به گزارش اکوایران، برای رهبران حزب کمونیست، موفقیت دونالد ترامپ در انتخابات تأیید کنندۀ عمیق‌ترین سوگیری‌هایشان دربارۀ زوال آمریکا و افول دموکراسی‌اش است. در اواخر دورۀ اول آقای ترامپ، مسئولان چینی به‌صورت خصوصی می‌گفتند که او چیز چندانی دربارۀ جهان نمی‌داند -و فقط به فکر منافع خودش است. آنان پیروزی‌اش در سال 2016 را به پوپولیسمی نسبت دادند که تحت تأثیر نابرابری و بی‌عاطفگی جامعۀ آمریکا بود. بعید است انتخاب مجددش آن دیدگاه‌ها را تغییر دهد.

به نوشته اکونومیست، چالش پیش روی حاکمان چین این است که چگونه از بازگشت آقای ترامپ استفاده و در عین حال از خطرات دولت دومش پرهیز کنند. برای شی جین‌پینگ، رهبر کاملاً کنترلگر و بیزار از ریسک چین، در نخستین روز بازگشت آقای ترامپ به چین، عدم قطعیت‌ها آغاز خواهد شد.

اگر بر اساس وعده‌های انتخاباتی قضاوت کنیم، ممکن است رئیس‌جمهور بعدی به محض بازگشت به واشنگتن تعرفه‌های سنگینی را بر کالاهای وارداتی از کشورهایی وضع کند که با آمریکا ناترازی تجارتی مثبت دارند. مشخصاً چین یکی از این اهداف است. اقتصاد این کشور که روز به روز از سرعت رشد آن کاسته می‌شود توان مواجهه با گمرک 60 درصدی را ندارد که آقای ترامپ تهدید کرده بود بر کالاهای چینی وضع می‌کند. اما این فرصت پیش روی چین قرار می‌گیرد که شاید آقای ترامپ بر متحدان آمریکا هم تعرفه وضع کند.

اوضاع زمانی برای چین بهتر خواهد شد که آقای ترامپ به دیگر وعدۀ انتخاباتی‌اش عمل کند -تسریع پایان جنگ در اوکراین. اگر به نصیحت‌های معاون اولش، جی.دی. ونس، گوش دهد، این کار به معنی توافق صلحی به سود روسیه خواهد بود. یکی از کارشناسان امنیت ملی در یک اندیشکدۀ دولتی چین با اشاره به وعده‌های حمایت از جانب رئیس‌جمهور جو بایدن، گفت اگر آقای ترامپ اوکراین را رها کند، مسئولان چینی خوشحال خواهند شد. بلافاصله چین سعی خواهد کرد بین آمریکا و متحدان اروپایی و آسیایی‌اش فاصله بیندازد و به آنان بگوید وعده‌های آمریکا هیچ ارزشی ندارند.

مهم‌تر از همه، چین فرصتی طلایی برای تضعیف روحیۀ تایوان خواهد داشت، جزیرۀ دموکراتیکی با 23 میلیون نفر جمعیت که چین آن را مال خودش می‌داند. به گفتۀ این پژوهشگر «می‌توانیم به تایوانی‌ها بگوییم که نمی‌توانید روی آمریکایی‌ها حساب بکشید.» در بحث دفاع از تایوان، سیاست قدیمی آمریکا ابهام عمدی است. آقای بایدن با گفتن اینکه تایوان از حمایت آمریکا برخوردار خواهد بود این پیغام را مخدوش کرد. آقای ترامپ به این سؤال پاسخ نداد که آیا از نیروهای آمریکایی برای دفاع از این جزیره استفاده خواهد کرد یا خیر. اما طی کارزار انتخاباتی امسال، او تأکید کرد که تایوان باید هزینۀ دفاع از خودش را به ایالات متحده بپردازد و غرولند کرد که صنعت نیمه‌هادی سطح جهانی این جزیره، «همۀ کسب‌وکارهای حوزۀ تراشۀ ما را برده است.»

آقای ترامپ مطابق روال معمولش یکی به میخ می‌زند و یکی به نعل. طی دورۀ اولش، در جلسه‌ای خصوصی اهمیت تایوان را مسخره کرد و مشاوران طرفدار مداخلۀ نظامی‌اش را در بهت فرو برد. اما در راستای ایجاد اهرم فشار، به این افراد طرفدار مداخلۀ نظامی اجازه داد حمایت‌شان را به صورت عمومی نشان دهند. کشتی‌های جنگی آمریکا بیش از پیش در اطراف تنگۀ تایوان حرکت می‌کردند و دولتش فروش سلاح بیشتری را به تایوان ممکن کرد. آقای ترامپ در کارزار انتخاباتی‌اش گفت که تایوان باید هزینه‌های دفاعی‌اش را چهار برابر بیشتر کند و 10 درصد از تولید ناخالص داخلی‌اش را به نیروهای مسلحش اختصاص دهد. این گفته برای رهبران پکن و سیاستمداران تایوانی به یک اندازه ناخوشایند و هشدار دهنده است.

