به گزارش اکوایران، جمهوری اسلامی ایران روز شنبه هفته گذشته در تلافی حمله هوایی به تأسیسات دیپلماتیک تهران در دمشق، صدها هواپیمای بدون سرنشین و موشک را به سوی اسرائیل شلیک کرد. به نظر می‌رسد این تحولات آغاز دوران جدیدی در خاورمیانه است؛ «جنگ در سایه» ایران و اسرائیل به پایان خط رسیده و اکنون خطر یک رویارویی مستقیم وجود دارد.

از آنجایی که خاورمیانه در موقعیتی ناشناخته قرار دارد، خطرات برای شش عضو شورای همکاری خلیج فارس (GCC) که به دنبال جلوگیری از گرفتار شدن در تیررس تشدید درگیری در منطقه هستند، بالا است، خطراتی که می‌تواند امنیت ملی و سلامت اقتصادی آنها را به شدت تهدید کند.

به گزارش میدل‌ایست‌آی، به استثنای بحرین، همه اعضای شورای همکاری خلیج فارس حمله اسرائیل به تأسیسات دیپلماتیک ایران در سوریه در تاریخ 1 آوریل را محکوم کردند، اما تنها کویت از اسرائیل نام برد. امارات متحده عربی و عربستان سعودی احتمالاً تلاش کردند تعادلی ایجاد کنند که مانع از همسویی آنها با «محور مقاومت» به رهبری جمهوری اسلامی ایران شود.

سپس، پس از اینکه تهران 12 روز بعد از این حمله واکنش متقابل انجام داد، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ابراز نگرانی کرده و خواستار کاهش تنش شدند -البته بدون محکومیت آشکار جمهوری اسلامی ایران. عربستان سعودی همچنین به سرعت گزارش‌ها مبنی بر دست داشتن در رهگیری پهپادها و موشک‌های ایرانی شلیک شده به اسرائیل را تکذیب کرد.

با تشدید خصومت‌ها، منافع امارات و عربستان سعودی با تقابل ایران و اسرائیل هم راستا نیست. با احیای روابط کامل دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران تنها دو سال پس از عادی سازی روابط با اسرائیل در سال 2020، ابوظبی خواهان حفظ موقعیت نسبتاً «خنثی» در نظم خاورمیانه با رویکردی چند وجهی و غیرمتعهد، اگر نگوییم چند جانبه، به ژئوپلیتیک است.

رویکرد عربستان سعودی در صحنه بین‌المللی، نسبت به تحولات به شکل مشابهی است. همانطور که با واکنش کم اهمیت این کشور به تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مشخص شد.

هم امارات متحده عربی و هم عربستان سعودی به عنوان بخشی از چشم‌انداز خود برای آینده پس از نفت به دنبال این هستند که به عنوان مراکز تجاری که مناطق متعددی از جهان را به هم پیوند می‌دهند، عمل کنند. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با تمرکز بر دستیابی به تنوع اقتصادی و رفاه بلند مدت در داخل، خواهان ثبات در داخل مرزهای خود و در سراسر همسایگی هستند.

امنیت منطقه‌ای

به گفته میرا الحسین، جامعه شناس و محقق اماراتی در مرکز الولید دانشگاه ادینبورگ، امارات و عربستان سعودی «بر روی رشد اقتصاد خود و جذب سرمایه گذاری خارجی تمرکز دارند».

حسین به میدل ایست آی گفت: «در حالی که درجه‌ای از بی‌ثباتی در منطقه و فراتر از آن تا جایی که افراد با دارایی خالص بالا و تعداد زیادی از کارگران ماهر را به منطقه آورده سودمند است، درجه بالایی از بی‌ثباتی می‌تواند همه این دستاوردها را خنثی کند.»

او گفت: «این یک راز نیست که کشورهای خلیج فارس از تلاش بلندپروازانه جمهوری اسلامی ایران برای بازتعریف قواعد تعامل با اسرائیل و آمریکا بسیار نگران هستند، اما بیشترین نگرانی برای آنها احتمال انتقال این رویارویی‌ها به سواحل خلیج فارس است.»

شیخ نواف بن مبارک آل ثانی، کارشناس امنیتی که پیش از این به عنوان وابسته دفاعی قطر در ایالات متحده، کانادا و مکزیک خدمت می‌کرد، به میدل ایست آی گفت: «در پرتو جنگ‌های چند دهه‌ای در خاورمیانه، فکر می‌کنم نگرانی اصلی اکثریت کشورهای شورای همکاری خلیج فارس این است که وارد «جنگ همیشگی» دیگری شوند که در آن کشورهای شورای همکاری بیشترین هزینه آن را می‌پردازند در حالی که سود ناچیزی، اگر اصلاً سودی داشته باشد، به دست می‌آورند.»

