استفان والت: زمستان در راه است/ ۱۰ پیامد انتخاب ترامپ
اکوایران: استفان والت، استاد برجسته روابط بینالملل دانشگاه هاروارد در یادداشتی برای فارنپالیسی، 10 پیامد اصلی انتخابات ریاست جمهوری 2024 ایالات متحده را برشمرده است.
به گزارش اکوایران، طرفداران فیلم و سینما میدانند که دنباله فیلمها به ندرت خوب هستند و اغلب نسبت به نسخهی اصلی داستانی تاریکتر دارند. اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ برای بسیاری ناامیدکننده و برای برخی فاجعه بود، که توضیح میدهد که چرا او در انتخابات 2020 شکست خورد. قسمت دوم بدتر خواهد بود. استفان والت، استاد برجسته روابط بینالملل دانشگاه هاروارد در یادداشتی برای فارنپالیسی، 10 پیامد اصلی انتخابات ریاست جمهوری 2024 ایالات متحده را برشمرده است.
سیاست ایالات متحده یک معما است
اگر قبلاً واضح نبود، اکنون کاملاً آشکار است که هیچ کس نمیداند که سیاست انتخاباتی ایالات متحده چگونه کار میکند و بخش عمده خرد متعارف در مورد این موضوع کاملاً اشتباه است. نظرسنجیها قابل اعتماد نیستند، و همه افراد باهوشی که فکر میکردند میدانند چه اتفاقی میافتد، با اختلاف زیادی اشتباه میکردند. همانند سال 2016، من گمان میکنم که دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق ایالات متحده و تیمش نیز شگفت زده شده بودند. برداشت خام من این است که نخبگان ایالات متحده هنوز میزان خشم و ترس در بدنه سیاست را دست کم میگیرند، خشمی که بیشتر آن متوجه خود آنهاست. مجموعهای از تحلیلهای پساواقعه وجود خواهد داشت که توضیح میدهد دموکراتها چه اشتباهی کردند و چرا کارشناسان دوباره نشانهها را ندیدند.
ترامپ غیرقابل پیش بینی
ترامپ غیرقابل پیش بینی بودن را یک امتیاز میداند که تعادل طرف مقابل را برهم میزند و شهرت او به دلیل رفتارهای تکانهای، انتقاد از او برای تناقضاتش را سختتر میکند. به همین دلیل، هیچ کس - از جمله حامیان او - نباید مطمئن باشد که دقیقاً میداند او چه خواهد کرد. این یک شرط مطمئن است که او کاری را انجام نمیدهد که به نفع سیاسی و مالی شخصی او نباشد، اما پیشبینی اینکه این چگونه به سیاست تبدیل میشود، غیرممکن است. او در طول مبارزات انتخاباتیاش حرفهای دیوانهوار زیادی زد، اما اینکه چقدر این حرفها شاخ و شانه و بلوف و چقدر صادقانه بود را باید دید.
علاوه بر این، اختلافات مهمی در حزب جمهوری خواه در مورد برخی مسائل کلیدی، به ویژه چین وجود دارد. واقعگراها میخواهند از اروپا (و شاید خاورمیانه) جدا شوند تا بر آسیا تمرکز کنند و تعهد ایالات متحده به تایوان را تقویت کنند، در حالی که انزواطلبها و لیبرتارینها میخواهند تقریباً از همه جا جدا شوند و بر برچیدن دولت اجرایی در کشورشان تمرکز کنند. و برخی از این افراد ایدههای ترسناکی در مورد استفاده از سلاحهای هستهای در آسیا دارند. باید دید که چه کسی کدام پست را به دست میآورد، اما حتی دانستن این موضوع همه چیز را به شما نمیگوید زیرا هر دو جناح در داخل دولت حضور خواهند داشت و ترامپ ممکن است به سادگی بین آنها پینگ پنگی حرکت کند.
