به گزارش اکوایران، قرار است قانون ساخت و ساز در باغات تهران تغییر کند هرچند که کمیسیون تخصصی شورای شهر چندان با پیشنهادات شهرداری در این حوزه موافق نیست. اما به قانون قبلی نیز نقدهایی دارد .

به تازگی شهرداری تهران پژوهشی درخصوص تأثیرات دو مصوبه برج‌باغ و خانه‌باغ در حفظ باغات تهران در دوره زمانی 1381-1400 انجام داده است .

در این مطالعات آمده است: ‌با بررسی تمایز قانونی و حقوقی دو مصوبه برج‌باغ و خانه‌باغ، نقاط زمانی وقوع تغییرات در مقررات ملاک عمل، مورد نظر قرار گرفته، قیاس اثرات تغییر مصوبه برج‌باغ به خانه‌باغ، نشانگر آن است که به دلیل صادرشدن عمده پروانه‌های ساخت‌و‌ساز در باغ‌ها مبتنی بر مصوبه برج‌باغ، حتی پس از لغو آن، ناشی از حقوق مکتسبه و آرای قضائی صادرشده، اثرات نابودی عمده درختان باغ‌های شهر تهران ناشی از این مصوبه بوده است.

به دلیل تعداد بسیار کم اخذ پروانه در باغات مبتنی بر مصوبه خانه‌باغ، نقش اصلی این مصوبه متأخر، محدودکردن تعداد موارد تغییرات در بنا و ساخت‌وساز در باغات بوده است.

 همچنین با توجه به وضع موجود سطح پوشش درختان باغ‌های شهر تهران، براساس یافته‌های این پژوهش، از یک‌ سو حدود ۶۰ درصد از باغات به‌دلیل فقدان یا ناچیزبودن سطح پوشش درختان، واجد کارکرد اکولوژیک مورد انتظار از باغ نیست و در عمل این بخش از ظرفیت موجود زمین‌های باغی در شهر تهران بلااستفاده مانده است.

بنابراین لازم است در تمام تجویزهای تقنینی و مطالعاتی، تمایز میان گونه‌های مختلف باغ‌ها به‌ویژه از نظر ارزش اکولوژیک آنها مد نظر قرار گرفته شود. این امر نیازمند سازوکار نظارتی شدید برای جلوگیری از قطع و خشک‌کردن درختان و از‌بین‌بردن ارزش اکولوژیک باغ‌ها به منظور استفاده‌های دیگر است.

در مجموع اگر هدف مصوبه خانه‌باغ کمینه‌کردن موارد تغییرات در بنای موجود و غیرموجود باغات شهر تهران قلمداد شود، می‌توان این هدف را در کوتاه‌مدت تحقق‌یافته دانست اما تهدید موارد ساخت‌و‌ساز و دگرگونی باغ‌ها در بلندمدت ممکن است بر انگیزه مالکان و ذی‌نفعان در حفظ و نگهداشت باغ‌ها اثری بگذارد که قابل شناسایی نیستند.

بر اساس این شرایط، راهکارهای اصلاحی در این پژوهش، ناظر بر رویکرد نظام قانونی مواجهه با باغ‌های شهر تهران شامل تغییرات لازم در رویکرد کلی مواجهه با آنها و سناریوهای جایگزین ناظر بر اصلاح جزئی مفاد مصوبه خانه‌باغ است.

در این پژوهش تأکید شده که چالش حفظ و توسعه باغ در شهر تهران به دلیل پیچیدگی تعارض منافع بخش عمومی برای حفظ باغ‌ها و بخش خصوصی در جهت تغییر و تبدیل باغ برای افزایش ارزش‌افزوده حاصل از آن است. این تعارض در بی‌ثباتی و دگرگونی مداوم قوانین و مقررات مرتبط با باغ‌های شهر تهران به‌عنوان ابزار سیستم هدایت و کنترل تعمیر و توسعه شهری نیز قابل مشاهده است. مصوبه موسوم به برج‌باغ (1383-1396) و مصوبه موسوم به خانه‌باغ (۱۳۹۸ تاکنون) به‌عنوان اصلی‌ترین مقررات ملاک عمل این حوزه، مصداق دو رویکرد متفاوت به باغ‌های شهر تهران در دوره‌های زمانی متفاوت بوده است.

شناسایی پیامدها و اثرات این دو مصوبه بر حفظ و گسترش باغ‌ها در شهر تهران می‌تواند در تدوین سازوکارهایی برای تعادل‌بخشی به دوگانه منافع عمومی و منافع خصوصی پیش‌گفته، راهگشا باشد.

