به گزارش اکوایران، رئیس‌جمهور ایالات متحده آزادی عمل زیادی در استفاده از نیروی نظامی دارد، حتی بدون مجوز کنگره و حتی زمانی که چنین اقدامی ممکن است نقض حقوق بین‌الملل باشد. دولت بایدن از طریق مداخلات نظامی خود در خاورمیانه از تاریخ 7 اکتبر 2023، نه تنها محدودیت‌های موجود بر قدرت‌ جنگی رئیس‌جمهور را بیشتر تضعیف کرده، بلکه ممکن است درگیری جدیدی با حوثی‌ها را برای جانشین خود به ارث گذاشته باشد.

با وجود شعار رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده، دونالد ترامپ، مبنی بر اینکه هیچ جنگ جدیدی را آغاز نمی‌کند و ادعاهای او مبنی بر اینکه آمریکا در دوران ریاست‌جمهوری اول او در صلح بود، واشنگتن در این دوره بین سال‌های 2017 تا 2021 هم در درگیری‌های جدید شرکت کرد و هم درگیری‌های موجود را بدون دریافت مجوز جدید از کنگره گسترش داد و شدت بخشید.

او به رقابت‌جویی در اقدام نظامی ایالات متحده تمایل داشت و حملات را گاهی به این دلیل انجام می‌داد که روسای‌جمهور پیشین از انجام آن‌ها خودداری کرده بودند.

به نوشته فارن پالیسی، با توجه به آزادی عمل زیادی که به فرمانده کل قوا داده می‌شود و قدرت نظامی ایالات متحده، تصمیمات رئیس‌جمهور جدید در استفاده از نیروی نظامی می‌تواند عواقب جهانی داشته باشد. با توجه به این ریسک‌ها، مرور سوابق ترامپ در استفاده از نیروی نظامی در طول دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش حائز اهمیت است.

رقابت با اوباما در سوریه

هنگامی که ترامپ در سال 2017 به قدرت رسید، او مأموریت محدود ایالات متحده در جنگ داخلی پیچیده سوریه را که هدف اصلی آن مبارزه با داعش بود، به ارث برد. با وجود اهداف سیاسی گسترده‌تر، باراک اوباما، نیروی نظامی مستقیم ایالات متحده را برای مبارزه با داعش محدود کرده بود و درخواست‌های مشاورانش برای حمله به بشار اسد و عملی کردن «خط قرمز» خود در زمینه استفاده از سلاح‌های شیمیایی را رد کرده بود.

هرچند نابودی فیزیکی «خلافت» داعش و کشته شدن رهبر آن، ابوبکر البغدادی، در نهایت در دوران ترامپ در سال 2019 رخ داد، دولت او عمدتاً اقدامات ضدتروریسم دولت اوباما را ادامه داد.

آمریکا سوریه

با این حال، ترامپ در اوایل دوران ریاست‌جمهوری خود مجبور شد که خط قرمز اوباما را بازبینی کند، زمانی که ادعا شد نیروهای اسد در سال 2017 حمله مرگباری با گاز سارین به خان شیخون انجام دادند. به گفته دو تن از فرزندان ترامپ، او پس از دیدن تصاویری از کودکان سوری که به طور مرگبار مسموم شده بودند، تصمیم گرفت به‌عنوان تلافی حمله کند. اظهارات ترامپ همچنین نشان می‌دهد که او خواستار آن بود که از اوباما یک قدم جلوتر رود و از شکست رئیس‌جمهور پیشین در اجرای خط قرمز انتقاد کرد.

با این حال، طرح اولیه ترامپ برای انتقام‌گیری اجرا نشد. به گفته خبرنگار، باب وودوارد که بعداً توسط ترامپ تا حدودی تأیید شد، ترامپ با جیم متیس، وزیر دفاع، تماس گرفت و به نظر می‌رسید که خواستار ترور بشار اسد شده باشد و فریاد زده بود: «بیاید این لعنتی رو بکشیم! بیاید بریم تو. بیاید همه‌شون رو بکشم».

