پژوهشگر روابط بین الملل حوزه آفریقا در یادداشتی به تفسیر هم‌افزایی دیپلماسی اقتصادی ایران برای حضور پایدار در آفریقا پرداخت.

به گزارش اکوایران، اسماعیل رزاقی، پژوهشگر روابط بین الملل حوزه آفریقا در یادداشتی به تفسیر دیپلماسی اقتصادی ایران با کشورهای آفریقایی پرداخت.

او نوشت: در سال‌های اخیر، تحولات ژئوپلیتیک جهان بار دیگر نقش آفریقا را در معادلات اقتصادی و سیاسی بین‌المللی برجسته کرده است. قاره‌ای که روزگاری بیشتر به‌عنوان بازار مصرف و منبع مواد خام شناخته می‌شد، اکنون به یکی از موتورهای رشد آینده تبدیل شده است؛ به‌گونه‌ای که بسیاری از اقتصادهای سریع‌الرشد جهان در دهه گذشته در همین قاره قرار داشته‌اند. این تغییر، برای کشوری مانند ایران که به‌دنبال متنوع‌سازی روابط خارجی، عبور از محدودیت‌های تحریمی و تقویت همکاری‌های جنوب–جنوب است، یک فرصت تاریخی به‌وجود آورده است.

ایران طی سال‌های گذشته تلاش کرده است سیاست خارجی خود را از منطقه‌گرایی صرف و غرب‌محوری محدود، به سمت چندجانبه‌گرایی فعال و همکاری با بازیگران متنوع سوق دهد. در این مسیر، سه محور اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده‌اند: چین، روسیه و کشورهای همسو در خلیج فارس. هرکدام از این قدرت‌ها نوعی «مزیت مکمل» برای همکاری با آفریقا دارند؛ مزیت‌هایی که اگر در قالب مدل همکاری سه‌جانبه طراحی شوند، می‌توانند به‌طور چشمگیری ظرفیت ایران را در این قاره افزایش دهند.

چین، به‌عنوان بزرگ‌ترین شریک اقتصادی آفریقا و بازیگر اصلی زیرساخت‌های بزرگ‌مقیاس، در دو دهه اخیر شبکه‌ای عظیم از راه‌ها، بنادر، نیروگاه‌ها و مناطق صنعتی را در سراسر قاره ایجاد کرده‌است. این کشور در قالب ابتکار «کمربند ـ جاده» توانسته زنجیره‌ای از اتصال اقتصادی را شکل دهد که بسیاری از دولت‌های آفریقایی را به پکن وابسته کرده است. همکاری ایران با چین در این حوزه می‌تواند از طریق «پیمانکاران ایرانی»، «دانش فنی»، و «توانمندی‌های مشترک انرژی» توسعه یابد و امکان حضور پروژه‌محور ایران را فراهم کند.

در سوی دیگر، روسیه نیز با رویکرد امنیتی، معدنی و هسته‌ای وارد آفریقا شده و تلاش دارد در رقابت با غرب جایگاهی ثابت به‌دست آورد. مسکو در حوزه‌هایی مانند امنیت غذایی، غلات، انرژی هسته‌ای سبک و فناوری معدن می‌تواند شریک مکمل ایران باشد؛ به‌ویژه در کشورهایی که پیش‌تر سوابق همکاری فنی یا امنیتی با ایران داشته‌اند. با توجه به افزایش تعاملات تهران–مسکو در سال‌های اخیر و همکاری‌های راهبردی، روسیه می‌تواند در مدل‌های مشارکت سه‌جانبه نقش «تضمین‌کننده» یا «تسهیل‌کننده» داشته باشد.

اما شاید مهم‌ترین ظرفیت در کوتاه‌مدت، کشورهای همسو در خلیج فارس باشند؛ کشورهایی که با برخورداری از منابع مالی گسترده، حضور فعال در شبکه تجارت جهانی و روابط متوازن با غرب و شرق، تبدیل به بازیگران محوری توسعه آفریقا شده‌اند. بسیاری از سرمایه‌گذاری‌های سلامت، کشاورزی و لجستیک در آفریقا توسط قطر، امارات، عمان و عربستان دنبال می‌شود. پیوند این ظرفیت‌ها با توان فنی و انسانی ایران می‌تواند زمینه‌ساز مدل جدیدی از همکاری جنوب–جنوب باشد؛ مدلی که در آن ایران نقش «تولیدکننده فناوری مقرون‌به‌صرفه»، کشورهای خلیجی نقش «تأمین‌کننده سرمایه» و آفریقا نقش «بازار و میدان پروژه» را ایفا کند.

این سه محور، اگر در قالب یک استراتژی واحد آفریقایی تعریف شوند، قادرند سیاست خارجی ایران را از نگاه واکنشی و پروژه‌های پراکنده نجات دهند و به سمت یک رویکرد پایدار و برنامه‌محور سوق دهند. در چنین الگویی، ایران می‌تواند:

از تحریم‌ها عبور کند بدون آنکه به وابستگی یک‌جانبه دچار شود

بازارهای صادراتی جدید برای محصولات دانش‌بنیان و صنعتی خود بیابد

در حوزه امنیت غذایی و انرژی، نقش عرضه‌کننده منطقه‌ای را ایفا کند

جایگاه ژئوپلیتیک خود را در معادلات جنوب جهانی ارتقا دهد

موفقیت این مسیر اما نیازمند چند پیش‌شرط مهم است: زندگی‌بخشیدن به دیپلماسی اقتصادی، تقویت اتاق‌های فکر مرتبط با آفریقا، ایجاد نقشه جامع پروژه‌ها، و حضور مستمر و نه مقطعی در بازارهای آفریقایی. بدون این پیش‌نیازها، فرصت‌های تاریخی نیز به‌سرعت از دست خواهند رفت.

در نهایت، جهان به‌سوی نظمی در حال حرکت است که قدرت در آن پخش شده و همکاری‌های غیرغربی هر روز گسترده‌تر می‌شود. اگر ایران بتواند از فرصت تعامل مشترک با چین، روسیه و کشورهای همسو در خلیج فارس استفاده کند، آفریقا نه یک انتخاب، بلکه به یکی از محوری‌ترین ستون‌های سیاست خارجی نوین ایران تبدیل خواهد شد.