نویسندگان این پژوهش برای شناسایی پیامدها و اثرات این دو مصوبه بر حفظ و گسترش باغ‌ها در شهر تهران، مقایسه‌ای بین نتایج بررسی تحولات کالبدی و وضعیت حفظ درختان در 628 پرونده دارای رأی باغ طی دوره زمانی 1381-1395به‌عنوان دوره ملاک عمل بودن مصوبه برج‌باغ، برآمده از پروژه مطالعاتی «بررسی فرایند اجرا و اثربخشی ضوابط و مقررات صیانت و حفاظت و گسترش باغ‌ها» و نتایج بررسی تحولات کالبدی و نیز وضعیت حفظ درختان در 416 پرونده دارای رأی باغ در دوره زمانی سال 96 تا سال 1400 به‌عنوان دوره ملاک عمل بودن مصوبه خانه‌باغ صورت گرفته است.

مهم‌ترین نتایج این قیاس این بوده که بیشترین فراوانی مساحت نمونه‌ها در هر دو دوره زمانی دسته ۵۰۰ تا دو هزار مترمربع بوده است. همچنین به دلیل حقوق مکتسبه و آرای قضائی صادرشده، عمده پروانه‌های اخذشده طی دوره زمانی سال 96 تا 1401 یعنی پس از لغو مصوبه برج‌باغ، براساس همین مصوبه برج‌باغ بوده (126 پروانه از 133 پروانه) و فقط هفت مورد پروانه خانه‌باغ (هفت پروانه از ۱۳۳ پروانه) در این دوره (بیش از سه سال) صادر شده است. پروانه‌های برج‌باغ اخذشده در دوره زمانی 1381-1395 برابر ۱۷۱ مورد بوده است.

همچنین در دوره زمانی 94 تا 1400 نسبت نمونه‌های با تغییر در بنا در قیاس با دوره زمانی 1381-1395 کاهش قابل ملاحظه داشته است. نسبت نمونه‌های با عدم تغییر در بنا طی دوره زمانی 94 تا 1400 در قیاس با دوره زمانی 1381-1395 افزایش قابل ملاحظه داشته است.

نسبت حفظ درختان در وضعیت عدم تغییر در بنا طی دوره زمانی 1396- 1400در قیاس با دوره زمانی 1381-1395 تغییری نداشته است. همچنین نسبت حفظ درختان محدوده بلافصل در وضعیت تغییر در بنا طی دوره زمانی 94 تا 1400 در قیاس با دوره زمانی ۱۳۹۵-۱۳۸۱ کاهش نسبی داشته است. نسبت حفظ درختان محدوده اصلاحی نیز در وضعیت تغییر در بنا طی دوره زمانی 94 تا 1400 در قیاس با دوره زمانی 1381-1395 کاهش قابل‌ملاحظه داشته است.

یکی دیگر از نتایج به‌دست‌آمده در این پژوهش نشان می‌دهد نسبت حفظ درختان محدوده ساخت بنا در وضعیت تغییر در بنا طی دوره زمانی 94 تا 1400 در قیاس با دوره زمانی ۱۳81-۱۳۹۵ کاهش نسبی داشته است.

ارزیابی اثرات تغییر رویکردهای مرتبط با باغ‌های شهر تهران در حفظ و گسترش باغ‌ها نشان داد که برای حدود ۶۰ درصد از نمونه‌های مطالعاتی انتخاب‌شده از باغات شهر تهران در این پژوهش، سطح پوشش درختان از تصور رایج از باغ به‌عنوان عناصر با پوشش غالب درخت و واجد ارزش اکولوژیک (در وضع موجود)، فاصله داشته و سطح پوشش درختان آنها در حد ناچیز (بدون درخت یا کمتر از ۳۰ درصد) است. در حدود ۹ درصد از نمونه‌های مطالعاتی، سطح پوشش درختان بالای ۷۰ درصد و در حدود ۱۱ درصد نیز سطح پوشش بین ۵۰ تا ۷۰ درصد است. این دو دسته از باغات که در مجموع حدود ۲۰ درصد نمونه‌های مطالعاتی را شامل می‌شود، با پوشش غالب از درختان، واجد ارزش اکولوژیک است. حدود ۲۰ درصد از نمونه‌ها نیز دارای سطح پوشش درختان بین 30 تا 50 درصد است. بر این اساس لازم است در تمام تجویزهای تقنینی و مطالعاتی، تمایز میان گونه‌های مختلف باغات مدنظر قرار گرفته شود.

