به گزارش اکوایران، با افزایش استفاده کشورهای گروه بریکس و همچنین مناطقی مانند خاورمیانه و آسیا از ارزهای محلی برای پرداخت‌های فرا‌مرزی، این باور در حال شکل‌گیری است که اهمیت دلار در امور مالی بین‌المللی، به خصوص در بازارهای جهانی نفت و استفاده از پترودلار، در حال کاهش است.

اما پترودلار چیست؟ به طور خلاصه، تعهدی از سوی عربستان سعودی است که درآمد دلاری حاصل از فروش نفت به ایالات متحده را برای خرید اوراق خزانه داری آمریکا اختصاص دهد. اما تاریخچه آن پیچیده‌تر است.

ایالات متحده و عربستان سعودی در سال ۱۹۷۴

بیایید نگاهی به دوران ریاست جمهوری نیکسون بیندازیم. ایالات متحده درگیر تورم بالا و کسری حساب جاری قابل توجهی در بحبوحه جنگ جاری ویتنام بود که فشار نزولی بر دلار وارد می‌کرد و ذخایر طلای آمریکا را تهدید می‌کرد.

در سال ۱۹۷۱، ایالات متحده به قابلیت تبدیل دلار به طلا پایان داد که ستون اصلی سیستم پولی بین‌المللی برتون وودز با نرخ‌های ارز ثابت بود. در سال ۱۹۷۳ارزهای اصلی شروع به شناور شدن در برابر یکدیگر کردند. سپس شوک نفتی پاییز آن سال به وجود آمد، زمانی که سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) تولید نفت را کاهش داد و ایالات متحده را در طول جنگ یوم کیپور تحریم نفتی کرد.

در بحبوحه عدم قطعیت شدید اقتصادی و سیاسی، با نزدیک شدن به پایان جلسات استیضاح واترگیت، دولت نیکسون دست به یک مأموریت دیپلماتیک زد که شراکت اقتصادی با عربستان سعودی را تثبیت می‌کرد، کشوری که نقشی اساسی در تجارت جهانی انرژی داشته است.

ایالات متحده در ازای تشویق ریاض به استفاده از دلار به عنوان واسطه مبادله برای فروش نفت خود (و در نتیجه هدایت آن دلارها به بازار اوراق قرضه خزانه داری برای کمک به تأمین کسری بودجه آمریکا)، قول تامین تجهیزات نظامی به عربستان سعودی و حمایت از امنیت ملی آن کشور را داد.

علیرغم آشوب و بی‌ثباتی در ایالات متحده در آن زمان، این توافق نشان داد که این کشور همچنان قدرت تعیین دستور کار بین‌المللی را دارد. این توافقنامه علاوه بر تثبیت تقاضا برای دلار، استفاده از آن در تجارت نفت و کالاها را ترویج کرد و در عین حال تقاضای ثابتی برای اوراق خزانه داری آمریکا ایجاد کرد. این امر به تقویت جایگاه دلار به عنوان ارز اصلی برای ذخیره، تأمین مالی و تراکنش‌های جهانی کمک کرد.

دلار و طلا

جهانی نو

سپس پنجاه سال به جلو می‌رویم. موقعیت مسلط جهانی که ایالات متحده از آن بهره‌مند بود، به طور نسبی ضعیف شده است. سهم این کشور از تولید ناخالص داخلی جهان از 40 درصد در سال 1960 به 25 درصد کاهش یافته است. اقتصاد چین از نظر برابری قدرت خرید از ایالات متحده پیشی گرفته است. اکنون ایالات متحده مجبور است برای حفظ نفوذ خود با پکن که هر روز جسورتر می‌شود، رقابت کند، در حالی که همچنین با فشارهایی حتی از سوی متحدان خود مانند اروپا و سایر کشورها روبرو است که می‌خواهند در مسائل مالی و سیاست خارجی از واشنگتن استقلال بیشتری داشته باشند.

به طور خاص، بسیاری از کشورها برای کاهش آسیب پذیری خود در برابر استفاده فزاینده واشنگتن از تحریم‌های اقتصادی و مالی، تلاش کرده‌اند تا به جای دلار، ترتیبات جایگزین پرداخت‌های فرامرزی ایجاد کنند.

در عین حال، ایالات متحده وابستگی بسیار کمتری به نفت عربستان پیدا کرده است. در واقع، به لطف انقلاب شل (نوعی سنگ رسوبی) ایالات متحده اکنون بزرگترین تولید کننده نفت در جهان و یک صادرکننده خالص نفت است. این کشور همچنان از عربستان سعودی نفت وارد می‌کند، اما با حجمی بسیار کمتر.

