به گزارش اکوایران، درخواست رسمی ترکیه برای عضویت در بریکس قدمی بزرگ به جلو برای این بلوک به حساب می‌آید که در ابتدای سال میلادی جاری نیز ایران، مصر، اتیوپی و امارات متحده عربی جذب کرد.

به نوشته بوراک اِلمالی برای وبگاه ریسپانسیبل استیت‌کرفت، ائتلاف ۱۵ساله بریکس که اعضای اولیه آن شامل برزیل، روسیه، هند و چین بود، در سال ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی را جذب کرد و به عربستان سعودی نیز پیشنهاد عضویت کامل داده است. بریکس که زمانی «ببر پوشالی» محسوب می‌شد، به طور فزاینده‌ای نیرویی بزرگ تلقی می‌شود و قدرت‌های میانه‌ای که به دنبال تقویت اقتصاد خود از طریق تخصص در بخش‌های پیشرفته‌ای مانند فناوری‌های پیشرفته، انرژی‌های تجدیدپذیر و فناوری اطلاعات هستند را جذب می‌کند. چین در این زمینه‌ها از پیشتازان جهانی به شمار می‌آید.

وسط‌بازی بریکسی‌ها

در حالی که هدف اصلی بریکس اولویت‌دادن به منافع اقتصادی مشترک بوده، مهم است که محدودیت‌های ذاتی آن را نیز شناسایی کنیم. از ابتدا به نظر می‌رسید این بلوک از نظر اهداف و مجموع منابعش، به طرز نامناسبی فاقد هم‌راستایی است. حالا به نظر می‌رسد با گسترش آن، حتی بیشتر به این وضعیت مبتلا شده که یادآور یکی از جملات نمایشنامه هملت شکسپیر است: «ما می‌دانیم که چه هستیم، اما نمی‌دانیم چه خواهیم شد».

تحلیل اعضای مؤسس و جدید بریکس منافع متنوع آن‌ها را نشان می‌دهد. چین و روسیه شدیداً مخالف نظم جهانی تحت رهبری ایالات متحده هستند، اما در پشت این موضع، مجموعه ارزش‌های همسو ندارند، در حالی که هند به دنبال یک استراتژی چندجانبه‌گرایی است و با هر دو ایالات متحده و قدرت‌های بزرگ دیگر تعامل می‌کند. برزیل و آفریقای جنوبی نیز هرچند کمتر تقابلی، سیاست‌های خارجی انعطاف‌پذیری اتخاذ کرده‌اند و به طور فعال در امور جهانی، به ویژه در مسائل مناطقی مانند خاورمیانه، مشارکت دارند.

نارندرا مودی جو بایدن جورجیا ملونی لولا داسیلوا

در همین حال، برزیل روابط اقتصادی قوی با ایالات متحده و اتحادیه اروپا را حفظ کرده و در عین حال، روابط خود با چین و سایر اعضای بریکس را نیز رشد می‌دهد. آفریقای جنوبی سیاست خارجی خود را بین شرکای غربی و روابط رو به رشد خود با اقتصادهای نوظهور متوازن می‌سازد.

در میان اعضای جدید، ایران به موضع ضدغرب چین و روسیه نزدیک بوده، هرچند رئیس‌جمهور جدید آن تمایل خود برای بهبود روابط با اروپا را پنهان نکرده است. امارات متحده عربی که سهم زیادی در اقتصاد ایالات متحده داشته و بیش از ۳۰ سال سرمایه‌گذاری قابل توجهی کرده، از عضویت خود در بریکس به عنوان ابزاری برای گسترش شراکت‌ها با کشورها، به ویژه چین، استفاده می‌کند.

مصر که با چالش‌های اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند، اخیراً یک بسته نجات مالی ۸ میلیارد دلاری از صندوق بین‌المللی پول که تحت سلطه غرب است، به دست آورد و اتیوپی که با فشار مالی و بحران‌های داخلی مواجه بوده نیز به این صندوق برای دریافت یک وام ۳.۴ میلیارد دلاری روی انداخته است.

این نابرابری‌ها در میان اعضای بریکس گروهی را نشان می‌دهد که بیشتر با تفاوت‌هایش تعریف می‌شود تا با هرگونه ارزش‌ها یا منافع مشترک. به جای یک بلوک متحد، بریکس به خاطر چالش‌های داخلی متنوع و پیچیدگی‌هایی که به همراه دارد، برجسته شده است.

بریکس ولادیمر پوتین شی جین‌پینگ

محدودیت‌های ذاتی و فقدان رهبری تأثیرگذار

علاوه بر عضویت متنوع خود، بریکس همچنین با محدودیت‌های بنیادی ذاتی در ساختار خود دست و پنجه نرم می‌کند. با رشد گروه، چالش عمل جمعی که شامل هماهنگی مؤثر بین اعضای مختلف می‌شود، بیشتر نمایان شده است.

