به گزارش اکوایران، اظهار اخیر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی در برنامه تلویزیونی مبنی بر رد عادیسازی روابط با اسرائیل در غیاب تشکیل کشور فلسطین توجه بسیاری را به خود جلب کرده است.
به نوشته استیون سیمون برای وبگاه ریسپانسیبل استیتکرفت، برخی معتقدند سخنان ولیعهد سعودی مبنی بر رد عادیسازی با اسرائیل در صورت عدم تشکیل فلسطین نشاندهنده این است که حتی برای بن سلمان که به خاطر تصمیمات جنجالیش شناخته میشود، مسئله اسرائیل بیش از حد سنگین بوده و او به دلیل فشارهای داخلی و بینالمللی مجبور شده که از مواضع خود درباره عادیسازی عقبنشینی کند.
با توجه به اینکه بسیاری باور ندارند که تشکیل کشور فلسطین در آینده نزدیک قابل تحقق باشد، نتیجه منطقی این است که عادیسازی روابط هم دور از دسترس باشد. گفته میشود که حملات اسرائیل به لبنان و سوریه، دو کشوری که از سال ۱۹۴۸ با اسرائیل در جنگ بودهاند، مانعی برای عادیسازی است.
اما دیدگاه دیگری نیز درباره تغییر موضع اخیر بن سلمان وجود دارد. این دیدگاه چنین است: تا همین اواخر، ولیعهد تلاش میکرد تا بُعد فلسطینی عادیسازی روابط را کمرنگ کند. در حالی که آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده به اسرائیلیها گفته بود که باید مسیر «قابلقبولی» به سمت استقلال فلسطین وجود داشته باشد، محمد بن سلمان تمایل داشت که این استاندارد را کنار بگذارد و به اسرائیل و آمریکا پیشنهاد داد که شرط عادیسازی روابط، فارغ از اینکه چقدر قابلقبول است، نوعی فرآیند نامشخص باشد.
در عین حال، او به صورت عمومی و خصوصی از تمایل خود به ادامه عادیسازی روابط صحبت میکرد. بنابراین سؤال این است که «محمد بن سلمان واقعی» کدام است؟ آن کسی که میخواست شرط مذاکرات مربوط به تشکیل فلسطین را ضعیف کند یا کسی که در تلویزیون خواهان استقلال فلسطین قبل از عادیسازی شد؟
این سؤال با توجه به تمایل او به تغییر مکرر مواضعش، دشوار است. در مورد ایران، یمن، لبنان (کشوری که در سال ۲۰۱۷ نخستوزیر توسط سعودیها ربوده شد)، دولت بایدن، تخصیص منابع به پروژههای کلیدی و مسائل دیگر، بن سلمان بارها به عنوان یک تصمیمگیرنده بیثبات ظاهر شده است. تعیین موضع نهاییش و پایداری تصمیماتش دشوار به نظر میرسد. بنابراین، جای تعجب نخواهد بود اگر شرط استقلال فلسطین به عنوان یک پیششرط برای عادیسازی، زمانی که فشارها کاهش یابد، کنار گذاشته شود.