همچنین مشخص نیست که ترامپ قصد دارد تا چه حد به امور خارجی توجه کند. آیا او اساساً بر روی انتقام گرفتن از رقبای دموکرات خود و پیگیری دستور کار داخلی رادیکال شرح داده شده در پروژه 2025 تمرکز خواهد کرد یا تلاش خواهد کرد تا سیاست ایالات متحده را در سراسر جهان تغییر دهد؟ اما به یاد داشته باشید: ترامپ همچنین مردی است که انرژی و توانایی او برای تمرکز به وضوح در حال کم شدن است (و در دوره اول ریاست جمهوریاش نیز چندان از این نظر چشمگیر نبودند). منصوبان او تا زمانی که مشکلی پیش نیاید و آنها مجبور پذیرش تقصیر نشوند، آزادی عمل زیادی خواهند داشت. خط آخر: هیچ کس نباید مطمئن باشد که می داند ترامپ چه خواهد کرد، از جمله من.
هژمونی لیبرال مرده است
جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، کامالا هریس، معاون رئیس جمهور، و بقیه اعضای تیم آنها تلاش کردند تا استراتژی هژمونی لیبرال را که از زمان پایان دوره جنگ سرد سیاست خارجی ایالات متحده را هدایت کرده است، احیا کرده و تغییر دهند. تلاش آنها موفقیت آمیزتر از نسخههای قبلی نبود، و رای دهندگان اکنون یک نه قاطع گفتهاند. بسیاری از مردمی که به ترامپ رای دادهاند علاقهای به گسترش دموکراسی ندارند، به حقوق بشر اهمیت نمیدهند، نسبت به تجارت آزاد عمیقاً بدبین هستند، می خواهند خارجیها را از کشور دور نگه دارند و نسبت به نهادهای جهانی محتاط هستند. آنها میدانند که ترامپ نسبت به همه این چیزها بیتفاوت است، اگر آشکارا با آنها دشمنی نداشته نباشد، و این برای آنها خوب است.
با توجه به انتقادات مکرر من از دموکراتها و جمهوری خواهان به خاطر پایبندی به این استراتژی شکست خورده، ممکن است فکر کنید از نتایج انتخابات خوشحال خواهم شد. اما اینطور نیست، زیرا معتقدم رویکرد ترامپ به سیاست خارجی و داخلی، آمریکاییها را حتی فقیرتر، دوپارهتر و آسیبپذیرتر خواهد کرد. فقط به این دلیل که فکر میکنید اوضاع در حال حاضر بد است به این معنی نیست که نمیتوانند بدتر شوند.
مراقب جنگ تجاری آینده باشید
این امکان وجود دارد که صحبتهای کمپین ترامپ در مورد اعمال تعرفههای متعلق به دوران دهه 1930 بر همه کشورها، فقط یک بلوف باشد و افراد آگاهتر او را از چنین اقدام تند و خود ویرانگری منع کنند.
در اینجا هم، قطعیت سخت است، و خیلی چیزها به این بستگی دارد که آیا او این موضوع را به حمایتگرایانی مانند رابرت لایتیزر واگذار میکند یا به دوستان تکنولوژیک جدید خود که به بازارهای نسبتاً باز و زنجیرههای عرضه جهانی وابسته هستند گوش میدهد. ترامپ هرگز درک پیچیدهای از نحوه عملکرد اقتصادهای مدرن نشان نداده است، بنابراین من انتظار دارم در صورت شروع یک جنگ تجاری جدی، پیامدهای منفی ناخواسته زیادی به همراه داشته باشد (مانند افزایش کسری بودجه، فشارها بر بازار اوراق قرضه، تورم و غیره). او خودش برای این پیامدها مقصر خواهد بود، اما من مطمئن هستم که او یک قربانی راحت پیدا خواهد کرد.