وودوارد گزارش می‌دهد که متیس به زیردستانش گفته بود: «ما هیچ‌کدوم از این کارها رو انجام نمی‌دیم. ما باید بسیار محتاط‌تر باشیم.» (ترامپ این روایت از وقایع را رد کرده است.) بنابراین، واکنش ایالات متحده محتاطانه‌تر بود و شامل حملات هوایی به پایگاه هوایی شعیرات بود که ادعا می‌شود برای انجام حمله با گاز سارین استفاده شده بود.

اگرچه ترامپ در ظاهر خود را علامند به کشتن تروریست‌ها نشان می‌داد، اما از هر چیزی که به نظرش شبیه «ملت‌سازی» می‌آمد، اجتناب می‌کرد و به شدت نسبت به استقرار نیروهای نظامی گسترده تردید داشت. این نگرش‌ها باعث تصمیم فوری او در دسامبر 2018 شد، زمانی که در تماس تلفنی با رئیس‌جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، تصمیم به خروج تمام نیروهای ایالات متحده از سوریه گرفت. این حرکت ناگهانی منجر به استعفای ماتیس شد.

با وجود اعلام ترامپ، نیروهای ایالات متحده همچنان در سوریه باقی ماندند و مقامات دولت او تصمیم به بازنگری در سیاست خروج کامل گرفتند. این امر تا حدی به دلیل تمرکز پراکنده ترامپ بر این موضوع و برنامه‌های گسترده‌تر و بلندپروازانه‌تر برای سوریه در میان زیردستان او بود، برخی از آن‌ها بیشتر علاقه‌مند به استفاده از نیروهای ایالات متحده برای مقابله با ایران بودند تا داعش. در اکتبر 2019، ترامپ قسمتی از نیروهای ایالات متحده در شمال سوریه را به درخواست ترکیه عقب کشید.

ترامپ همچنین تحت تأثیر مقامات دولت خود و اعضای کنگره قرار گرفت تا برخی از نیروهای ایالات متحده را در سوریه باقی بگذارند تا «نفت را حفظ کنند». این حامیان از تمایل دیرینه ترامپ برای بهره‌مندی ملموس از استقرار نیروهای نظامی ایالات متحده استفاده کردند. این واقعیت که «حفظ نفت» هم غیرعملی و هم غیرقانونی بود، اهمیتی نداشت.

تغییر شدید در قبال ایران

تغییر سیاست ترامپ در قبال ایران به مراتب دراماتیک‌تر بود. اوباما زمانی که دفتر را ترک کرد، برنامه هسته‌ای ایران را از طریق یک توافق چندجانبه محدود کرده بود، در حالی که متحدان ایران در عراق با نیروهای آمریکایی یک آتش‌بس محتاطانه را رعایت می‌کردند و هر دو طرف علیه داعش می‌جنگیدند.

پایگاه عین الاسد

پس از اخراج بسیاری از افراد در دولت خود که «افراد بالغ» کابینه تلقی می‌شدند، ترامپ از توافق هسته‌ای ایران خارج شد و تحریم‌ها را دوباره اعمال کرد تا «فشار حداکثری» وارد کند. این اقدامات تعادل شکننده پرتنش در عراق را بر هم زد. حالا که تهران دیگر آن‌ها را مهار نمی‌کرد، گروه‌های مستقر در عراق از سال 2018 حملات خود را علیه نیروهای آمریکایی از سر گرفتند.

با این حال، ترامپ تمایلی به درگیر شدن در یک رویارویی بزرگ با ایران نداشت. پس از سرنگونی یک پهپاد آمریکایی در خلیج فارس در سال 2019، ترامپ در نهایت از حمله تلافی‌جویانه‌ای که مشاوران تندرو او پیشنهاد کرده بودند، خودداری کرد - گفته می‌شود که این تصمیم به دلیل مشاوره تاکر کارلسون، مجری تلویزیونی بوده است. ترامپ همچنین از پاسخ به حملات موشکی به تأسیسات نفتی در عربستان سعودی خودداری کرد. ترامپ اعلام کرد که «می‌خواهد از درگیری با ایران اجتناب کند» و تمایل خود را برای دستیابی به یک توافق هسته‌ای جدید با تهران نشان داد.