به دلیل کاهش چشمگیر موارد اخذ پروانه مبتنی در مصوبه خانه‌باغ در قیاس با موارد اخذ پروانه مبتنی‌ بر مصوبه برج‌باغ، مصوبه خانه‌باغ منجر به محدودکردن ساخت‌و‌ساز و تغییرات در باغات شهر تهران شده است. بر این اساس، اگر هدف مصوبه خانه‌باغ، کمینه‌کردن موارد ساخت‌و‌ساز در باغات شهر تهران قلمداد شود، این هدف در کوتاه‌مدت تحقق یافته است؛ اما باید این نکته کلیدی مدنظر قرار گرفته شود که تحدید موارد ساخت‌و‌ساز در باغات شهر تهران در بلندمدت می‌تواند حالتی مشابه با انجماد (فریزکردن) باغات ایجاد کرده و سبب از بین رفتن انگیزه مالکان و ذی‌نفعان در ایجاد یا نگهداشت باغ‌ها در بلندمدت شود.

در تمامی تحقیق‌های انجام‌شده مرتبط با اثرات مصوبه خانه‌‌باغ، باید به اثرات پروانه‌های برج‌باغ صادر‌شده پس از لغو این مصوبه ناشی از حقوق مکتسبه و آرای قضائی صادر‌شده توجه شود. در واقع نابودی درختان باغات شهر تهران در دوره زمانی 96 تا 1400 بیشتر به‌عنوان اثر ایجابی مصوبه برج‌باغ و حفظ درختان به‌عنوان اثر تبعی کاهش چشمگیر موارد اخذ پروانه و تغییر در بنا در قیاس با دوره زمانی 1381-۱۳۹۵ بیشتر به‌عنوان اثر سلبی مصوبه خانه‌باغ است.

در این پژوهش راهکارهای اصلاحی مرتبط با مصوبه خانه‌‌باغ نیز پیشنهاد شده است. بر اساس یافته‌های این پژوهش، ضوابط تفصیلی مکمل مصوبات مرتبط با باغ در شهر تهران، تجویزهای تقنینی و مطالعاتی مرتبط با باغ در شهر تهران بدون وضع ضوابط تفصیلی مکمل مصوبات، ناکارآمد بوده و در فقدان ضوابط تفصیلی مکمل، راه برای یافتن خلأهای قانونی برای افزایش منافع مالکان و ذی‌نفعان باز گذاشته می‌شود؛ به عبارت دیگر در کنار دستورالعمل عام برای کل باغ‌ها در شهر تهران باید ضوابط مبتنی بر مکان و مناطق مختلف تدوین شود که از‌‌جمله طرح‌های موضوعی لازم به اجرای طرح جامع نیز بوده و تاکنون محقق نشده است.

توجه به تمایز گونه‌های مختلف باغ در شهر تهران نکته دیگری است که در این تحقیق به آن اشاره شده و آمده است:‌ با توجه به تفاوت سطح پوشش درختان باغ‌ها و در نتیجه کارکرد اکولوژیک آنها و نیز توجه به سایر تفاوت‌های باغ‌ها نظیر ارزش‌های میراثی، لازم است در تمام تجویزهای تقنینی و مطالعاتی، این تمایزها مدنظر قرار گرفته شود. توجه به افق بلندمدت در تجویزهای تقنینی مرتبط با باغ‌های شهر تهران، به‌ویژه حفظ مصوبه خانه‌باغ با اصلاحات، توجه به افق بلندمدت به‌عنوان دوره اثر در مصوبه و اجتناب از نگرش کوتاه‌مدت که سبب بی‌ثباتی در نظام تصمیم‌گیری می‌شود.

 در این مطالعات به سیاست‌های اصلاحی مبتنی بر مصوبه خانه‌باغ هم اشاره شده است. تغییر سطح اشغال و تراکم برای تشویق به حفظ و گسترش باغ‌ها یکی از رویکردهای اصلاحی مطرح‌شده است. اساس این سیاست عبارت است از اعطای درجات متفاوتی از عناصر تشویقی ساختمان مبتنی بر گونه‌های مختلف باغ‌ها بر حسب ارزش اکولوژیک و سطح پوشش درختان در آنها، منوط به تهیه طرح تفصیلی باغ‌ها و اراضی کشاورزی شهر تهران.

