میراث هایدگر
26 می، سالمرگ مارتین هایدگر است؛ از فیلسوفان برجسته سده بیستم که از معنای وجود، ماهیت زبان و نقش آن در درک انسان گفت.
به گزارش اکو ایران، «در هیچ زمانى آدمى به اندازه ما مبهم و ناشناس نمانده است»؛ این را کسی گفته که دیدگاههای فلسفیاش برای بسیاری از افراد همچنان مبهم و مورد مناقشه است. مارتین هایدگر از متفکران مشهور قرن بیستم است که به بررسی مفاهیمی چون وجود، زمان، فضا و زبان پرداخت و نظریههای خود را درباره این موضوعات ارائه داد.
او تحصیلات خود را در دانشگاه فرایبورگ و دانشگاه فرانکفورت ادامه داد. دوران تحصیلی او راه آشنایی با فیلسوفان بزرگی مانند ادموند هوسرل، هانس-جورج گادامر و هانس لیندبرگ بود. این آشناییها و تحقیقات در حوزههای فلسفه، علوم انسانی و روانشناسی، تأثیر قابلتوجهی بر دیدگاههای فلسفی هایدگر داشت.
ورود هایدگر به دنیای فلسفه به طور جدی با نوشتن پایاننامهاش با عنوان «آرمانشناسی نیچه» آغاز شد. این پایاننامه به بررسی آرای نیچه پیرامون موضوعاتی مانند اخلاق، فلسفه و هنر پرداخت. پس از اتمام تحصیلات، هایدگر به عنوان استاد دانشگاه در دانشگاه فرایبورگ و سپس دانشگاه هایدلبرگ فعالیتهای خود را آغاز کرد.
فلسفه هایدگر
اما دیدگاه فلسفی هایدگر چه بود؟ او از چه موضوعاتی سخن به میان آورد و هواداران و منتقدان او از کدام نقطه نظراتش میگویند؟
یکی از نظریات مهم هایدگر، نظریه «وجود» است. او به شدت این موضوع را مورد تأمل قرار داد که چگونه ما به وجود میآییم و چگونه واقعیت را تجربه میکنیم. هایدگر با تأکید بر نقش زبان، فرهنگ و تکنولوژی در شکلدهی به واقعیت، به این نتیجه رسید که واقعیت به صورت مستقل از تجربه انسان وجود ندارد.
در زمینه زمان و فضا، هایدگر به بررسی مفاهیم سنتی این دو موضوع پرداخت و نظریات جدیدی را درباره آنها ارائه کرد. او بر این باور بود که زمان و فضا نهایتاً به شکل تجربی و تفسیری توسط انسان شکل میگیرند.
جریانهای متاثر از هایدگر
برخی نویسندگان و صاحبنظران میگویند تعدادی از جریانهای اصلی در قرن بیستم متاثر از هایدگر بودند. اگزیتانسیالیسم از جمله این موارد است. ژان پل سارتر در مباحث خود از دو موضوع در آرای هایدگر بهره گرفت؛ یکی تقدم وجود نسبت به ماهیت و دیگری پدیدار شناسی زمانی بودن.
میشل فوکو که از جمله متفکران جریان پست مدرنیسم است نیز از نقش هایدگر بر فهم خود از آرای نیچه گفته است.
هرمونتیک فلسفی نیز از این موارد است که با نام گادامر گره خورده است. گادامر هم از جمله مهمترین متفکران متاثر از مارتین هایدگر برشمرده میشود.
انتشار «دفترچههای سیاه» و آغاز جدالها
زندگی هایدگر با موضوع مناقشهبرانگیز ارتباط با حزب نازی گره خورده است. برخی معتقدند که او حامی نازیسم بوده و در ترویج ایدئولوژی آن نقش داشته است، در حالی که برخی دیگر میگویند که او صرفاً به جنبش ملیگرایی آلمان در آن زمان پیوسته بود و هیچ ارتباطی با جنایتهای نازیها نداشته است.
با این حال انتشار یادداشتهای او در «دفترچههای سیاه» موجی از انتقادات را به سوی او روانه کرد. یادداشتهایی که از 1931 شروع به نوشتن آنها کرده بود. او در دفترچههای سیاه به صراحت از اصل نژادی سخن گفت. نظراتی که گفته میشود بر یهودیستیزی هایدگر صحه میگذارد.
