود را در حبابی حتی متراکم‌تر از پیش حبس کرد».

در تابستان ۲۰۲۱، آنگلا مرکل، صدراعظم وقت آلمان به یکی از متحدانش گفت که بزرگترین نگرانی او این بوده که ممکن است پوتین یا شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین اقدامی تکانشی انجام دهند؛ چرا که در طول کرونا، تبادلات دوجانبه شخصی بین رهبران وجود نداشت.

یکی از افرادی که در سال ۲۰۲۱ با پوتین ملاقات کرده بود، توضیح داد که وقتی رئیس‌جمهور به مدت ۲۵ دقیقه درباره تهدید ایالات متحده و متحدانش علیه روسیه به او توضیح داد، حیرت‌زده شد. این شخص گفت که رئیس‌جمهور کینه بسیار عمیقی داشت.

پوتین سال‌ها قول داد که هرگز برای ماندن در قدرت، قانون اساسی روسیه را تغییر نخواهد داد. اما در حالی که جهان در واکنش به ویروس کرونا خود را محبوس کرد، او اصلاحات قانونی اساسی را کلید زد.

اصلاحیه کلیدی که به او اجازه می‌داد حتی پس از دو دوره متوالی نیز دوباره رئیس‌جمهور شود، توسط یک قانون‌گذار وفادار به نام والنتینا ترشکووا ارائه شد. به گفته یکی از افراد دخیل در این طرح، این قانون به پوتین اجازه داد تا دو دوره دیگر نامزد شده و احتمالاً تا سال ۲۰۳۶ در قدرت باقی بماند.

جنگ و تحریم

روسیه در جنبه‌های مختلف جنگ اوکراین شکست خورده است. تهاجمی که قرار بود تنها چند روز یک پیروزی قاطع به ارمغان بیاورد، به این زودی‌ها هیچ پایانی برای آن دیده نمی‌شود. وجهه ارتش روسیه به عنوان دومین ارتش قدرتمند جهان نیز از بین رفت. پس از حمله به اوکراین که با توجیه جلوگیری از گسترش ناتو به سمت شرق صورت گرفت، اکنون مرزهای روسیه با این ائتلاف از زمان پیوستن فنلاند در سال گذشته، بیش از دو برابر شده است.

تاکنون تحریم‌های بین‌المللی گسترده نتوانسته‌اند اقتصاد روسیه را درهم بشکنند. اما کرملین برای حمایت از ارزش روبل به کنترل سرمایه روی آورده، صندوق ثروت ملی را برای کمک به هزینه‌های نظامی و اقدامات حمایتی از کسب‌وکارها خالی کرده و دسترسی به ۳۰۰ میلیارد دلار ذخایر خارج از کشور را از دست داده است.

کریمه با حملات پهپادی و موشکی مکرر نیروهای اوکراینی مواجه است، ناوگان دریای سیاه روسیه به خاطر حملات به کشتی‌هایش از پایگاه اصلی خود خارج شده و مسکو نیز هنوز بر چهار منطقه شرق و جنوب اوکراین که ضمیمه خود کرده، کاملاً کنترل ندارد.

برنز در مقاله‌ای برای مجله فارن افرز نوشت: «اما پوتین نسبت به کنترل اوکراین و انتخاب‌هایش وسواس دارد. او معتقد است که بدون این کنترل، ابرقدرتی روسیه و ابرقدرتی خودش ممکن نخواهد بود».

در همین حال، جو بایدن آماده دومین رویارویی خود با ترامپ است؛ کسی که از حمایت نظامی واشنگتن به اوکراین انتقاد کرده بود.

به گفته تاتیانا استانووایا، بنیانگذار شرکت مشاوره سیاسی آر.پالتیک و عضو ارشد برنامه روسیه و اوراسیای مرکز کارنگی، پوتین لزوماً برای بازگشت ترامپ به ریاست‌جمهوری تلاش نمی‌کند؛ زیرا اولین دوره او «ناامیدی بزرگی» بود که هیچ پیشرفتی برای روسیه به ارمغان نیاورد. یکی از منابع داخلی کرملین گفت که پس از ملاقات با ترامپ، روسیه نتوانست او را درک کند.

از تردستی‌های پوتین این بوده که محافل کرملین را متقاعد ساخته که او حتی از بزرگترین بحران‌ها نیز سربلند بیرون خواهد آمد. او در برابر ایالات متحده و اروپا که رهبری و خط مشی آن‌ها مرتباً تغییر می‌کند، دوام خود را به عنوان سلاحی به دست گرفته است.

پوتین خبرنگاری که از او پرسید آیا قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ حکومت کند، مسخره کرد و گفت که تمایلی به ماندن در تاج‌وتخت کرملین تا ۱۰۰سالگی ندارد. 

در واقع تا سال ۲۰۲۳۰، او ۷۷ساله خواهد شد؛ سن کنونی ترامپ و حتی جوان‌تر از بایدن.