همچنین انتقال حق توسعه برای حفظ و گسترش باغ‌ها رویکرد اصلاحی دیگری است که توصیه شده است. اساس این سیاست عبارت است از حفاظت از باغ‌های با‌ارزش اکولوژیک با ملاک قرار‌گرفتن مصوبه خانه‌باغ و اعطای درجات متفاوتی از عناصر تشویقی به گونه‌های مختلف باغ بر حسب سطح پوشش درختان در آنها در قالب انتقال حق توسعه که منوط به شکل‌گیری ساختار قانونی لازم برای آن است.

تملک باغ‌ها برای ایجاد فضاهای سبز تفرجی در مناطق کمتر‌برخوردار هم یکی دیگر از راهکارهای پیشنهادی است. اساس این سناریو عبارت است از تملک باغ‌های واقع در نواحی با دسترسی نامناسب به فضاهای سبز تفرجی مبتنی بر نتایج تحلیل دسترسی طرح موضوعی (جامع) فضای سبز شهر تهران.

 اما از چه زمانی باغات تهران در معرض تخریب قرار گرفت؟ احمد محیط‌طباطبایی، تهران‌شناس و پژوهشگر، با اشاره به اینکه تا زمانی درختان‌مان را می‌توانستیم حفظ کنیم که حفظ محیط زیست و فضای سبز در باور شهروندان تهرانی بود، می‌گوید: وقتی حفظ میراث سبز تهران را تبدیل به قانون کنیم، آن وقت سوداگران قانون را هم با رشوه دور می‌زنند تا درختان را قطع کنند. ساخت‌وسازهای امروز حاصل قوانین حفاظت از فضای سبز تهران است؛ در‌حالی‌که حفاظت از محیط زیست و درخت در سنت و باور ما بود و جامعه ما رفتاری پرستارگونه درباره طبیعت داشت. انسان، حیوان و درختان در یک بازی برد - برد در کنار هم زندگی می‌کردند؛ یعنی انسان‌ها نمی‌گفتند حیوانات را به چرا نبرید تا ما بیشتر زمین‌ داشته باشیم. آب‌های تهران را از اعماق زمین خارج نمی‌کردیم تا راحت‌تر زندگی کنیم. برداشت آب از قنات‌ها مانند برداشت از حساب بانکی می‌ماند. سرمایه‌مان را می‌خوریم و مدتی خوشبخت هستیم؛ اما در نهایت هر آنچه را داریم، از دست می‌دهیم. چاه‌های عمیقی که حفر شد، به آب‌هایی رسید که متعلق به ما نبود، متعلق به آیندگان ما هم نبود؛ بلکه متعلق به شهر تهران و حیات پایدار آن بود. ما چیز دیگری برای تهران باقی نگذاشته‌ایم.

او با اشاره به اینکه دلیل اینکه تهران که شهری کوهستانی است، تبدیل به یک ابرشهر می‌شود که 10 میلیون جمعیت دارد، همین میراث سبز آن است، می‌گوید: تهران رودخانه کارون ندارد؛ اما در زیر آن 86 رشته قنات و 600 قنات فرعی بود که در آن حیات پایدار ایجاد می‌کرد؛ اما ما بدون آنکه به آینده فکر کنیم، آنها را در راه توسعه از بین بردیم. آن وقت می‌گوییم یکی از این قنات‌ها را احیا کنیم تا مردم با آن آشنا شوند. این نگاه باغ‌وحش‌گونه به شهر است. اینکه از هر چیزی یک نمونه باشد که با آن عکس یادگاری بگیریم. وقتی می‌گوییم میراث سبز، آن چیزی است که باید به آینده تحویل داده شود و دیگر چنین میراثی وجود ندارد.

محیط‌طباطبایی ادامه می‌دهد:‌ زمانی تهران چنارستان بود. حالا به این فکر می‌کنیم که آیا با وضعیت آب تهران می‌توانیم چنار بکاریم یا نه؟ و این یعنی تصمیمات گذشته تهران را به خطر انداخته است. اینکه می‌گویند باغ‌های تهران مالک خصوصی دارد و باید به حقوق مالکانه توجه بکنیم، مانند این است که همه زیر یک لحاف بخوابیم؛ اما یکی بایستد بگوید این مال من است. وقتی در مسیر ریه تنفسی تهران ساخت‌وساز می‌کنیم، به همه مردم لطمه می‌زند. نمی‌توانیم بگوییم این ملک متعلق به من است و باید حقوق مالکانه من حفظ شود؛ پس دولت و حقوق عمومی کجاست؟

