البته این بازه زمانی یک نقطه عطف دارد که مربوط به اواخر دهه ۸۰ است. از اواخر این دهه، با جهش نرخ ارز، کسری فزاینده بودجه و تشدید شدن تحریمهای بینالمللی، ثبات قیمتی در اقتصاد از بین رفت و تورم بالا به پدیدهای مزمن بدل شد؛ این روند ادامه پیدا کرد تا جایی که در دوره پسابرجام، نرخ تورم نقطه به نقطه سالانه حتی از مرز ۵۰ درصد نیز فراتر رفت.
در پاسخ، بانک مرکزی به منظور کنترل اوضاع به سراغ ابزارهای انقباضی حرکت کرد. با اینکه رشد نقدینگی تا حدی کنترل شد و حتی کاهش پیدا کرد اما نتیجهای ملموس در کنترل تورم حاصل نشد. به همین منظور عدهای از کارشناسان، عدم کنترل تورم حتی با وجود اقدامات انقباضی را در دل نظریه «انتظارات تطبیقی» میبینند اما عدهای دیگر تأکید دارند عدم هماهنگی سیاستهای پولی و مالی، بازتولید چالشهای بیشتری علاوهبر تورم میکند. با این حال، پرسش اصلی که باقی میماند این است: آیا سیاست پولی انقباضی توانسته مهارگر تورم باشد، یا به بحران نقدینگی در شبکه بانکی کشور دامن زده است؟