اینکه خصومت‌های اخیر چگونه بر تنش‌زدایی جدید بین ریاض و تهران تأثیر خواهد گذاشت نیز یک سؤال مهم است.

همه دلایل عربستان سعودی برای بازگرداندن روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران در سال گذشته همچنان پابرجاست. در مورد طرف ایرانی هم همینطور است. پاسخ متعادل و سنجیده ریاض به تشدید خصومت‌ها بین ایران و اسرائیل، و عزم این کشور برای فاصله گرفتن از بمباران اهداف حوثی‌ها در یمن از سوی آمریکا و بریتانیا، نشان دهنده تعهد این کشور به جلوگیری از خارج کردن تنش‌زدایی با تهران است.

«موقعیت ناشناخته»

با این وجود، عربستان سعودی همچنان به جمهوری اسلامی ایران و فهرست بلندبالای بازیگران غیردولتی عرب همسو با تهران که سابقه خصومت با این پادشاهی را دارند، بسیار مشکوک است.

یکی از نگرانی‌های اصلی برای سیاست‌گذاران در ریاض به ناشناخته‌ها مربوط می‌شود که گروه‌های مختلف تحت حمایت جمهوری اسلامی ایران در صورت خارج شدن تنش‌های منطقه‌ای از کنترل ممکن است چگونه عمل کنند و رفتار آنها ممکن است چگونه بر امنیت و منافع ژئوپلیتیکی اعضای شورای همکاری خلیج فارس تأثیر بگذارد. چنین عواملی به شدت تنش زدایی عربستان و ایران را با افزایش تنش‌های منطقه‌ای محک می‌زند.

چگونگی واکنش اسرائیل در آینده کلیدی خواهد بود.

آل ثانی گفت: «اگر اسرائیلی‌ها خویشتنداری نشان دهند - چه از طریق یک عملیات نظامی محدود و چه از طریق عملیاتی با کمترین تلفات - در آن صورت، روابط ایران و عربستان اساسا بدون تغییر خواهد بود. با این حال، ما باید درک کنیم که در موقعیت ناشناخته‌ای هستیم و همه چیز می‌تواند به سرعت از کنترل خارج شود.»

درک این نکته حیاتی است که انگیزه‌های جمهوری اسلامی ایران برای شلیک پهپادها و موشک‌ها به اسرائیل صرفاً ایجاد بازدارندگی نبود. تهران به دنبال ارسال پیام مهمی به همسایگان خود در مورد برد و دقت تسلیحاتش بود و به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تاکید کرد که تعهد واشنگتن به امنیت اسرائیل بسیار فراتر از هر چیزی است که ایالات متحده به متحدان و شرکای خود در شبه جزیره عربستان ارائه می‌دهد.

حسین با اشاره به توافق آبراهام در سال 2020 گفت: «من فکر می‌کنم کشورهای خلیج فارس می‌دانند که رابطه با اسرائیل متقابل نیست، و ایالات متحده مایل نیست به آنچه که اساساً به عنوان یک توافق نظارتی بین کشورهای مختلف شورای همکاری خلیج‌فارس و اسرائیل می‌داند، پاداش‌های ارزشمندی ارائه دهد.»

او گفت که با توجه به اینکه چطور اعضای شورای همکاری خلیج فارس که روابط خود را اسرائیل را عادی سازی کردند فاقد اهرمی برای متقاعد کردن تل آویو به تنش زدایی هستند، کشورهای عربی خلیج فارس «باید به جای آن، روابط فردی خود را با ایران مدیریت کنند، در حالی که باید انتظارات داخلی و نارضایتی فزاینده را مدیریت کنند.»

این تحرکات باعث می‌شود که مقامات کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به شدت نگران اتفاقات بعدی باشند. با توجه به اینکه کشورهای خلیج فارس، جمهوری اسلامی ایران و دولت بایدن، همگی آرزوی تشدید تنش را ندارند، نتیجه به اقدامات بعدی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل بستگی دارد.

آل ثانی گفت «یک سوال باقی می‌ماند: نتانیاهو چه می‌خواهد؟ تا جایی که به زندگی سیاسی او خدمت کند، ممکن است در نهایت به انتخابی نابخردانه دست بزند و بنابراین، درگیری را به مرحله دیگری ببرد. از این نظر، واکنش او ممکن است تفاوت بین یک درگیری محدود و یک جنگ منطقه‌ای باشد.»