لادن اعتضادی ؛معمار و مدرس دانشگاه هم با اشاره به این که اگر بخواهم نگاه تاریخی داشته باشم باید بگویم تمام شهرهای ما به نوعی یک همزیستی با باغ داشتند. ما باید تلاش کنیم، باغ با درختانی سایه گستر که مناسب اقلیم ما هستند را به عنوان میراث شهری و فرهنگی حفظ کنیم بحثی که می‌خواهم از نظر تئوری مطرح کنم، می گوید : متوجه دست اندرکاران شهری است. موضوع بحث من کیفیت فضای شهری است. شهرهای ما به طور تاریخی به دلیل همزیستی با باغ کیفیت خاصی داشتند و می‌توانم به طور کلی بگویم که هویت شهر ایرانی با باغ تعیین می‌شده است. اصولا پایتخت‌ها در ایران پیش از اسلام شهرهایی بودند، شامل کاخ و باغ. بعد از اسلام هم شهرهای ما به نوعی همزیستی با باغ را تجربه کردند.

وی ادامه می دهد: این میراث که ساختار کالبدی و میراثی شهر ما به آن وصل بوده است و یک سیستم شهری تاریخی را رقم می‌زده است، امروزه هم بسیار مورد توجه است. کریستوفر الکساندر وقتی صحبت از بنا و شهر می‌کند، رسما باغ را جزو عناصر شهری می‌آورد. عنصری که باید در شهر حفظ شود. مشکلات در این جلسه برشمرده شد، ارزش کاذب زمین، مالکیت و عدم برنامه ریزی شهری و منطقه‌ای و ملی برای قیمت زمین و قیمت باغ و تفاوت قیمت زمین بایر و زمین دارای درخت. محدودیت دیگری که ما داریم، مشکل کم آبی در مقیاس خرد و کلان است.  یکی دیگر از مشکلات ما در موضوع باغات اقتصادی است، اقتصاد تماما سودجویانه و اقتصاد رانتی و بدون توجه به برنامه‌ریزی ملی و شهری برای حفظ محیط زیست برای فرهنگ و اقتصاد شهری ما. این مسائل به نظر من راه‌حل کلانی دارد که باید در سطح ملی حل شود و نیازمند برنامه‌ریزان دلسوز است. مشکل اساسی که من می‌خواهم به آن بپردازم، عدم توجه به کیفیت زیست انسان در شهر است. موضوعی که چندین دهه است در جهان، تئوریسین‌های معماری و شهرسازی به آن توجه دارند، بحث عبور از کمیت‌ها و رسیدن به کیفیت‌ها، بحث روانشناسی محیط. اگر ما تصور کنیم که در درازمدت مشکلات فوق رفع شود، مشکلی که از آن ناآگاهیم و از کودکی باید آموزش داده شود، بحث انسان و کیفیت زیست او در شهر است که اگر از کودکی با این کیفیت‌ها آشنا نشویم، عاقبتش این روزگاری است که امروزه با آن مواجه هستیم.

معماران و شهرسازان در این موضوع نقش دارند اما توجه به این کیفیت بازهم به برنامه‌های ملی باز می‌گردد. یک نظریه می‌گوید یک شهر خوب یک ویژگی‌هایی دارد که حال و هوای خاصی را در انسانی که شهر زیستگاهش است، ایجاد می‌کند. کیفیت‌های عمده‌ای که با نظریه دیگری با عنوان روح مکان هم معنی می‌شود. در نظریه از سرزندگی صحبت می‌شود، شهرهای ما باید سرزندگی داشته باشند.

به گفته وی یکی از عناصر مهم که می‌تواند سرزندگی را در شهر بیاورد، باغ‌ها هستند. شهر را اگر به مثابه سیستم ببینیم، قطعا تمامیت و کمال آن با نابودی باغ‌ها خدشه دار می‌شود. راحتی و آسایش یکی دیگر از عناصر شهر است که باغ‌ها تضمین کننده آن هستند. نظریه‌ها می‌گویند که شهر حاوی رویداد است، خود حضور باغ در شهر یک رویداد است و عدم حضور باغ یک حضور دیگر است. این حضور و عدم حضور دو کیفیت متفاوت به شهر می‌دهند. از بین رفتن باغ‌ها باعث می‌شود که این سیستم دچار خدشه می‌شود و یک سیستم کارا و سرزنده نیست و شهر ما همینی می‌شود که امروزه در آن احساس ناآرامی و خستگی و دلزده داریم. نهایت اینکه مجموعه این کیفیت‌ها عناصری هستند که عامل هویت هر شهری می‌شوند. نتیجه این است که شهر معاصر ما، آنچنان بهم ریخته است که باید تمثیل شترگاو پلنگ را برای آن به کار ببریم. تاکید این است که باید در مردم حساسیت ایجاد شود تا تفاوت شهر مرده و زنده برای همگان دشوار است وگرنه با این زیرساخت‌های غلط بسیار دشوار است که راه‌حل عملی پیدا کنیم.

