مهمترین مزیت بازار آزاد چیست؟

اگر مردم احساس کنند کاری درست است آن را انجام می‌دهند و اگر اشتباه کنند، خودشان باید تاوانش را بدهند.

خیلی‌ها به این مزیت بازارآزاد ایراد می‌گیرند و می‌گویند که دولت باید جلوی کار‌های اشتباه را بگیرد و بسیاری از مداخلات دولت بر این اساس توجیه می‌شود.

باور به اینکه دولت، مقام پدری دارد و نگهبان همگان است، باور دوستداران سوسیالیسم و دولتگرایان است. فرض می‌کنیم بازداشتن افراد از از کارهایی مانند مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی که به آن‌ها صدمه می‌زند، کار درستی است. 

اما وقتی چنین مجوزی صادر شود، دیگران این را خواهند گفت:‌ بدن انسان چه ارزشی دارد؟

آیا ذهن آدمی مهم‌تر از بدن انسان نیست؟

اگر این حق به دولت داده شود که درباره بدن انسان و خوب و بد کار‌های مرتبط با بدن تعیین و تکلیف کند، دیگر نمی‌توان به این گفته‌ها، پاسخ خوبی داد: (( مهم‌تر از بدن انسان، ذهن و روح است و انسان با خواندن کتاب‌های نامطلوب و گوش دادن به موسیقی‌های ناباب وفیلم‌های نامناسب، بیشتر به خودش صدمه می‌زند تا انجام کارهایی که برای بدن مضر است. پس دولت وظیفه دارد مردم را از چنین خطاهایی باز دارد))

می‌دانید که بسیاری از دولت‌های توتالیتر، صد‌ها سال معتقد بودند که چنین وظیفه‌ای دارند.

از جمله آلمان نازی، شوروی استالینی و بسیاری از حکومت‌های تمامیت‌خواه.

همین اواخر دولتی در آلمان سرکار بود که تفکیک نقاشی‌های خوب و بد را وظیفه خود می‌دانست.

کسی باید پلیس رفتار دیگران باشد؟

معنای واقعی آزادی، آزادی خطا کردن است. چیزی که باید بدانیم ومحقق سازیم این است. ما مجازیم از راهی که همشهریانمان پولشان را خرج می‌کنند یا شیوه زندگی‌شان به شدت انتقاد کنیم. می‌توانیم معتقد باشیم که کاری که دیگران انجام می‌دهند کاملا احمقانه و غلط است؛ اما در جامعه آزاد مردم برای ابراز عقاید خود درباره همشهریان و دعوت از آنان برای تغییر شیوه زندگی‌شان راه‌های زیادی دارند. کسی نباید پلیس رفتار دیگران باشد.

لودویگ فون میزس به عنوان یک اقتصاددان لیبرال در کتاب سیاست اقتصادی که شامل شش سخنرانی او در دانشگاه بوئنوس آیرس در سال ۱۹۵۹ است، با بیانی استدلالی و شیوا به بررسی علل کامیابی کشورها و شکست آن‌ها می‌پردازد و اصول آزادی و لیبرالیسم را توضیح می‌دهد.