به گزارش اکوایران، انتخاب یحیی سنوار، رهبر حماس در نوار غزه به عنوان رئیس سیاسی جدید این گروه پایتخت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله ترکیه را غافلگیر کرد. واکنش اولیه آنکارا اینگونه بود که برخلاف سایر نامزدها، سنوار تندرو و به ایران نزدیک‌تر است که می‌تواند تلاش‌های ترکیه برای تقویت وحدت داخلی فلسطینیان و حمایت از حماس را پیچیده کند.

به نوشته المانیتور، پس از ترور اسماعیل هنیه، گمانه‌زنی‌هایی در مورد جانشین او مطرح شد. به نظر می‌رسد آنکارا انتظار خالد مشعل را داشت که از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۷ رئیس سیاسی گروه فلسطینی بود. دیگر نامزدهای احتمالی از نظر آنکارا زاهر جبارین، رئیس مالی گروه شبه نظامی یا نزار عوادالله، عضو دیگر دفتر سیاسی از غزه بودند.

به گفته کارشناسان، روابط ترکیه با حماس تحت رهبری سنوار حداقل در ابتدا، دستخوش تغییر چشمگیری نخواهد شد. در حالی که بعید است سنوار علی‌رغم گرایش‌های طرفدار ایران، حماس را به ابزار صرف سیاست تهران تبدیل کرده، اما تصویر او به عنوان یک چهره نه چندان میانه‌رو و وضعیت او به عنوان مغز متفکر حملات ۷ اکتبر نشان می‌دهد که نسبت به هنیه و مشعل، او احتمالاً کمتر به توصیه ترکیه مانند عمل کند.

سیگنال رهبری سنوار؛ تغییر اساسی یا اصلاح مسیر؟

از یک نظر، صعود سنوار به بالاترین مقام سیاسی حماس از روی تحدی بود؛ سیگنالی از سوی این گروه به اسرائیل و حامیان غربی آن مبنی بر اینکه صرف‌نظر از تعداد ترورهایی که تل‌آویو علیه رهبران آن انجام می‌دهد، عقب‌نشینی نخواهد کرد.

ماه‌هاست که دولت بایدن ادعا می‌کند به توافق آتش‌بس در غزه نزدیک است؛ جایی که ارتش اسرائیل از زمان حمله ۷ اکتبر، نزدیک به ۴۰ هزار فلسطینی که اکثر آن‌ها زن و کودک بوده را کشته است و هر بار، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل خواسته‌های جدید و افراطی مطرح کرده و در روند مذاکرات سنگ‌اندازی می‌کند.

هنیه به آرامی و اعتدال معروف بود و حتی پیشنهاد کرد که اگرچه حماس احتمالاً اسرائیل را به رسمیت نشناسد، اما آماده پذیرش یک دوره طولانی «هُدنه» (به معنای «آرامش» یا «سکوت» در زبان عربی) با این رژیم خواهد بود. در آوریل، هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه اعلام کرد که هنیه و سایر رهبران حماس آماده پذیرش راه‌حل دو کشوری با اسرائیل بر اساس مرزهای ۱۹۶۷ و با بیت‌المقدس شرقی به عنوان پایتخت فلسطین هستند. علاوه بر این، فیدان گفت که پس از حل‌شدن مناقشه اسرائیل و فلسطین، حماس بال نظامی خود را منحل کرده و به عنوان یک حزب سیاسی ادامه خواهد داد.

اگر ترور هنیه را پاسخ اسرائیل به این ایده بدانیم، پس پاسخ حماس نیز ارتقای سنوار جنگ‌دیده به بالاترین مقام سیاسی بود.

یحیی سنوار اسرائیل جنگ غزه

به گفته علی بکیر، استاد دانشگاه قطر و پژوهشگر ارشد غیرمقیم در مرکز رفیق الحریری شورای آتلانتیک، اسرائیل با ترور هنیه «به بال نظامی حماس قدرت بخشید». او به المانیتور گفت: «ترور یک مذاکره‌کننده میانه‌رو مانند هنیه به این معنی است که حماس نمی‌تواند کسی را برگزیند که ضعف نشان دهد».

