به گزارش اکوایران، در میان تحولات اخیر در خاورمیانه - جنگ مجدد اسرائیل و حماس، گسترش خشونت در لبنان، عراق، خلیج فارس و دریای سرخ - یکی از بازیگران است که سال گذشته را موفقیت آمیز می‌داند: چین.

پکن، نه تنها حضور اقتصادی خود را گسترش داد، بلکه در توافق‌های صلح میانجی‌گری کرد و اجلاس‌های مهم، و حتی یک تمرین نظامی مشترک با یکی از مهم‌ترین متحدان ایالات متحده در منطقه را برگزار کرد. در حالی که تغییرات در قدرت و نفوذ اغلب تنها پس از گذشت زمان آشکار می‌شود، تاریخ می‌تواند روزی به سال 2023 به عنوان سالی نگاه کند که چین واقعاً شروع به کسب پیروزی در خاورمیانه کرد.

به نوشته دیفنس‌وان، به راحتی می‌توان فهمید که چرا کشورهای خاورمیانه به دنبال روابط نزدیک‌تر با چین هستند. همکاری با یک قدرت نظامی که واشنگتن نیست به آن‌ها کمک می‌کند تا وابستگی به ایالات متحده را کم کنند - هدفی که حتی متحدان نزدیک مانند امارات در دهه گذشته بارها آن را بیان کرده‌اند.

اما اهداف چین چیست؟ نگاهی به منابع چینی سو گیری تلاش‌ها را در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی نشان می‌دهد.

گسترش روابط اقتصادی

منابع چینی مکرراً از پیوندهای چند صد ساله بین چین و خاورمیانه صحبت می‌کنند. چین فرصت‌های اقتصادی بزرگی را در خاورمیانه می‌بیند، به ویژه با کشورهای غنی از انرژی خلیج فارس، که روابط آن‌ها با چین در دهه گذشته به طور پیوسته افزایش یافته است.

کشورهای شریک «کمربند و جاده» تنها در دهه گذشته واردات محصولات چینی خود را 8.9 درصد افزایش داده‌اند، در حالی که در سال 2021 تجارت دوجانبه بین کشورهای خلیج فارس و چین به رکورد 44.3 درصد افزایش یافته است. زمانی که اقتصاد جهانی در سال 2022 کند شد، تجارت بین کشورهای خلیج فارس و چین همچنان 27.1 درصد رشد کرد، که در تضاد کامل با کاهش تجارت بین چین و ژاپن و ایالات متحده بود.

این امر بیشتر در روندهای مالی منعکس می‌شود: در سال 2022 بیش از 42 تریلیون یوان (حدود 6 تریلیون دلار) برای پرداخت‌های بین المللی استفاده شد و آن را به پنجمین ارز محبوب جهان ارتقا داد. پکن قبلاً ابراز تمایل کرده است که از این روابط برای مقابله با «انحصار» آمریکا در کشورهای تولیدکننده نفت که «هژمونی دلاری» دارند، استفاده کند.

Raisi Xi

کاهش قدرت آمریکا

بسیاری از اولین دستاوردهای استراتژیک چین در خاورمیانه مربوط به کشورهایی بود که به طور سنتی با ایالات متحده خصومت داشتند. به عنوان مثال، در سال 2021، پکن و تهران یک توافقنامه 25 ساله امضا کردند که حوزه های سیاسی، اقتصادی و نظامی را پوشش می‌داد. این البته سیاست ایالات متحده در منطقه را پیچیده‌تر می‌کند.

اما اخیراً، پکن متحدان دیرینه ایالات متحده را با موفقیت فزاینده هدف قرار داده است. به عنوان مثال، بلافاصله پس از مانور نظامی مشترک دو کشور در سال 2023، امارات اعلام کرد که به بلوک بریکس همسو با چین خواهد پیوست. گزارش شده است که عربستان سعودی نیز در حال بررسی پیوستن به این بلوک است.

این متحدان سنتی ایالات متحده خاطرنشان می‌کنند که چگونه روابط اقتصادی نزدیک‌تر با چین نوعی تعادل را برای تمرکز امنیتی ایالات متحده ایجاد می‌کند و کشورهای آن‌ها را از وابستگی بیش از حد به واشنگتن باز می دارد. برای مثال، در آگوست گذشته، محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، نخست وزیر قطر گفت: «در همان سالی که ما متحد غیر ناتو ایالات متحده شدیم، همچنین سه قرارداد جدید انرژی با چین امضا کردیم.»

در حالی که بسیاری تعهد بلندمدت واشنگتن به منطقه را زیر سوال می‌برند یا خواسته‌های ایالات متحده را نادیده می‌گیرند، چین مایل بوده خود را به عنوان جایگزینی مسئول برای ایالات متحده در خاورمیانه معرفی کند. به عنوان مثال، در حالی که واشنگتن از کشورها می‌خواست روابط خود را با روسیه و چین کاهش دهند، امارات در سال گذشته از ائتلاف دریایی به رهبری ایالات متحده که از خطوط دریایی امارات محافظت می‌کند، خارج شد.

