به گزارش اکوایران، هفته گذشته، شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به بهانه عدم همکاری کامل ایران در رژیم بازرسی که تحت توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ (برجام) برای شفاف‌ترکردن برنامه هسته‌ای تهران و تعیین محدودیت‌هایی برای جلوگیری از تغییر مسیر مواد هسته‌ای برای گریز هسته‌ای ایجاد شده بود، ایران را محکوم کرد. اما این توافق به دلایل متعددی شکست خورده است.

تصمیم عجولانه و فرصت توافق تازه

به نوشته سیدحسین موسویان، دیپلمات اسبق ایرانی و پژوهشگر دانشگاه پرینستون در وبگاه بولتن دانشمندان اتمی، قطعنامه‌های انتقادی شورای حکام آژانس الزام‌آور نیستند، اما پیام سیاسی و دیپلماتیک محکمی ارسال می‌کنند. نماینده ایران در سازمان ملل متحد گفت: «تصمیم کشورهای غربی عجولانه و غیرعاقلانه بود و بدون شک، تأثیر مخربی بر روند تعامل دیپلماتیک و همکاری سازنده خواهد داشت». ایران امروزه ممکن است تنها چند هفته با داشتن مواد کافی برای گریز هسته‌ای فاصله داشته باشد. رئیس‌جمهور و کابینه جدید ایران نیز ظرف دو ماه آینده مشخص خواهند شد.

به عقیده موسویان، ایالات متحده و اروپا اکنون باید تلاش کنند تا با دولت جدید ایران بر سر توافق هسته‌ای جدیدی را مذاکره کنند.

در نشست شورای حکام آژانس، چین، ایران و روسیه با صدور بیانیه مشترکی آمریکا را به دلیل «خروج غیرقانونی و یک‌جانبه» از برجام و اعمال «تحریم‌های یک‌جانبه و غیرقانونی» علیه تهران مسئول دانستند. این سه کشور نوشتند: «اگر امروز برجام کامل اجرا می‌شد، اکثریت قریب به اتفاق سؤالات موجود در مورد برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران را بر اساس مبنایی مورد توافق طرفین، کاهش می‌داد. دبیرخانه آژانس نیز ابزارهای تأیید و نظارت گسترده‌تری در اختیار می‌داشت».

این سه کشور آمادگی خود برای احیای توافق بر اساس متن پیش‌نویس توافقی که در آگوست ۲۰۲۲ توسط جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا منتشر شد را تأیید کرده و ایالات متحده و امضاکنندگان اروپایی برجام را به دلیل «ملاحظات سیاسی خودشان» متهم به مسدودکردن پیش‌نویس کردند.

استراتژی خودکفایی هسته‌ای

اختلاف هسته‌ای غرب با ایران از سال ۲۰۰۳ و با اطلاع‌یافتن جهان از ساخت کارخانه غنی‌سازی اورانیوم توسط ایران، آغاز شد. اما اختلاف‌نظر بین ایران و غرب در مورد مسائل هسته‌ای به پس از انقلاب ۵۷ ایران بر می‌گردد. اکنون پس از گذشت ۴۵ سال، هنوز فرصتی برای حل‌وفصل مثبت آن وجود دارد.

تأسیسات هسته‌ای ایران

در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی، ایران متحد منطقه‌ای ایالات متحده بود که از علاقه شاه به دستیابی به فناوری هسته‌ای حمایت می‌کرد. با این حال، پس از انقلاب سال ۵۷ و تسخیر سفارت آمریکا، ایالات متحده ایران را به عنوان یک تهدید دید و غرب را در ممنوعیت صادرات فناوری هسته‌ای به ایران رهبری کرد؛ اقدامی که منجر به لغو تمام توافقات هسته‌ای غرب با ایران شد.

این استراتژی ایران را به سمت خودکفایی در فناوری هسته‌ای سوق داد. پس از آنکه ایران به فناوری غنی‌سازی دست یافت، سیاست آمریکا از «عدم فناوری هسته‌ای» به «عدم غنی‌سازی اورانیوم» تغییر کرد و حق ایران برای دسترسی به فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز، به جز غنی‌سازی و جداسازی پلوتونیوم را پذیرفت.

توافق ناکام

از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳، مذاکرات بین تهران و قدرت‌های جهانی در مورد برنامه غنی‌سازی ایران با شکست مواجه شد. سپس دولت اوباما سیاست آمریکا را از «عدم غنی‌سازی» به «عدم سلاح هسته‌ای» تغییر داد که منجر به انعقاد برجام در سال ۲۰۱۵ بین ایران و پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد به علاوه آلمان شد. این توافقنامه با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رسید.