تیم کابوس

در واشنگتن معمولاً گفته می‌شود که پرسنل، سیاست هستند. چین هم به همین اندازه نسبت به تصمیمات آقای ترامپ در زمینۀ انتخاب افراد دولت بعدش حساس است. یکی از نگرانی‌های چین بازگشت مایک پومپئو خواهد بود که در مقام وزیر امور خارجه طی سخنرانی‌اش در کتابخانۀ نیکسون، به نوعی چینی‌ها را دعوت به قیام علیه حکومت حزب کمونیست کرد و پس از خروج از دولت، از استقلال تایوان حمایت کرده است. اگر رابرت لایت‌هایزر، نمایندۀ تجاری آمریکا در تیم نخست آقای ترامپ که اعتقاد شدیدی به تعرفه دارد، به نوعی در تیم جدید هم پستی بگیرد، همتایان چینی‌اش این را نشانۀ عزم آمریکا برای جدایی اقتصادی تعبیر خواهند کرد. دادن پست‌هایی در کابینه به سناتورهایی مانند تام کاتن یا مارکو روبیو که از حزب کمونیست بد می‌گویند هم باعث نگرانی پکن خواهد شد.

پژوهشگران امنیت ملی چین در این باره بحث خواهند کرد که آیا آقای ترامپ این بار تحت تأثیر طرفداران مداخلۀ نظامی علیه چین مجبور به اتخاذ موضعی سخت‌گیرانه‌تر خواهد شد یا خیر. بعضی می‌گویند که شاید این تاجر نیویورکی وسوسه شود توافق بزرگی با آقای شی کند، رهبری که پیش‌تر آقای ترامپ او را برای حکومت بر چین با یک «مشت آهنین» فردی «باهوش» توصیف کرده بود. مسئولان سابق دولت اول ترامپ می‌گویند در حالی که رئیس‌جمهور منتخب مشکلی با شیوه‌های اقتدارگرایانۀ آقای شی ندارد، برای شهرت خود به عنوان فردی اهل توافق ارزش زیادی قائل است و برای هر گونه سازش بلندمدتی، انتظار امتیازات خارق العاده‌ای از چین دارد.

دهه‌هاست چین از رهبران تجاری آمریکایی خواسته به رئیس‌جمهوران کشورشان مشاوره بدهند که عملگرا باشند و بر هم‌زیستی سودآور تمرکز کنند. در اواخر دورۀ اول آقای ترامپ، بسیاری از طرفداران چین در وال استریت و دیگر جاها تأثیرشان در کاخ سفید را از دست داده بودند. مسئولان درون پکن شاید امید داشته باشند که ایلان ماسک، که شرکت تولید اتوموبیلش، تسلا، سرمایه‌گذاری بسیاری در چین دارد، نقش مفیدی در دورۀ دوم آقای ترامپ داشته باشد.

به صورت کلی‌تر، رهبران چین علاقه‌ای به جدایی اقتصادی ندارد. با تضعیف روابط تجاری، رابطۀ دو طرفه روز به روز بیشتر شبیه رقابتی صرفاً ژئوپلیتیک می‌شود. در این صورت، چین دنبال راه‌هایی برای سوءاستفاده از یک‌جانبه‌گرایی آقای ترامپ و رفتار خصمانه‌اش نسبت به سازمان ملل متحد و دیگر سازمان‌های بین المللی است. چین از قبل خودش را یک الگو و رهبری طبیعی برای کشورهای در حال توسعه تصویر کرده است. چین با تهمت زدن به آقای بایدن مبنی بر داشتن سوگیری‌های جانبداری از اسرائیل در جنگ غزه و سرزنش دولتش برای ایجاد موانع تجاری برای فناوری سبز چینی، آمریکا را همچون یک قلدر خودخواه تصویر کرده است. با بازگشت آقای ترامپ به کاخ سفید، چنین محکومیت‌هایی بلندتر هم خواهند شد.

در حقیقت اما، چین ممکن است چیزهایی زیادی را به سیاست‌های «اول آمریکا»ی آقای ترامپ ببازد. یک مثالش این خواهد بود که چین می‌خواهد اقتصادش را کربن‌زدایی کند اما نیاز دارد که آمریکا هم در این مسیر باشد تا هزینه‌های گذار سبز فقط متوجه چین نباشد. آقای ترامپ که تغییر اقلیم را یک «حقه» خوانده است، از خودش هیچ علاقه‌ای برای همکاری نشان نمی‌دهد. در این زمینه و زمینه‌های دیگر، بازگشتش در عرصۀ تبلیغاتی به معنی برد برای چین است اما در جهان واقعی، وضعیت دشواری است.