به گزارش اکوایران، در حالی که ایالات متحده برای انتخابات 2024 خود آماده می‌شود، ایران با جدیت آن را دنبال می‌کند و در حال ارزیابی است که چگونه پیروزی هر یک از نامزدها ممکن است بر موضوعات کلیدی مانند تحریم‌ها و دیپلماسی هسته‌ای و همچنین سیاست منطقه‌ای و خصومت آن با اسرائیل تأثیر بگذارد.

نتیجه مطلوب و همه سناریوهای ممکن

برای دهه‌ها موضع رسمی در تهران این بوده که بدون توجه به اینکه چه کسی در انتخابات آمریکا پیروز می‌شود، جمهوری اسلامی سیاست‌های خود را حفظ خواهد کرد.

به نوشته المانیتور، در سخنرانی‌ها و بیانیه‌های عمومی، مقامات ایرانی همچنان هر دو حزب را به عنوان یک موجودیت واحد و بد معرفی می‌کنند و از هر دویِ دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان به عنوان «شیطان بزرگ» یاد می‌کنند و اهمیت هرگونه تغییر احتمالی در رهبری آمریکا را کم کم می‌دانند.

با این حال، این روایت می‌تواند در زیر سطح پیچیده‌تر باشد، جایی که مقامات تهران مطمئناً به طور خصوصی در حال سنجش چگونگی تأثیر پیروزی کامالا هریس یا دونالد ترامپ بر سیاست‌های استراتژیک خود هستند.

نتیجه ایده‌آل برای تهران، دولت ایالات متحده‌ای است که بر ایران متمرکز نیست و دست آن را برای پیگیری برنامه‌های منطقه‌ای، داخلی و ادامه برنامه‌های بحث‌برانگیز هسته‌ای و موشکی خود باز می‌گذارد. اما به نظر می‌رسد تهران برای همه سناریوهای مرتبط با تغییر سیاسی در واشنگتن آماده می‌شود. خواه رهبر بعدی کاخ سفید ترامپ باشد یا هریس، سیاست خارجی ایران احتمالاً باید مسیر پیچیده‌ای از دیپلماسی و پویایی قدرت منطقه‌ای را طی کند.

از نقطه نظر کنونی ایران، چندین فاکتور حیاتی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود: احیای توافق هسته‌ای 2015، تحریم‌های اقتصادی و پیامدهای گسترده‌تر سیاست ایالات متحده در رابطه با مناقشه اسرائیل و فلسطین، که جمهوری اسلامی برای مدت طولانی در آن نقشی محوری داشته است.

علیرغم بی‌علاقگی علنی مقامات ایرانی به انتخابات آمریکا، گزارش‌های اطلاعاتی آمریکا، ایران را به راه‌اندازی کمپین‌های سایبری و اطلاعات نادرست (دیس‌اینفورمیشن) متهم کرده‌اند و مدعی تمایل تهران برای دستکاری رفتار رأی‌دهندگان و تغییر نتیجه به نفع خود هستند. ایران این اتهامات را «بی اساس» خوانده و رد کرده است.

چشم انداز توافق هسته‌ای

در حالی که ایران همچنان با چالش‌های اقتصادی و فشار وارده ناشی از تحریم‌های ایالات متحده دست و پنجه نرم می‌کند، تهران امیدوار است تغییراتی ایجاد شود که فرصت‌هایی برای تنفس ایجاد کند.

نیروگاه هسته ای بوشهر

خروج ترامپ از توافق در سال 2018 و تحمیل سیاست «فشار حداکثری» همچنان به شدت بر اقتصاد ایران تأثیر می‌گذارد، که نارضایتی عمومی زیادی را برانگیخته است.

هریس که در دولت جو بایدن معاون رئیس جمهور بوده است، حمایت خود را از تعامل دیپلماتیک نشان داده، که برخی تحلیلگران در ایران امیدوارند بتواند راهی برای بازگرداندن توافق هسته‌ای یا مذاکره برای یک توافق جدید باشد.

این امر به طور بالقوه ایران را به طور قابل توجهی به گشایش اقتصادی نزدیکتر می‌کند که به شدت به آن نیاز دارد تا تورم سرسام آور خود را مهار کند. مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، پیش از این بیش از یک بار آمادگی خود را برای گفتگو در صورتی که «آمریکایی‌ها ما و حقوق ما را به رسمیت بشناسند» اعلام کرده است.