اروپا باید نگران باشد
ترامپ متحدان اروپایی ایالات متحده را به عنوان یک دارایی استراتژیک نمیبیند و او مدت هاست که آشکارا با اتحادیه اروپا دشمنی میکند. او در گذشته از اتحادیه اروپا به عنوان یک دشمن یاد میکرد و فکر میکرد که خروج انگلیس از آن ایده فوقالعادهای است، زیرا او میدانست که اتحادیه اروپا میتواند در مورد مسائل اقتصادی با یک صدا صحبت کند و بنابراین برای ایالات متحده سختتر است که فشاری بیاورد. حزب جمهوری خواه با اکثر، اگر نگوییم همه، اشکال مقررات مخالف است، و افرادی مانند ایلان ماسک با قوانین سختگیرانهتر اروپا در مورد حریم خصوصی دیجیتال مخالف هستند. آماده باشید که ترامپ بروکسل را نادیده بگیرد، روی روابط دوجانبه با کشورهای اروپایی که ایالات متحده در موقعیت بسیار قویتری نسبت به آنها قرار دارد، تمرکز کند و هر کاری که میتواند برای تضعیف یا تقسیم اتحادیه اروپا انجام دهد. این احتمال وجود دارد که این خطر اروپاییها را وادار کند که در مخالفت با هم واشنگتن متحد شوند (همانطور که امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه مدام از آن حمایت میکند)، اما به احتمال زیاد هر ملتی مراقب منافع خود خواهد بود.
در مورد ناتو، ترامپ میتواند تصمیم به خروج کامل بگیرد، اگرچه این سازمان همچنان در میان اکثر آمریکاییها محبوب است و خروج رسمی از آن با واکنشهای زیادی از سوی وزارت دفاع و برخی جمهوریخواهان کنگره مواجه خواهد شد. احتمال بیشتری وجود دارد که او در ائتلاف باقی بماند و در عین حال دائما اروپاییها را به خاطر تعهد ناکافی سرزنش میکند و آنها را وادار میکند که دلارهای دفاعی بیشتری برای تسلیحات ایالات متحده خرج کنند. او اولین رئیس جمهور ایالات متحده نخواهد بود که چنین رویکردی را اتخاذ میکند. پس از حمام گرم سالهای بایدن، ترامپ 2.0 برای شرکای اروپایی ایالات متحده مانند دوش آب سرد خواهد بود.
اوکراین حتی بیشتر باید نگران باشد
وضع اوکراین واقعاً خراب است. من معتقدم که هریس در صورت انتخاب شدنش برای پایان دادن به درگیریها در اوکراین سخت تلاش میکرد، اما بهترین معامله هم ممکن هنوز برای کیف بسیار نامطلوب میبود. اما او سعی میکرد از چشمانداز حمایت مستمر ایالات متحده برای دستیابی به شرایط تا حدودی بهتر برای اوکراین استفاده کند و پس از انعقاد توافق با روسیه، باز هم مقداری کمک امنیتی ارائه میکرد.
احتمال اینکه ترامپ کمکهای آمریکا را قطع کند و به اروپاییها بگوید که اوکراین مشکل آنهاست، بسیار بیشتر است. او مطمئناً یک ریال سرمایه سیاسی را برای متقاعد کردن کنگره به رای دادن به بسته کمک بزرگ دیگری به کیف خرج نخواهد کرد. افکار عمومی از او حمایت خواهند کرد و تنها نگرانی او ممکن است این باشد که روسیه به سراغ بقیه اوکراین برود و او را ضعیف و ساده لوح جلوه دهد. اما اگر ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه تقسیم دائمی اوکراین را بپذیرد و آنچه باقی میماند کشوری آسیبدیده باشد که اسماً مستقل است اما دیگر به سمت عضویت در ناتو پیش نمیرود، اکثر آمریکاییها از این ماجرا عبور میکنند و پیش میروند. سپس ترامپ اعتبار کامل برای پایان دادن به جنگ را خواهد گرفت.
منازعات خاورمیانه ادامه خواهد داشت
برخورد نادرست بایدن و بلینکن با خاورمیانه به هریس در انتخابات صدمه زد، علاوه بر عدم تمایل او به فاصله گرفتن از سیاستی که هم غیرانسانی و هم ناکارآمد بود. علاوه بر این موضع او، تلاشهایش برای نشان دادن ترامپ به عنوان یک افراطی خطرناک که به حقوق بشر، دموکراسی یا حاکمیت قانون اهمیتی نمیدهد، تضعیف کرد.
