به گفته عادلی، در این مقطع، نوعی ایدئالیسم توهمآمیز بر سیاست خارجی ایران حاکم شد؛ رویکردی که تصور میکرد با طرح شعارهای تند و غیرواقعبینانه میتوان معادلات بینالمللی را تغییر داد. او افزود: شعارهایی در این دوره مطرح شد که در عمل، سیاست خارجی کشور هرگز به سمت اجرای آنها حرکت نکرد، اما همین شعارها هزینههای بسیار سنگینی برای کشور بههمراه داشت؛ هزینههایی که آثار آن تا امروز نیز ادامه دارد.
عادلی همچنین به رویکرد تقلیلگرایانه نسبت به فشارهای بینالمللی اشاره کرد و گفت: در همین دوره، قطعنامههای شورای امنیت با تعابیری مانند کاغذپاره نادیده گرفته شد، در حالی که نتیجه این رویکرد، صدور شش قطعنامه سنگین علیه ایران بود که نهایتاً به قطعنامه ۱۹۲۹ انجامید؛ قطعنامهای با تبعات گسترده سیاسی، اقتصادی و بینالمللی
عادلی در ادامه، به دوره بعدی سیاست خارجی اشاره کرد و گفت: در مرحله بعد مردم به این جمعبندی رسیدند که مسیر پیشین هزینهزا بوده است و در نتیجه، به گزینه مذاکره رأی دادند.