با این حال، پیروزی دموکرات‌ها ممکن است لزوماً چنین نتیجه‌ای را به همراه نداشته باشد. محافظه‌کارانی که کنترل مجلس و سایر نهادهای کلیدی را در دست دارند، به طور سنتی به دنبال مختل کردن کوچکترین تلاش دولت میانه‌رو برای تعامل با غرب بوده‌اند. پزشکیان باید برای احیای توافق هسته‌ای انتظار موانع زیادی را داشته باشد.

و به گفته چندین مفسر ایرانی، حتی به پیروزی هریس باید با شک و تردید نگریست، زیرا او ممکن است اراده و قاطعیت لازم برای تعامل با ایران بر سر توافق را از خود نشان ندهد.

نگرانی از بازگشت ترامپ

برای بسیاری در طیف سیاسی ایران، ترامپ همچنان یک چهره «قطبی و جنگ طلب» است. بازگشت احتمالی او هم‌اکنون ترس‌های قدیمی از فشار شدید بر جمهوری اسلامی و خاطرات رویارویی تقریباً آشکار با آمریکا پس از ترور سردار سلیمانی را برانگیخته است.

دونالد ترامپ

شهریار حیدری، سیاستمدار محافظه‌کار و نمایند سابق مجلس اخیراً پیشنهاد کرد که تمایلات دیپلماتیک هریس ممکن است به سطحی از تعامل منجر شود، در حالی که «رادیکالیسم» ترامپ تنها می‌تواند تنش‌ها با ایران را پیچیده کند.

در مقابل، برای جناح‌های مخالف، ترامپ می‌تواند به عنوان متحد بالقوه آن‌ها عمل کند.

با این حال نگرانی‌هایی در مورد سابقه ترامپ و غیرقابل پیش‌بینی بودن، ابهام و تناقض در سیاست‌های او نیز وجود دارد. از نظر برخی از مخالفان، ترامپ یک تاجر است، «مردی که کارش معامله کردن است» و ممکن است در نهایت با تهران به گفتگو بنشیند و منافع اقتصادی را بر دیگر مسائل مانند سیاست‌های منطقه‌ای ترجیح دهد.

فاکتور اسرائیل

انتخابات ایالات متحده در اوج تنش‌های خاورمیانه برگزار می‌شود، و جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل پس از چندین دهه درگیری پنهانی که عمدتاً به حوزه‌های اطلاعاتی محدود شده و از طریق متحدان خارجی انجام می‌شد، بیش از هر زمان دیگری به آستانه یک جنگ همه جانبه نزدیک شدهاند.

مقامات ایرانی حمایت تزلزل ناپذیر ترامپ از سیاست‌های اسرائیل و همسویی او با آن‌ها را تهدیدی جدی می‌دانند. پیروزی ترامپ صرفاً بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل را «جسورتر» می‌کند و به او اجازه می‌دهد تا بیشتر به تهران فشار بیاورد. در مقابل، در حالی که هریس نیز حامی اسرائیل تلقی می‌شود، پیروزی او می‌تواند فشار را تعدیل کند و رویکرد نتانیاهو به ایران را مهار کند.

با این حال، شک و تردید زیادی وجود دارد و بسیاری استدلال می‌کنند که هریس فاقد قدرت و کاریزمای لازم برای به چالش کشیدن لابی‌های اسرائیل و دستیابی به پیشرفت واقعی با ایران است.

این پیام به‌ویژه در رسانه‌های محافظه‌کار طنین‌انداز می‌شود، جایی که اعتقاد بر این است که مواضع طرفدار اسرائیل هر دو نامزد، احتمال هرگونه تغییر سیاست ایالات متحده به نفع ایران را کاهش می‌دهد.

با این حال رسانه‌های اصلاح‌طلب به کامالا هریس با خوش‌بینی محتاطانه نگاه می‌کنند. آن‌ها به طور گسترده از او انتظار دارند که حداقل فشار فوری بر تهران را کاهش دهد و امکان بازگشت تدریجی به دیپلماسی هسته‌ای را، هرچند به آرامی، فراهم کند.