به گزارش اکوایران، جزئیات دقیق آنچه حدود ساعت ۱:۴۵ بامداد در تهران رخ داد و منجر به ترور اسماعیل هنیه شد، تعیین‌کننده رخدادهای بعدی است.

به نوشته نیک پِیتِن والش برای وبگاه سی‌ان‌ان، صرف‌نظر از اینکه این حمله چگونه رخ داده، به وضوح نقض جدی حاکمیت ایران و حباب امنیتی تهران به شمار می‌رود. هنیه مهمان ایران بود و اگر سران تهران نتوانند امنیت حداقلی را برای متحدان خود تضمین کنند، وجهه‌شان به عنوان یک قدرت منطقه‌ای تضعیف می‌شود.

اما ایران در گذشته نیز چنین نقض‌هایی را به ویژه برای ترور ایرانی‌ها، تحمل کرده است. ترور محسن فخری‌زاده، دانشمند برجسته هسته‌ای ایران در سال ۲۰۲۰ نیز با خشم محدودی همراه بود.

حقیقت این است که گزینه‌های ایران محدود بوده و هیچ‌کدام مطلوب کامل نیستند. واضح است که تهران تمایل ندارد قدرتمندترین نیروی مقاومت، یعنی حزب‌الله را در جنگی تمام‌عیار با اسرائیل ببیند. صرف‌نظر از وحشت انسانی عظیمی که چنین تقابلی برای لبنانی‌ها و اسرائیلی‌ها ایجاد خواهد کرد، حزب‌الله همچنان یک کارت قدرتمند است که تهران احتمالاً فقط یک‌بار می‌تواند بازی کند. بنابراین ایران باید با دقت انتخاب کند که چه زمانی این کار را انجام دهد.

با این حال، در ماه آوریل و پس از ترور فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، تهران عملیات موشکی و پهپادی تمام‌عیاری علیه اسرائیل انجام داد و ۳۰۰ پرتابه را مستقیماً از خاک ایران به سمت سرزمین‌های اشغالی شلیک کرد. پاسخ تهران به ترور هنیه نقش آن‌ها به عنوان یک قدرت منطقه‌ای را تعریف کرده، اما همچنین مخاطرات برای آن را افزایش می‌دهد. یک حمله مخفیانه و نامتقارن طی چند هفته بعد ممکن است نتواند آسیبی که به وجهه ایران وارد شده را جبران کند. با این حال، خط‌قرمزها دوباره شکسته شده و یک پله دیگر از نردبان تشدید پیموده شده است.