ماجرا از جایی آغاز شد که سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در سخنانی جنجالی مدعی شد «مکانیسم ماشه» یا همان سازوکار بازگشت خودکار تحریمها، ابتکار محمدجواد ظریف بوده است؛ فرمولی که به گفته او، راه بازگشت قطعنامههای شورای امنیت را باز گذاشت و در عمل، «دامی حقوقی» برای ایران شد.
لاوروف همچنین ادعا کرد در مراحل نهایی مذاکرات، تصمیمها تنها میان ظریف و جان کری، وزیر خارجه وقت آمریکا گرفته میشد و سایر اعضای گروه ۱+۵ عملاً تماشاگر بودند.
این اظهارات که به سرعت در رسانههای بینالمللی بازتاب یافت، واکنش تند ظریف را در پی داشت. وزیر خارجه پیشین ایران در واکنش به این سخنان روایت تازهای از پشت صحنه مذاکرات برجام ارائه کرد؛ روایتی که به گفته بسیاری از تحلیلگران، بخشهایی از روابط پنهان و رقابتهای نهچندان آشکار میان تهران و مسکو را روشنتر میکند.
روایت ظریف از پیشنهاد جنجالی
محمدجواد ظریف، در سخنرانی خود در پنجاهوهشتمین گردهمایی «یاران و دانشآموختگان دانشگاه تبریز و علوم پزشکی» با محوریت «مردم و امنیت ملی» درباره پیشنهادی که به جای مکانیسم ماشه روی میز مذاکرات گذاشته شده بود، گفت: یک روز دیدیم آقای جان کری با برگهای در دست وارد جلسه شد و پیشنهادی آورد که قطعنامهها هر شش ماه یکبار تعلیق شود. یعنی هر شش ماه باید به شورای امنیت میرفتیم و اگرچه بهطور اتوماتیک تمدید میشد، اما با درخواست دو عضو شورا میتوانست به رأیگیری گذاشته شود. اگر این طرح تصویب میشد، برجام شش سال پیش تمام شده بود.
ظریف سپس افزود: به کری گفتم این چه پیشنهادی است که آوردهای؟ به عقل و شعور من توهین میکنی؟ گفت نه، من به شعور تو توهین نمیکنم؛ این را رفیقت لاوروف داده است.
این جمله آخر، همان بخش کلیدیای بود که تنش دیپلماتیک میان دو وزیر خارجه را به سطح رسانهها کشاند. ظریف عملاً میگوید طرحی که امروز لاوروف ایران را بابت آن مورد انتقاد قرار میدهد، در اصل از سوی خود روسیه مطرح شده بود.
اختلاف روایت یا اختلاف منافع؟
اظهارات ظریف تنها یک واکنش شخصی نبود. بسیاری از ناظران معتقدند که این جدال زبانی در واقع بازتاب اختلافات عمیقتری است که از همان دوران مذاکرات هستهای میان تهران و مسکو وجود داشت.
در سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵، ایران در تلاش بود با دستیابی به توافقی جامع با غرب، بخشی از فشار تحریمها را کاهش دهد. در مقابل، روسیه در آن دوره ضمن حفظ روابط راهبردی با تهران، نگران بود که نزدیکی ایران و غرب توازن منطقهای را به زیان منافع مسکو تغییر دهد.
ظریف در بخش دیگری از سخنانش به همین نکته اشاره کرده است: در دوران وزارت من، تنها زمانی بود که روسیه و چین در کنار ایران ایستادند. پیش از آن، مسکو به تمام قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران رأی مثبت داده بود. او همچنین گفت: روسیه نمیخواهد ایران با جهان رابطه آرامی داشته باشد و نه وارد درگیری مستقیم شود.
این گزاره شاید صریحترین نقدی باشد که یک مقام بلندپایه سابق ایرانی نسبت به سیاستهای روسیه بیان کرده است؛ نقدی که همزمان با تحولات تازه در روابط ایران و روسیه، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
واکنشها در تهران و رسانهها
انتشار سخنان ظریف و لاوروف بهسرعت فضای رسانهای ایران را داغ کرد. برخی از چهرههای نزدیک به دولت یازدهم و دوازدهم از ظریف حمایت کردند و گروهی دیگر او را متهم به بازخوانی گزینشی تاریخ کردند.
حسامالدین آشنا، مشاور پیشین روحانی در واکنشی تلویحی نوشت: «زبان روحانی و ظریف را باز نکنید، ضرر میکنید.» این جمله بهسرعت در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد و بسیاری آن را هشداری به مخالفان سیاسی دولت یازدهم و دوازدهم دانستند.
در مقابل برخی تحلیلگران نیز مدعی شدند که سخنان ظریف میتواند به تضعیف روابط ایران و روسیه در شرایط حساس کنونی منجر شود. اما در میان تحلیلهای گوناگون، یک پرسش مشترک تکرار میشود: آیا زمان بازتعریف رابطه تهران و مسکو فرا رسیده است؟
در نهایت، جدال ظریف و لاوروف را میتوان فراتر از اختلاف بر سر یک واژه یا یک بند حقوقی دانست. جدالی که نشان میدهد برجام هنوز زنده است، اما اینبار نه در قالب توافقی هستهای، بلکه در میدان روایتها و رقابتهای سیاسی.