ناترازی برق در تابستان امسال، ضعف ساختار تولید و توزیع را عیان کرد؛ ظرفیت انرژی‌های تجدیدپذیر رشد کرده، اما هنوز خیلی دور از تأمین پایدار کسری شبکه است.

خاموشی‌های تابستان، دیگر فقط «حادثه» نبود؛ نشانه‌ای از شکنندگیِ ساختاری شبکه توان کشور. وقتی پیش‌بینی‌ها از احتمال ناترازی تا ۲۵ هزار مگاوات سخن گفتند و واقعیت تابستان نزدیک ۱۴ هزار مگاوات از آب درآمد، تفاوت میان نیاز واقعی و ظرفیت تأمین برق به‌وضوح دیده شد. کاهش ۶هزار مگاواتی نسبت به سال گذشته اگرچه امیدوارکننده است، اما تأکید می‌کند که حل مسئله هنوز نیازمند تغییر در زنجیره تأمین برق است.

برای سنجش توان جایگزینی منابع فسیلی، باید نگاهی به آمار تولید و ظرفیت تجدیدپذیر انداخت. تولید «ناویژه» برق کشور طی سال‌های اخیر بیش از ۲۷ درصد رشد کرده و به حدود ۳۹۷ هزار میلیون کیلووات‌ساعت در سال رسیده است؛ تنها در نیمه اول امسال بیش از ۲۲۵ هزار میلیون کیلووات‌ساعت تولید ثبت شده است. سهم انرژی‌های پاک از این سبد تازه رو به رشد است اما هنوز کوچک است: در نیمه اول امسال تولید برق از منابع تجدیدپذیر بیش از ۲ میلیارد کیلووات‌ساعت بوده که سهمی کمتر از یک درصد از کل تولید ناویژه را نشان می‌دهد (نزدیک به ۰.۹ درصد در بهترین حالت). این نسبت نشان می‌دهد افزایش ظرفیت متوقف نشده، اما مقیاس فعلی برای پر کردن شکاف تابستانی ناکافی است.

در سمت ظرفیت نصب‌شده نیز تا پایان شهریور بیش از ۲۳۰۰ مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر نصب شده که رشد چشمگیری نسبت به گذشته محسوب می‌شود؛ اما قیاس این ظرفیت با نیاز تابستانی نشان می‌دهد حتی بهره‌برداری کامل آنها به تنهایی قادر به جبران کسری شبکه نیست. تولید تجدیدپذیرها در شهریور ماه حدود ۳۹۴ میلیون کیلووات‌ساعت بود که خورشیدی با ۴۷ درصد و بادی با ۳۴ درصد بیشترین سهم را داشتند؛ نیروگاه‌های کوچک خانگی و صنعتی نیز نقش فزاینده‌ای ایفا می‌کنند اما مجموعا هنوز توان لازم برای فصل‌های پیک را تأمین نمی‌کنند.

توزیع جغرافیایی ظرفیت‌ها هم نشان از مزیت‌های منطقه‌ای دارد: اصفهان، یزد و کرمان به ترتیب با حدود ۲۹۴، ۲۷۳ و ۲۶۷ مگاوات پیشتازند. این تنوع استانی فرصتِ طراحی سیاست‌های منطقه‌ای را فراهم می‌آورد؛ یعنی سرمایه‌گذاری باید نه تنها افزایش یابد، بلکه به‌صورت هدفمند به استان‌هایی با پتانسیل بالاتر و نیاز شبکه‌ای بزرگ‌تر هدایت شود.

در نهایت، انرژی‌های تجدیدپذیر رشد چشمگیری داشته‌اند اما مقیاس فعلی و ترکیب زمانی تولید آنها برای پوشش ناترازی‌های تابستانی ناکافی است. عبور پیوسته از بحران برق نیازمند چند محور سیاستی است: تسریع در توسعه ظرفیت تجدیدپذیر با هدف‌گذاری بلندپروازانه، تسهیل واردات فناوری و تجهیزات، توسعه زیرساخت‌های انتقال و ذخیره‌سازی (باتری، پمپ‌ذخیره و ذخیره‌سازی گرمایی)، تقویت نیروگاه‌های پراکنده و فتوولتائیک خانگی برای کاهش بار شبکه در پیک، ارتقای بازار انعطاف‌پذیری و قیمت‌گذاری زمان‌محور برای تشویق مدیریت مصرف، و جذب سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و خارجی از طریق مکانیزم‌های تضمین درآمد و قراردادهای بلندمدت خرید برق.

در کوتاه‌مدت مدیریت هوشمند مصرف و برنامه‌ریزی دقیق خاموشی‌ها فشارها را کم می‌کند، اما سازوکارهای پایدار شامل سرمایه‌گذاری بلندمدت، زیرساخت ذخیره‌سازی و اصلاح مقررات است که می‌تواند شبکه را از چرخه تکرار خاموشی‌ها نجات دهد. تابستان را دیگر نباید فقط به‌عنوان یک فصل بحران دید؛ اگر امروز تصمیمات جدی گرفته شود، تابستان‌های آینده می‌توانند فصل‌های مدیریت‌شده و کم‌خطرِ برق باشند.