برخی از طرفداران هایدگر تلاش میکنند تا نظرات او را در دفترچهها توجیه کنند. آنها میگویند که هایدگر صرفاً در حال کاوش در ایدههای مختلف فلسفی بوده و نظرات او را نباید به عنوان باورهای شخصی او تلقی کرد.
گروهی دیگر از هواداران او هم میگویند عضویت هایدگر در حزب نازی موقتی بوده و بعدها از آن عقبنشینی کرده است. آنها میگویند که فلسفه هایدگر ارتباطی به نظرات سیاسی او ندارد.
به طور کلی میتوان گفت که هایدگر به خاطر آثار فلسفی عمیق و پیچیدهاش که به بررسی ماهیت وجود، هستی انسان، زبان و تاریخ میپردازند، شناخته میشود.
نگاهی به آثار هایدگر
کتاب «هستی و زمان» مشهورترین اثر هایدگر است که در سال ۱۹۲۷ منتشر شد. او در این کتاب به بررسی مفاهیمی مانند وجود، زمان، هستی انسان و اضطراب میپردازد. هایدگر استدلال میکند که هستی انسان با زمان و تاریخ گره خورده است و انسانها دائماً در حال «بودن در جهان» هستند.
«ملاحظات درباره تاریخ فلسفه» نیز اثر مهم دیگری از اوست که در سال ۱۹۴۵ منتشر شد و به بررسی رابطه فلسفه با تاریخ میپردازد. این اثر، دیدگاههای هایدگر را در مورد ماهیت تاریخ و نقش فیلسوف در درک آن ارائه میدهد. او استدلال میکند که فلسفه نمیتواند تاریخ را پیشبینی کند، اما میتواند به ما در درک معنای وقایع تاریخی کمک کند.
با گذشت چند دهه از مرگ این فیلسوف، همچنان نظرات سیاسی و فلسفی او مورد کنکاش بسیاری از افراد در گوشه و کنار جهان است.
فلسفه هایدگر به دلیل مبهم بودن و استفاده از اصطلاحات دشوار مورد انتقاد است. منتقدانش میگویند که این امر فلسفه او را غیرقابل دسترس برای بسیاری از خوانندگان میکند و تفسیر آن را دشوار میکند.
گروهی دیگر از منتقدان هم از آرای سیاسی هایدگر میگویند آنها استدلال میکنند که فلسفه هایدگر، به ویژه مفهوم «Dasein» (بودن-آنجا)، زمینهای را برای توجیه اقتدارگرایی و توتالیتاریسم فراهم میکند. آنها میگویند که هایدگر با تمرکز بر «ملت» و «جامعه» به جای فرد، نقش آحاد را در شکلدهی به واقعیت اجتماعی نادیده میگیرد.
با این حال، ارزیابی نقش هایدگر در نازیسم و تاثیرات فلسفه او بر سیاست موضوعی پیچیده است و لازم است که به زمینه تاریخی آن زمان، پیچیدگیهای اندیشههای هایدگر و انتقادات وارده به او نیز توجه داشت.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ اعلام حکومت نظامی اضطراری در کره جنوبی
-
نامه ایران به شورای امنیت: تروئیکای اروپا فورا به قطعنامه ۲۲۳۱ پایان دهد
-
خطرناکترین مرحله جنگ اوکراین/ گزینه هستهای روی میز آمد؟
-
خطونشان ترامپ برای خاورمیانه در آستانه بازگشت به کاخ سفید
-
توافق حماس و فتح بر سر اداره غزه پساجنگ
-
پرواز ارزش اسپیسایکس به 350 میلیارد دلار/ غول فضایی ایلان ماسک در آستانه رکوردشکنی
-
شکاف در سران قوا بر سر قانون حجاب
-
تغییر فاز بازار طلا؛ عرضه سکه ضرب 1403 در حراج فردا
-
واکنش بهارستانیها به افزایش قیمت بنزین؛ قالیباف پاپس کشید، شریعتی تهدید کرد