در غیاب آتش‌بس، به قدرت رسیدن سنوار به بالاترین مقام در حماس احتمالاً جنگ بین اسرائیل و حماس و سایر گروه‌های مقاومت منطقه، به ویژه حزب‌الله لبنان را تشدید خواهد کرد؛ اما همچنین در زمان جالبی اتفاق افتاد.

همانطور که روزنامه اماراتی نشنال در هفته گذشته گزارش داد، سنوار مخالفت شدیدی با ایده تشکیل نیروی چندملیتی پیش از برگزاری انتخابات قانونگذاری و ریاست‌جمهوری برای تشکیلات خودگردان فلسطینی ابراز کرد. از آنجایی که حماس در انتخابات قانونگذاری سال ۲۰۰۶ در کرانه باختری و غزه پیروز شد و اختلافات حماس و فتح منجر به فروپاشی روابط دو گروه گردید، هیچ انتخابات جدیدی برای ریاست تشکیلات خودگردان فلسطینی یا شورای قانونگذاری فلسطین برگزار نشده است.

به نظر می‌رسد اسرائیل در جبهه داخلی بیش از همیشه دچار شکاف شده است؛ به طوری که فعالان راست‌گرا و حتی اعضای پارلمان با حمله به یک پایگاه نظامی برای آزادکردن سربازانی که متهم به آزار جنسی یک زندانی فلسطینی بودند، طوفان به پا کردند. در همین حال، اسرائیلی‌ها خود را برای دور دیگری از انتقام از سوی ایران و نیروهای مقاومت به دلیل ترور هنیه آماده می‌کنند.

بنابراین اگر حماس احساس کند که اسرائیل سعی خواهد کرد بر اختلافات داخلی خود را با تشدید افراط‌گری علیه فلسطینیان سرپوش گذاشته یا اگر ارتش اسرائیل دنبال ترور سنوار بیافتد، احتمالاً او فرد مناسبی برای رهبری این گروه باشد. در گذشته، نتانیاهو برای تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطین به رهبری سازمان آزادی‌بخش فلسطین، به حماس اجازه داده بود تا از حمایت خارجی برای تقویت خود استفاده کند.

ترکیه، حماس و تشکیلات خودگردان فلسطین

هیچ‌کدام از این‌ها به نفع آنکارا نیست. از اواخر دهه ۲۰۰۰، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه از روابط خود با حماس و سازمان آزادی‌بخش فلسطین برای تقویت موضع فلسطینی‌ها در سیاست منطقه‌ای و بین‌المللی و همچنین گسترش نقش ژئوپلیتیکی ترکیه استفاده کرده است. آنکارا دو هدف نهایی را در نظر داشت: دورکردن حماس از حوزه نفوذ ایران و تضمین یک راه‌حل دیپلماتیک برای مسئله اسرائیل و فلسطین.

بدین منظور، اردوغان در ۲۰ آوریل میزبان هنیه، مشعل و سایر رهبران حماس در استانبول بود که سر و صدای همیشگی اسرائیل و حامیان غربی آن را به همراه داشت که ترکیه از «تروریست‌ها» حمایت می‌کند. بر خلاف ایالات متحده و اعضای اتحادیه اروپا، آنکارا حماس را گروه تروریستی نمی‌داند.

لِوِنت کِمال، روزنامه‌نگار باتجربه مستقر در استانبول که خاورمیانه را از نزدیک پوشش می‌دهد، معتقد است از حمایت ترکیه از حماس و پذیرش رهبران آن اغلب «برداشت اشتباه می‌شود». او به المانیتور گفت: «ما می‌توانیم رابطه بین ترکیه و حماس را دوستی تعریف کنیم، نه بیشتر و نه کمتر. ترکیه هیچ سیاستی برای استفاده از حماس به عنوان یک گروه نیابتی مسلح ندارد. رابطه آنکارا با این گروه مربوط به حمایت سیاسی، مشاوره و کمک‌های بشردوستانه است».