برجام جامع‌ترین توافقنامه منع اشاعه تسلیحات اتمی در تاریخ بود و ایران بالاترین سطح از شفافیت و بازرسی‌های هسته‌ای را پذیرفت و به محدودیت‌هایی در برنامه هسته‌ای خود تن داد که فراتر از الزامات معاهده منع اشاعه بود.

با این حال، در ماه مه ۲۰۱۸، حتی با وجود تأیید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مبنی بر پایبندی ایران به تمام تعهداتش، ترامپ ایالات متحده را از توافق خارج کرد، تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران را برگرداند و ۱۵۰۰ تحریم جدید به آن‌ها افزود. اروپا تصمیم گرفت با تحریم‌های آمریکا همراهی کند. با این حال، چین فرصت پیش‌آمده شد و جای غرب در روابط اقتصادی با ایران را گرفت.

پس از روی کار آمدن جو بایدن در سال ۲۰۲۱، او و اتحادیه اروپا به دنبال احیای برجام افتادند، اما نهایتاً صدها تحریم جدید اعمال کردند. این امر ایران را بر آن داشت تا با گسترش فعالیت‌های غنی‌سازی خود، به غنی‌سازی اورانیوم ۶۰ درصدی اورانیوم ۲۳۵ روی بیاورد. نتیجه این رویارویی خطرناک است؛ در حالی که برجام حداقل می‌توانست تا یک سال، ایران را از گریز هسته‌ای دور نگه بدارد، اکنون تخمین زده می‌شود تهران تنها دو هفته تا این مرحله فاصله دارد و عملاً به یک «دولت در آستانه هسته‌ای» مانند ژاپن تبدیل شده است.

استراتژی باخت-باخت دوطرفه

تحریم‌های هسته‌ای غرب طی ۴۵ سال گذشته، صدها میلیارد و شاید هزاران میلیارد دلار به اقتصاد ایران آسیب زده است. با این حال، غرب به هدف اصلی خود که جلوگیری از دستیابی سریع ایران به توانایی ساخت هسته‌ای بوده، دست نیافته است.

مذاکرات+برجامی+وین

بازی فشار مداوم در رابطه با برنامه هسته‌ای ایران، یک استراتژی باخت-باخت برای هر دو طرف به شمار می‌آید. واقعیت این است که غرب تمایلی به جبران خسارات اقتصادی ایران نداشته و ایران نیز اهرمی را که از تأخیر در غنی‌سازی اورانیوم به دست می‌آورد، به سادگی رها نمی‌کند.

دو راهی ایرانی و پنجره فرصت ۱۵ ماهه غرب

طبق قطعنامه ۲۲۳۱، شورای امنیت سازمان ملل پرونده هسته‌ای ایران را تا اکتبر ۲۰۲۵ خواهد بست. پیش از آن، اروپا می‌تواند با استفاده از مکانیزم بازگشت تحریم‌ها، تمام قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران را مجدداً اعمال کند. با این حال، محتمل‌ترین واکنش ایران خروج کامل از برجام و تعلیق عضویت خود در پیمان منع اشاعه، به عنوان کشوری بدون سلاح هسته‌ای خواهد بود. اگر در چنین شرایطی، اسرائیل و/یا ایالات متحده به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کنند، ایران می‌تواند با سلاح هسته‌ای پاسخ دهد. بن‌بست میان ایران و قدرت‌های جهانی شبیه به وضعیت کره شمالی خواهد شد.

بنابراین، ایالات متحده و اتحادیه اروپا یک فرصت ۱۵ماهه برای انتخاب بین دو گزینه دارند: ایران به عنوان یک کشور دارای برنامه پیشرفته هسته‌ای، مانند کره شمالی یا ایران به عنوان کشوری در آستانه هسته‌ای، مانند ژاپن.

برجام دو سری ستون دارد. یکی، تعهدات دائمی ایران برای پذیرش بازرسی‌های جامع و اقدامات شفافیت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، از جمله پروتکل الحاقی است که به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه می‌دهد از هر تأسیسات مشکوکی بازرسی کند. سری دوم ستون‌ها محدودیت‌هایی با «تاریخ انقضا» هستند، از جمله ممنوعیت غنی‌سازی اورانیوم توسط ایران به بالاتر از ۵ درصد اورانیوم ۲۳۵ که عمدتاً در سال ۲۰۳۰ منقضی می‌شوند.

قدرت‌های جهانی هنوز فرصتی برای مشارکت با ایران در یک «توافق هسته‌ای جدید» دارند؛ لغو تحریم‌های هسته‌ای در ازای تعهد کامل و دائمی ایران به اجرای اقدامات شفاف جامع مندرج در برجام که به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دید کاملی از فعالیت‌های هسته‌ای ایران می‌دهد. این بهترین گزینه برای جلوگیری از گریز هسته‌ای ایران است.