با این حال، تندروهای اطراف ترامپ در نهایت او را متقاعد کردند که اقدام نظامی قابل توجه و تحریک‌آمیزی علیه ایران انجام دهد. طبق گزارش‌ها، مقاماتی مانند مایک پومپئو، مدیر وقت سیا، از سال 2017 به برنامه‌ریزی برای ترور سردار سلیمانی، فرمانده فقد نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پرداخته بودند. ادامه حملات به نیروهای آمریکایی در عراق در اواخر سال 2019 این اقدام را توجیه کرد؛ ترامپ در نهایت در ژانویه 2020 این دستور را داد و تنش را به سطح کم‌سابقه‌ای برد.

دولت ترامپ، تندروهای ضدایران در کنگره و تحلیلگران پس از آن سعی کرده‌اند ترور سردار سلیمانی را به‌عنوان «بازگرداندن بازدارندگی» در برابر ایران معرفی کنند. چنین تلاشی برای تغییر روایت نه تنها حمله موشکی فوری ایران به نیروهای آمریکایی را (که باعث آسیب مغزی در تعدادی نیروهای آمریکایی شد) پنهان می‌کند، بلکه همچنین حملات بیشتر به نیروهای آمریکایی در عراق توسط گروه‌های نزدیک به ایران در باقی‌مانده دوره ترامپ را که برخی از آن‌ها منجر به تلفات آمریکایی‌ها شد، نادیده می‌گیرد.

حمایت از جنگ‌های دیگران

در یمن، دولت اوباما یک کمپین ضدتروریسم علیه القاعده در شبه‌جزیره عربستان (AQAP) و یک درگیری با نیروهای حوثی به ترامپ تحویل داد که در آن ایالات متحده به‌طور مستقیم درگیر نبوده است (به جز یک حمله به تأسیسات راداری حوثی‌ها در اواخر 2016).

با این حال، ایالات متحده به تأمین تسلیحات ضروری، نگهداری و قطعات یدکی برای کمپین بمباران ویرانگر تحت رهبری عربستان سعودی ادامه داد. گرایش ائتلاف به استفاده از سلاح‌های آمریکایی برای بمباران یمن و عدم بهبود در هدف‌گیری در طول 18 ماه باعث شد رئیس‌جمهور وقت تصمیم به تعلیق انتقال مهمات هدایت‌شونده دقیق به عربستان سعودی بگیرد. این تصمیم پس از آن بود که هواپیماهای جنگی عربستان سعودی یک مراسم عزاداری در صنعا را بمباران کردند و بیش از 100 غیرنظامی را کشته‌اند.

یمن

ترامپ به سرعت تعلیق فروش سلاح‌های اوباما به عربستان سعودی را لغو کرد. در حالی که ترامپ علاقه‌ای به درگیری مستقیم نظامی ایالات متحده در درگیری سعودی-حوثی نداشت، او بسیار مشتاق به فروش سلاح به ریاض بود.

اگرچه دولت او بعدها از عربستان سعودی تضمین خواست که سلاح‌های آمریکایی را مطابق با قوانین جنگ استفاده کند، اما تمایل به فروش سلاح بر مسئولیت‌پذیری سایه انداخت. پس از اینکه عربستان سعودی در سال 2018 از مهمات هدایت‌شونده دقیق آمریکایی برای حمله به یک اتوبوس مدرسه پر از کودکان یمنی استفاده کرد، ترامپ این حمله را به عنوان یک «نمایش وحشت» توصیف کرد و صادقانه اعتراف کرد که سعودی‌ها «نمی‌دانستند چگونه از این سلاح استفاده کنند.»

وقتی که بازرس کل وزارت امور خارجه تحقیقات خود را درباره فروش سلاح‌های آمریکایی به عربستان سعودی و تلاش‌های وزارتخانه برای کاهش تلفات غیرنظامیان آغاز کرد، ترامپ بازرس کل را اخراج کرد و سپس وزارت امور خارجه نتایج کامل تحقیقات را مخفی کرد.