در مقابل، چین با سهم بیش از 20 درصدی از صادرات نفت عربستان، به بزرگترین مشتری نفت این کشور تبدیل شده است. پکن روابط نزدیک و تجارت محوری را در سراسر خاورمیانه برقرار کرده است، جایی که نفوذ آمریکا کاهش یافته است.

تمایل عربستان سعودی به تنوع بخشیدن به ارزهای مورد استفاده در فروش نفت با استراتژی گسترده‌تری همخوانی دارد که مستلزم افزایش روابط بین‌المللی این کشور فراتر از ایالات متحده و اروپا است. تمایل عربستان به پیوستن به باشگاه بریکس (گروهی از کشورهای در حال توسعه) و همکاری با چین و سایر کشورها در پروژه mBridge برای بررسی استفاده از ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) برای پرداخت‌های فرامرزی نباید تعجب آور باشد.

شی جین پینگ محمد بن سلمان چین عربستان

معمای جهانی دلار

علاقه عربستان سعودی به تنوع بخشیدن به ارزهای مورد استفاده‌اش، گامی کوچک اما نمادین در مسیر کاهش ارزش دلار است. کشورها به طور فزاینده‌ای از ارزهای خود در تجارت فرامرزی و معاملات سرمایه گذاری استفاده می‌کنند. ترتیبات لازم برای انجام این کار خارج از محدوده نفوذ کامل هر قدرت بزرگی است. این موارد شامل خطوط تبادل ارزی توافق شده بین بانک‌های مرکزی و پیوند دادن سیستم‌های پرداخت و تسویه حساب ملی است. استفاده از ارزهای محلی/ملی برای پرداخت‌های فرامرزی در حال حاضر بهره‌وری هزینه دارد، زیرا اتکای کمتری به بازارهای سیال ارز خارجی و پول دارد و به بازارها امکان تبادل مستقیم جفت ارزهای محلی را بدون نیاز به دلار به عنوان واسطه می‌دهد. به نظر می‌رسد بسیاری از کشورهای ذکر شده در بالا این هزینه را برای کاهش وابستگی خود به دلار ضروری دانسته‌‌اند. پیشرفت‌های فناوری پرداخت دیجیتال، مانند توکن‌ها  (tokenization)، چنین هزینه‌هایی را به شدت کاهش می‌دهد.

در چند سال گذشته، اکوسیستم پرداخت دیجیتال به طور قابل توجهی به سمت واحدهای مبادله با عنوان «توکن» مانند ارزهای دیجیتال بانک مرکزی یا استیبل کوین‌های وابسته به دلار یا ارزهای مهم دیگر حرکت کرده است.

این واحدهای توکن را می‌توان به طور لحظه‌ای و مستقیم بدون نیاز به پردازش از طریق واسطه‌هایی مانند بانک‌ها مبادله کرد. ارزهای توکن هنوز تا پذیرش گسترده فاصله دارند، اما چنین اکوسیستمی نیاز کشورها به نگهداری ذخایر برای اطمینان از نقدشوندگی کافی را به طور قابل توجهی کاهش می‌دهد و نقش بازار عمیق و نقد اوراق بهادار خزانه‌داری آمریکا را به عنوان ستون کلیدی حمایت از موقعیت غالب دلار در امور مالی بین‌المللی تضعیف می‌کند. در واقع، سهم دلار در ذخایر جهانی از 71 درصد در سال 1999 به 58 درصد در حال حاضر کاهش یافته است - به نفع چندین ارز ثانویه.

در آینده قابل پیش بینی، سلطه دلار همچنان باقی خواهد ماند. اما ممکن است یک دموکراتیزاسیون تدریجی در چشم انداز مالی جهانی در حال انجام باشد که به جهانی ختم شود که در آن می‌توان از ارزهای محلی بیشتری برای معاملات بین المللی استفاده کرد. در چنین دنیایی، نقش دلار همچنان برجسته خواهد بود، اما بدون نفوذ بیش از حد آن؛ نفوذی که توسط ارزهایی مانند رنمینبی چین، یورو و ین ژاپن به گونه‌ای متناسب با جای پای بین‌المللی اقتصادهایشان تکمیل می‌شود. در این زمینه، رویکرد عربستان سعودی به پترودلار همچنان پیام‌آور مهمی برای آینده مالی جهان خواهد بود، همانطور که اختراع آن در پنجاه سال پیش چنین بود.