در حالی‌که نرخ بهره بین‌بانکی به سقف دالان؛ یعنی ۲۴ درصد رسیده و بانک مرکزی نزدیک به نیمی از درخواست‌های بانک‌ها را بی‌پاسخ می‌گذارد، نشانه‌های تضعیف اثربخشی سیاست پولی به‌وضوح دیده می‌شود. این وضعیت موجب رشد نرخ‌های بدون ریسک در بازار شده است؛ به‌طوری‌که میانگین بازده اخزا (YTM) به حدود ۳۵ درصد، صندوق‌های درآمد ثابت به محدوده ۳۷ تا ۴۰ درصد و صندوق‌های تأمین مالی جمعی به حدود ۴۳ درصد رسیده‌اند.

در چنین شرایطی، نسبت قیمت به سود (P/E) زیر ۲.۵ برای بازار به‌عنوان سطح ارزندگی تلقی می‌شود؛ عددی که با میانگین P/E صنایع در فضای رکودی تولید فاصله چشمگیری دارد.

از سوی دیگر، کنترل مقداری شدید بانک مرکزی با هدف کاهش سرعت گردش پول، رویکردی انقباضی اما نادرست ایجاد کرده است؛ سیاستی که مشابه نرخ بهره، در صورت تداوم، اثرگذاری خود را از دست خواهد داد.

مجموعه این تحولات نشان می‌دهد سیاست‌های فعلی بانک مرکزی و بازار پول، در تضاد با منافع بازار سرمایه عمل می‌کنند.