اما هیچ کس نباید دچار این توهم باشد که اوضاع با ترامپ در کاخ سفید بهتر خواهد شد. او در دوره اول ریاست جمهوری خود به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل هر آنچه را که میخواست داد، از توافقی که ایران را از دستیابی به تسلیحات هستهای باز میداشت کنار رفت و حتی یک قطره اشک هم برای خسارات غم انگیزی که مردم در غزه، لبنان و ... کرانه باختری اشغالی با آن روبرو هستند، ناخواهد ریخت. او ممکن است از کمک به اسرائیل برای حمله به ایران خودداری کند (و به ویژه اگر رفیقش، ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان، به او توصیه کند که این کار را نکند)، اما در غیر این صورت، اسرائیل همچنان چراغ سبز برای ریشه کن کردن یا اخراج فلسطینیان را خواهد داشت.
شاید بتوان تصور کرد که ترامپ خود را به عنوان یک صلحساز بزرگ معرفی کند و نوعی معامله بزرگ را در امتداد خطوط شکستخورده توافقنامه ابراهیم دنبال کند. حتی میتوانم تصور کنم که او اعلام کند از دیدار با رئیسجمهور جدید ایران یا حتی رهبر ایران خوشحال خواهد شد، همانطور که در اولین دوره ریاست جمهوریاش با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی دیدار کرد. اما از آنجایی که ترامپ نه حوصله و نه توانایی لازم برای انجام یک مذاکره واقعی را ندارد، چیزی جز تبلیغات زیاد، بدون هیچ نشانهای از پیشرفت حاصل نمیشود.
چین بدون محدودیت
همانطور که در بالا ذکر شد، مشاوران ترامپ در مورد نحوه برخورد با چین توافق ندارند و این امر مانع میشود که بدانیم دقیقا چگونه با آن برخورد خواهد کرد. او تقریباً به طور قطع در مورد مسائل تجاری بازی سختی خواهد کرد، و برای من سخت است که باور کنم او محدودیتهای مربوط به تراشهها و سایر اشکال انتقال فناوری به شرکتهای چینی را لغو کند. خصومت با چین شاید یکی از معدود مسائل مشترک دوحزبی باشد که در واشنگتن باقی مانده است و این موضوع، تصور معامله بزرگ بین واشنگتن و پکن را سختتر میکند.
متأسفانه، ترامپ احتمالاً با متحدان آسیایی ایالات متحده درگیر خواهد شد. او قبلاً در مورد اینکه آیا در صورت تهدید یا حمله مستقیم به تایوان، از آن حمایت میکند یا خیر، تردید ایجاد کرده است. از آنجا که ایستادگی در برابر چین به شرکای آسیایی واشنگتن بستگی دارد – به این دلیل واضح که ایالات متحده یک اقیانوس آن سوتر است - رویکرد ترامپ حاوی یک تضاد عمیق و درونی است. مقامات چینی ممکن است تا حدودی در مورد انتخاب مجدد ترامپ تردید داشته باشند، زیرا آنها بدون شک نگران مواجه شدن با تعرفه های جدید سخت هستند. اما آنها همچنین میدانند که ترامپ مدیری تکانهای و بیکفایت است که رویکردش به آسیا در دوره اول ریاستجمهوریاش نامنسجم و ناکارآمد بود. دور دوم ریاست جمهوری او احتمالاً برخی از دستاوردهایی را که بایدن و بلینکن در آسیا به دست آوردند (که بزرگترین دستاورد آنها در سیاست خارجی بود) معکوس کند و این تحولی است که پکن از آن استقبال خواهد کرد.
