به گزارش اکو ایران، پیاده روهای چهارراه ولیعصر همانقدر که از دستفروشی خاطره دارند، جمع شدن بساط دستفروشان را هم زیاد به چشم خود دیدند. نیروهای شهربان این بار اما خرق عادت کردند. بعد از ظهر سر رسیده‌اند. درست در آستانه تابستان و روزهای شلوغ یکی از اماکن اصلی منطقه ۱۱ تهران؛ تئاتر شهر. ساختمانی به جا مانده از دهه ۵۰ شمسی که متولیان امر شهری می‌گویند به دلیل آثار سوختگی و تخریب جداره‌های بیرونی آن باید حصار یا حریم داشته باشد و یکی از ملزومات حریم هم نبود دستفروشان است. 

3

چند کاشی کمتر!

نیروهای شهربان، همانقدر که تند راه می‌روند، تند هم حرف می‌زنند، بحث سر کاشی است. 

«این دو تخته رو کم کنی، مشکل حل میشه.» 

«من بیشتر از یک کاشی کم نمی‌کنم.» واحد شمارش دستفروشان پایین چهارراه ولیعصر، کاشی است، همه دستفروشان براساس قانون نانوشته میان خودشان چند کاشی دارند. حالا این کاشی‌ها باید کم شود، بساط‌ها باید کوچک شوند تا همه آنهایی که پشت به پارک دانشجو و تئاتر شهر می‌ایستادند، هم جا شوند.

«قبلا ماموران بساط را تخریب می‌کردند، دعوا می‌کردند، زد و خورد می‌شد، حالا فقط توصیه و تذکر است، برای همین چند قلم اصلاح شدن هم خون دل خوردیم.» دستفروش دیگری که نظاره‌گر صحنه تذکر ماموران به دستفروشان است، می‌خندد و دیالوگ می‌گوید. 

2

چند نفر جا ماندند 

چند متر آنطرف‌تر، جلوی ورودی در مترو، به مرد و زن کاشی نرسیده است. زن و مرد روبه‌روی هم بساط داشتند، یکی گل سر می‌فروخت و دیگری لوازم تحریر. یکی سر از بساطش که بلند می‌کرد، چشمش به ساختمان تئاتر شهر می‌افتاد و دیگری به مسافران مترو. حالا به هر دویشان گفته‌اند که بساطشان باید جمع شود. «ما نمی‌دونیم چه خبره، خود مامورا هم نمیدونن، یکی میگه قراره بیان بازدید، جمع کنید، یکی میگه امروز تذکر میدیم، هفته دیگه میایم یکی میگه برید کنار اونای دیگه بساط کنید، جا نیست خانم، کجا برم.»

مرد روی موتورش نشسته و به بساطی که حالا دیگر بساط نیست اشاره می‌کند؛ چند کارتن که روی گاری مانده‌است. زن می‌گوید چند سال است که با دستفروشان راسته غرب تئاتر شهر، چشم در چشم می‌شود، می‌گوید حاضر نیست برای دستفروشی و پول با آنهایی که حالا دوست و آشنایش شدند، جدل کند: «پس باید چه کنید؟» نمی‌دانمشان در میانه شلوغی تئاتر شهر گم می‌شود. 

1

مدیران شهری همسو با هنرمندان؟ 

علیرضا زاکانی، شهردار تهران در حاشیه آخرین نشست خبری خود به «اکو ایران» گفته بود که پرونده دستفروشان را نمی‌بندد. او مشخصا درباره دستفروشان چهارراه ولیعصر گفته بود: «موضوع دستفروشی در تهران باید سامان پیدا کند. قائل به بستن پرونده دستفروشی نیستیم و این را یک چارچوب کار و تلاش می‌دانیم که باید به آن‌ها خدمات ارائه کنیم و ساماندهی شوند.» متولیان امر شهری در دوره‌های مختلف مدیریت‌شان به دنبال ساماندهی دستفروشان بودند. لفظی که برخی از دستفروشان آن را با جمع‌آوری برابر می‌دانند. آخرین بار پاییز پارسال بود که برخی دستفروشان با بنرهای زرد رنگ خبردار شدند که جمع‌آوری در راه است. اتفاقی که البته بنابر گفته سخنگوی شورای شهر تهران در میانه اعتراضات سال گذشته رخ نداد. 

جمع‌آوری دستفروشان که این روزها خبر آن بیش از گذشته به گوش می‌رسد موافقان و مخالفانی دارد، برخی از هنرمندان از حریم تئاتر شهر دفاع می‌کنند و خواستار جمع شدن بساط دستفروشان هستند و در مقابل برخی جامعه‌شناسان با موضوع مخالفند. هنرمندانی مثل حمیدرضا نعیمی،  عضو هیئت‌مدیره خانه‌تئاتر که سه سال پیش گفته بود: «تا زمانی که فرهنگ دستفروشی به این شکل در کنار تئاتر شهر قرار می‌گیرد، وضعیت مناسب نخواهد شد.» و جامعه‌شناسانی چون مریم ایثاری که معتقد است: «حضور دستفروشان در شهر نشانه‌ای از شکست سیاست‌ها و ناکارآمدی برنامه‌های اقتصادی و شهری است. از این رو آسیب خواندن این گروه‌ها که مقدمه‌ای برای حذف آنان از شهر است، از نگاه برخی مدیران می‌تواند به بازسازی مشروعیت از دست رفته آنان یاری رساند. مسئله دوم این است که مدیران مایلند تعریفی از نظم شهری و نمود آن ارائه دهند که میل به نظارت سراسری آنها را تامین کند. از این رو دستفروشان که با ایجاد مکث در فضای پیاده‌راه‌ها (یا آن‌چه مدیران شهری سد معبر می‌خوانند) به فروش محصولات خود مبادرت می‌کنند از نگاه مدیران و برقرار کنندگان نظم شهری به نوعی ناهنجاری و بی‌نظمی دامن می‌زنند.» 

چه کسی در میان این گفته‌ها حرفش به کرسی می‌نشیند؟ هیچ کس نمی‌داند، مثل سرنوشت حضور دستفروشان چهارراه ولیعصر.