یحیی سنوار

بنابراین آیا ترکیه می‌تواند حماس تحت رهبری سنوار را برای تشکیل یک جبهه مذاکره واحد علیه اسرائیل تشویق کند؟ کمال هشدار می‌دهد که این کار به زودی انجام نخواهد شد. او گفت: «پیش‌بینی اینکه رابطه بین ترکیه و حماس چگونه تکامل می‌یابد دشوار است. سنوار قدرتمندترین رهبر حماس است و گروه او روابط بسیار نزدیکی با ایران و حزب‌الله لبنان دارد». او افزود که آنکارا به دلیل نقش سنوار در حمله ۷ اکتبر، روابط او با ایران و حزب‌الله و نگرش رادیکال‌ترش، «وضعیت را دوباره ارزیابی خواهد کرد» و همزمان، حمایت صریح آن از آرمان فلسطین ادامه خواهد داشت.

در حالی که گرایشات سنوار حماس را به یک ابزار صرف ایران تبدیل نخواهد کرد، کمال هشدار می‌دهد که هر رهبر حماس در صورت طولانی‌شدن جنگ مجبور خواهد بود تعامل بیشتری با کشورهایی داشته باشد که می‌توانند به او سلاح و اطلاعات بدهند.

برای ترکیه، مشکل بزرگ‌تر تعادل بین حماس و فتح است. پس از اینکه اردوغان محمود عباس، رئیس‌جمهور تشکیلات خودگردان را به دلیل نپذیرفتن دعوت برای سخنرانی در پارلمان ترکیه سرزنش کرد، عباس برای سه‌شنبه هفته بعد سفری به ترکیه برنامه‌ریزی کرد. مشخص نیست که آیا یک مقام ارشد حماس به عباس خواهد پیوست یا خیر؛ اگرچه این شخص سنوار نخواهد بود که اعتقاد بر این است رهبری نیروهای حماس در غزه علیه اسرائیل را بر عهده دارد.

برای سناریوهای پس از آتش‌بس، ترکیه مانند سنوار با ایده تشکیل یک نیروی چندملیتی به رهبری کشورهای عرب طرفدار اسرائیل که مانع از حفظ قدرت حماس در غزه می‌شود، مخالف است. در عوض، آنکارا بر ایجاد یک سازوکار ضمانت مشترک با سایر قدرت‌های منطقه‌ای بر سر سرزمین‌های فلسطینی که در آن کشورهای منطقه‌ای دوستدار فلسطین می‌توانند به نمایندگی از فلسطینی‌ها به عنوان ضامن صلح عمل کنند، تاکید دارد.

ترکیه، فلسطین و اسرائیل: مناسبات قدیمی، بازیگران جدید

بیش از یک قرن است که ترکیه در مسئله اسرائیل و فلسطین دخیل بوده است. از اواخر قرن نوزدهم تا آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴، هزاران مهاجر یهودی که از آزار و اذیت اروپایی‌ها فرار کرده بودند، به فلسطین عرب‌نشین که آن زمان بخشی از امپراتوری عثمانی بود، وارد شدند. تا زمان تصرف فلسطین توسط بریتانیا در سال ۱۹۱۷، دولت عثمانی جریان مهاجران یهودی را برای جلوگیری از درگیری با اعراب محلی محدود کرد.

پس از اعلام استقلال اسرائیل در سال ۱۹۴۸، همراه با آوارگی صدها هزار عرب فلسطینی و اولین جنگ عرب-اسرائیل، ترکیه اولین کشور اکثریت مسلمان بود که این رژیم را به رسمیت شناخت، اگرچه روابط دیپلماتیک و تجاری محدود باقی ماند. با پایان جنگ سرد در سال ۱۹۹۱  و نزدیک‌شدن چشم‌انداز صلح اسرائیل و فلسطین، ترکیه و اسرائیل روابط دیپلماتیک، دفاعی، اطلاعاتی و تجاری خود را ارتقا دادند؛ فرآیندی که پس از روی کار آمدن اردوغان در سال ۲۰۰۳ سرعت گرفت. حتی در سال ۲۰۰۸، اردوغان به توافق صلح بین اسرائیل و سوریه نزدیک شد.

اما وخیم‌شدن روابط اسرائیل و فلسطین، جنگ غزه در سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ و حمله نیروی دریایی اسرائیل به کشتی کمک‌رسانی ترکی «مافی مرمره» در می ۲۰۱۰ که به سمت غزه در حرکت بود و طی آن، نه تُرک کشته شدند، روابط را بر هم زد. تلاش کوتاهی برای عادی‌سازی در سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ پس از حمله آغاز جنگ غزه، ناکام ماند.