فراتر از منطقه

شاهکارهای دیپلماتیک منطقه‌ای پکن - برای مثال، میانجیگری برای از سرگیری روابط دیپلماتیک بین رقبای منطقه‌ای، عربستان سعودی و ایران یا میزبانی نشست اضطراری وزرای خارجه مسلمان برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل برای توقف عملیات نظامی خود در غزه، همچنین به دلیل تأثیر آن‌ها بر مسائل نزدیک‌تر به خانه، مهم تلقی می‌شود. بسیاری از اقدامات منطقه‌ای حزب کمونیست چین بر موضوع تایوان متمرکز بود. وانگ کیمینگ، سرکنسول چین در جده، اخیراً گفت که پکن «به تبادلات دوستانه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بر اساس پایبندی به اصل چین واحد (عدم به رسمیت شناختن استقلال تایوان) ادامه خواهد داد.»

کارشناسان چینی همچنین درباره اهمیت این تلاش‌ها برای سایر مشکلات داخلی استدلال می‌کنند. برای مثال، مکان رزمایش مشترک با امارات به طور اتفاقی انتخاب نشد. همانطور که پروفسور ژو ویلی از دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای گفت، هدف از آن هشدار دادن به جدایی‌طلبان اویغور [در سین‌کیانگ] بود که به دنبال حمایت در جهان اسلام هستند و به آنها یادآوری می‌کرد که چنین تلاش‌هایی بیهوده است.

119589_88539_800_auto_jpg

دستاوردهای نظامی

تجارت تسلیحات نیز به شدت بر تلاش‌های چین در خاورمیانه تأثیر می‌گذارد و با هدف گسترده‌تر چین برای جانشینی روسیه به عنوان جایگزین ترجیحی برای تسلیحات غربی، همسو است. به طور کلی، فروش تسلیحات چینی به خاورمیانه در دهه گذشته 80 درصد افزایش یافته است. در حالی که در اینجا دوباره چین عمدتاً دشمنان ایالات متحده مانند ایران را هدف قرار داده است - که طبق گزارش ها قرار است جنگنده‌های جی-10سی و همچنین مدل کمتر پیشرفته اف‌سی-1 را از طریق مبادلات نفت و گاز طبیعی بخرد- این روند اساساً به همه متحدان آمریکا در منطقه به جز اسرائیل گسترش یافته است.

جایگزینی آمریکا در خاورمیانه

با این حال، به نوشته وبسایت اندیشکده کیتو واشنگتن، این اشتباه است که چین را به عنوان چیزی غیر از یک بازیگر فرصت طلب در خاورمیانه درک کنیم. چین علیرغم ردپای در حال گسترشی که دارد، نه قادر به ایجاد یک حضور هژمونیک در منطقه شبیه به ایالات متحده است و نه تمایلی به این کار دارد.

مهمتر از همه، چین یک بازیگر فرصت طلب است که قادر و مایل به ایجاد یا حفظ نظم سیاسی و امنیتی جدیدی در خاورمیانه نیست. در واقع، بسیاری از پیشرفت‌هایی که چین به دست آورده است به دلیل رویکرد محدود و تقسیم‌بندی‌شده‌اش به منطقه است – یعنی خودداری از جانبداری در رقابت‌های ژئوپلیتیکی متعدد خاورمیانه. چین از نظم امنیتی تحت رهبری ایالات متحده در منطقه سود می‌برد، که چتر امنیتی را برای پکن فراهم کرده است تا بیشتر در منطقه درگیر شود، بدون اینکه هزینه‌های حفاظت فیزیکی از منافع خود را تقبل کند.

با وجود این محدودیت‌ها، رقابت با چین اکنون یکی از متداول‌ترین دلایلی است که واشنگتن برای ادامه حضور گسترده خود در خاورمیانه مطرح می‌کند. خود جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا در سفر خود به عربستان سعودی و اسرائیل در سال 2022 بر این نکته تاکید کرد و اظهار داشت که ایالات متحده «خلائی را برای پر شدن توسط چین، روسیه یا ایران باقی نمی‌گذارد».

در حالی که پکن بدون شک از اینکه ایالات متحده باید زمان و منابع خود را به خاورمیانه اختصاص دهد و بنابراین از اقیانوس هند و اقیانوس آرام دور نگه دارد، لذت می‌برد، منافع چین در منطقه نیز به همان اندازه با تشدید تنش جدی به خطر م‌ افتد. در این میان، استراتژی پکن در خاورمیانه کاملاً فرصت‌طلبانه باقی خواهد ماند.