گیتی اعتماد؛معمار و شهرساز هم معتقد است :  باغ و اهمیت حفظ آن، موضوعی است که تهران سال‌های زیادی است که با آن درگیر است. من برای اینکه از اهمیت حفظ باغات صحبت کنم، صحبتم را با طرح جامع آغاز می‌کنم. طرح جامع اول تهران توسط فرمانفرمایان در دهه ۱۳۴۰ تهیه شد. در آن طرح، منطقه 21 و 22 تهران به عنوان ریه‌های تهران در نظر گرفته بودند. در برنامه تاکید شده بود که در این دو منطقه فضاهای سبز و باغ برای 25 سال آینده تامین شود. اما متاسفانه این طرح اجرا نشد و منطقه 22 هم اکنون به یکی از متراکم‌ترین فضاها تبدیل شده است که مملو از برج‌های بلند است. غیر از این موضوع متاسفانه در سال‌های گذشته در همه قسمت‌های تهران به خصوص شمیرانات که با آن آشنایی دارم، باغ‌های بسیاری از بین رفت، یکی از مهم‌ترین‌های آن باغ ده هزارمتری در نزدیک سرپل تجریش بود که مجموعه ارگ در آن بنا شد. البته تعداد باغ‌هایی که در منطقه از بین رفته است بسیار است، همه باغات اول به خانه‌های ویلایی و سپس به برج‌های 6 و 7 طبقه تبدیل شدند. اکنون در یک کوچه 8 متری، همه ساختمان‌ها تجمیع شدند و غیر از یک یا دو خانه ویلایی، همه به برج تبدیل شدند. این برج‌های بلند زندگی را و زندگی کردن در تهران را دشوار کرده است. همه اینها یعنی ما فرصت‎‌ها را از دست دادیم و نیاز داریم تا باغ‌های اندکی که در تهران باقی‌مانده است را با چنگ و دندان حفظ کنیم. اما پیش از آنکه بگویم چه باید کرد؟ می‌خواهم صحبتم را با نقل قولی از قطب الدین صادقی، استاد تئاتر آغاز کنم. دکتر صادقی می‌گوید اهمیت یک جامعه به رنجی که تحمل می‌کند نیست بلکه به راه‌حلی است که می‌تواند برای پایان دادن به درد و رنج خود پیدا کند. راه حل پیدا کردن کار مشکلی است و پیگیری و اعتقاد می‌خواهد. در واقع باید ابتدا مشکل را شناخت. راه حل اصلی که باید به دنبال آن باشیم فرهنگ سازی است. فرهنگ سازی از مهد کودک آغاز می‌شود و آدم بزرگ سختتر فرهنگ را می‌پذیرد.

او معتقد است :  ما با طبیعت بیگانه هستیم باید مدیران و اهل حرفه و مردم عادی را با اهمیت حفظ باغ و تاثیر آن بر سلامت آشنا کنیم. این موضوع رفته رفته باعث ایجاد مطالبه گری در مردم هم خواهد شد. قوانین ما کمبود دارد اما قوانین خوبی هم که وجود دارد، به خوبی اجرا نمی‌شود. بنابراین به عقیده من تا زمانی که فرهنگ ایجاد نشود، قوانین کار نمی‌کنند. اگر بخواهم به صورت اجمالی بگویم که اکنون چه باید کرد باید بگویم که اکثریت باغ‌های ما برای افرادی هستند که می‌خواهند حداکثر استفاده از آن‌ها را بکنند و در عین حال باغ‌ها را هم حفظ کنند. من افرادی را می‌شناسم که توان مالی کافی برای حفظ باغ‌ها را ندارند. به این افراد شهرداری باید کمک کند. باغ‌ها را باید سرمایه ملی خود بدانیم که نیاز به حفاظت دارند. به نظر من از نظر اقتصادی باید کاری کنیم که مبادله صورت بگیرد و باغ‌ها را حفظ کنند.