این مسئله تفاوت‌ها در میان ملت‌های مشارکت‌کننده را برجسته می‌سازد. بحث درباره گسترش یک نمونه بارز است. مثلاً در حالی که چین خواستار گسترش سریع برای افزایش نفوذ خود است، کشورهایی مانند هند و برزیل احتیاط نشان می‌دهند و نگرانند که گروهی بزرگتر ممکن است منافع استراتژیکشان را رقیق کند. به طور مشابه، تعامل با غرب شکاف‌های عمیقی را نشان می‌دهد؛ روسیه که به خاطر تحریم‌ها منزوی شده، به دنبال عمیق‌ترکردن اتحادهای ضدغربی است، در حالی که هند، برزیل و آفریقای جنوبی روابط پیچیده اما حیاتی با قدرت‌های غربی دارند.

بریکس شی جین‌پینگ نارندا مودی

رقابت پایدار بین چین و هند به این تنش‌ها می‌افزاید. اختلافات مرزی و جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای متضاد دو کشور موجب پیچیدگی عمل جمعی گروه می‌شود.

در حال حاضر، بریکس با تقسیم بار دست و پنجه نرم می‌کند و فاقد رهبری است تا بتواند خود را به عنوان یک بلوک قوی مطرح کند. در حالی که ممکن است چین با بزرگترین اقتصاد، رهبر احتمالی تلقی شود، هند که ارتش آن با ارتش چین در سرزمین‌های مورد مناقشه درگیر شده، بعید است که به بریکس تحت سلطه همسایه شمالی خود تن بدهد. در عین حال، نقش پکن در قالب «جی۷۷ به علاوه چین» در دو نهاد مالی جهانی و در جنوب جهانی نشان‌دهنده تمایل آن به ساختاری است که در آن، نفوذ غالب خود را حفظ کرده و تصویر جهانی مطلوب خود را تبلیغ کند، نه اینکه سازمانی واقعاً دموکراتیک و چندجانبه‌گرا را پرورش دهد.

غنائم بریکس

با این حال، عضویت در بریکس علی‌رغم چالش‌های متعدد، مزایای قابل توجهی دارد. این بلوک بستری برای همکاری کشورهای عضو در زمینه تجارت، رشد اقتصادی، توسعه زیرساخت‌ها و همکاری مالی فراهم می‌آورد و وابستگی آن‌ها به نهادهای تحت سلطه غرب، از جمله صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی را کاهش می‌دهد. بانک توسعه نوین (NDB)، هرچند که هنوز در حال تکامل بوده و بریکس آن را در سال ۲۰۱۵ راه‌اندازی کرد، به عنوان منبعی جایگزین برای تأمین مالی کشورهای در حال توسعه عمل می‌کند. علاوه بر این، شراکت‌های اقتصادی در بریکس دسترسی به بازارهای متنوع را تسهیل می‌سازد و فرصت‌های تجاری و سرمایه‌گذاری در اقتصادهای نوظهور را افزایش می‌دهد.

هنوز راهی دراز در پیش است. بانک توسعه نوین به عنوان مکمل و نه رقیب نهادهایی مانند صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی طراحی شده است. تمرکز اصلی آن بر پروژه‌های زیرساختی است و هدف آن برای اعطای وام به ارزهای محلی به دلیل سلطه مداوم دلار با موانعی مواجه است. رهایی از این وابستگی نیازمند استراتژی‌های بلندمدت است، زیرا برخلاف یوآن چین، همه کشورهای عضو ارزهای باثباتی ندارند.

بانک توسعه نوین بریکس

روند وام‌گیری اعضای جدید شاخصی مهم خواهد بود که نشان‌دهنده چگونگی تکامل ساختار مالی بریکس است. به عنوان مثال، مصر که اخیراً یک بسته نجات مالی ۸ میلیارد دلاری از صندوق بین‌المللی پول دریافت کرده، هدفش این است که تا پایان سال، یک وام یک میلیارد دلاری از بانک توسعه نوین بگیرد. این امر نشان می‌دهد که تغییری قابل‌توجه در وابستگی به دلار و نهادهای مالی موجود همچنان دور از دسترس است.

پیام اخلاقی بریکس برای غرب

با توجه به این موانع، ایده ائتلاف بریکس که در برابر نفوذ غرب ایستادگی کند، عمدتاً رویایی به نظر می‌رسد. جذابیت واقعی برای اعضای احتمالی در این است که صدای جمعی خود را در حکمرانی جهانی تقویت کنند، چندقطبی‌گرایی را پرورش دهند و از نفوذ غرب بکاهند.

بنابراین، آنچه غرب باید درباره بلوک در حال گسترش بریکس درک کند این است که باید به انگیزه‌هایی که این کشورها را به این اردوگاه سوق می‌دهد، رسیدگی کرده و تعامل خود با جنوب جهانی را ارزیابی مجدد کند. نگاه صرف به بریکس به عنوان نمادی از چندقطبی‌گرایی، نقش آن در نشان‌دادن کمبودها و چالش‌های چهارچوب بین‌المللی موجود را نادیده می‌گیرد.