پیش‌بینی غیر ممکن است

هیچ راه مطمئنی برای پیش‌بینی چگونگی استفاده ترامپ از قدرتش به‌عنوان فرمانده کل قوا وجود ندارد. درجه مشارکت شخصی ترامپ در سیاست‌ها، افرادی که او تصمیم می‌گیرد به آن‌ها گوش دهد، و تمایل یا توانایی تیم او برای مهار پیشنهادات غیرواقعی، از جمله منابع متعدد عدم قطعیت هستند.

با این حال، سوابق او از 2017 تا 2021 و اظهارات بعدی‌اش - خصوصاً پس از انتخابات 2024 - می‌تواند پیش‌نمایشی از دستورکار او به‌عنوان فرمانده کل قوا باشد.

ترامپ هیچ‌گاه یک فرد صلح طلب نبوده است و علاقه زیادی به صدور تهدیدهای نظامی پرصدا دارد. (اظهارات اخیر او درباره احتمال اقدام نظامی در مورد گرینلند و پاناما بیشتر به نظر می‌رسد که نوعی حواس‌پرتی و تهدید توخالی باشد - فعلاً). و اگرچه چنین تهدیداتی به‌تنهایی ممکن است به منافع ایالات متحده آسیب برساند، او اغلب در پیگیری این تهدیدات کوتاهی کرده است، و به نظر می‌رسد که قصد نداشته باشد ایالات متحده را عمداً درگیر یک درگیری نظامی بزرگ کند. در حقیقت، او ممکن است دوباره به دنبال خروج نیروهای ایالات متحده از درگیری‌ها در سوریه، سومالی و احتمالاً عراق باشد.

با این حال، غرایز ترامپ تنها آرامش محدودی را برای کسانی که نگران جنگ‌های بیشتر ایالات متحده هستند، به ارمغان می‌آورد. تمایل او برای تشدید کمپین‌های بمباران ایالات متحده در سومالی و افغانستان پیش از حرکت به سوی عقب‌نشینی نیروها، ممکن است الگویی برای نحوه مدیریت او در درگیری احتمالی با حوثی‌ها باشد که ممکن است به دولت او به ارث برسد. سوابق او در حمایت از کمپین نظامی عربستان سعودی در یمن نشان می‌دهد که او از تشویق کشورهای دیگر در جنگ‌هایشان، صرف‌نظر از نحوه جنگیدن آن‌ها، خوشحال است.

و همان‌طور که در ترور سردار سلیمانی مشاهده شد، ترامپ ممکن است بدون درک کامل پیامدهای اقداماتش، به طور بی‌پروایانه عمل کند - به‌ویژه اگر مشاورانش او را ترغیب کنند. از این منظر، تفکرات ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری اولش درباره حملات موشکی به کارتل‌های مواد مخدر مکزیک به‌ویژه نگران‌کننده است.

با ایجاد تردید در مورد اینکه آیا ایالات متحده از متحدان و شرکای خود دفاع خواهد کرد یا نه، ترامپ ممکن است موجب ماجراجویی از سوی رقبا و همچنین گام‌های هسته‌ای احتیاطی از سوی کشورهایی مانند کره جنوبی شود که ممکن است تصمیم بگیرند زمان آن فرا رسیده که به استقلال بیشتری دست یابند، چیزی که پیش‌تر آن را ضروری نمی‌دانستند.

حامیان ترامپ گاهی بی‌ثباتی او را به‌عنوان یک ویژگی خوب تحسین می‌کنند که باعث می‌شود دشمنان خارجی او خارج از تعادل و در ترس باشند. چه این ویژگی واقعاً یک فضیلت باشد و چه نه، فرمانده کل قوای قدرتمندترین نیروی نظامی جهان دوباره فردی غیرقابل پیش‌بینی خواهد بود و احتمالاً حتی کمتر از دوره اول خود محدود خواهد شد.