بحران آب و هوا
این یکی آسان است اما همچنان نگران کننده است. ترامپ همچنان در مورد تغییرات آب و هوایی بدبین است و معتقد است که سیاست انرژی درست، حفاری برای سوختهای فسیلی است و نگران عواقب آن نیست، زیرا تا آن زمان، او در امنیت مرده است. پیشرفت جهانی در این زمینه کند خواهد شد، تلاشها برای تسریع انتقال سبز در ایالات متحده معکوس خواهد شد و تلاشهای بلندمدت برای تضمین آینده بشریت جای خود را به سودهای کوتاه مدت خواهد داد. این رویکرد همچنین ممکن است زمینههای سطح بالای فناوریهای سبز را به چین و سایرین واگذار کند و همچنین موقعیت اقتصادی بلندمدت ایالات متحده را تضعیف کند، اما ترامپ اهمیتی نخواهد داد.
قدرت یکپارچه در یک جامعه دوپاره
برخی از ناظران ممکن است پیروزی ترامپ را نشانه وحدت ملی بدانند، که نشان میدهد اکثر آمریکاییها کاملاً از او حمایت میکنند. این دیدگاه به شدت گمراه کننده است. دموکراتها برنامههای جنبش ترامپ (ماگا) را - بهویژه در داخل کشور - نمیپذیرند و اقدامات ذکر شده در پروژه 2025 باعث ایجاد شکافهای بیشتر در بدنه سیاست خواهد شد. تعقیب مخالفان سیاسی، غیرممکن ساختن سقط جنین با ممنوعیت داروی میفپریستون، قرار دادن یک مخالف واکسیناسیون به عنوان مسئول یک نهاد مهم بهداشت عمومی، تلاش برای اخراج میلیونها نفر و حملهای به دیگر نهادهای مستقل جامعه مدنی، کشور را متحد نمیکند.
در عین حال، کمپین بلندمدت حزب جمهوری خواه برای ایجاد یک دستگاه اجرایی واحد، با کنترل کامل بر کاخ سفید، دیوان عالی، سنا و مجلس نمایندگان - که همه آنها تضمین شدهاند - اکنون به نتیجه دادن نزدیک شده است. مشکل قدرت یکپارچه و کنترل نشده این است که تشخیص اشتباهات و اصلاح به موقع آنها دشوار است. سازوکارهای پاسخگویی در ایالات متحده در حال حاضر ضعیفتر از چیزی است که باید باشد و این انتخابات نوید تضعیف بیشتر آنها را میدهد.
جدای از پیامدهای داخلی برای سلامت عمومی، ایمنی، حقوق زنان، استقلال بانک مرکزی و غیره، دو قطبی شدن عمیقتر همچنین توانایی دولت برای اجرای سیاست خارجی موثر را تهدید میکند. وقتی آونگ با شدت نوسان میکند، هیچ کشوری نمیتواند روی ایالات متحده برای انجام هر کاری که بیش از یک دوره وعده داده است حساب کند. زمانی که دولت مشغول ریشهکن کردن دشمنان داخلی و اخراج میلیونها نفر از ساکنینی است که دارای مشاغل سودآور هستند، و کارمندان باتجربه دولتی را با وفاداران جایگزین میکند، توانایی آن برای اتخاذ رویکردی معقول به دنیای خارج ناگزیر ضعیف میشود. ایالات متحده عمیقاً چندپاره شده دقیقاً همان چیزی است که دشمنانش میخواهند ببینند، و دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم ترامپ کاری جز تشدید آن انجام خواهد داد.
با توجه به نقش جهانی بزرگ ایالات متحده، آمریکاییها و بقیه جهان در آستانه شرکت در یک آزمایش اجتماعی گسترده هستند، آزمایشی که کاملاً بدون توجه به وضعیت نمونههای انسانی انجام میشود. من مایلم باور کنم که این آزمایش چند نتیجه مثبت به همراه خواهد داشت، اما میترسم که هر دستاورد کوچکی که محقق شود، در برابر زخمهای خودساخته هیچ باشد. زمستان در راه است. نگویید هشدار ندادم.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ قطعنامه ضدایرانی به شورای حکام آژانس ارائه شد
-
نقشه راه ضدایرانی در شورای حکام/ چرا مذاکرات گروسی در تهران بیثمر شد؟
-
ابطال مصوبه دولت در خصوص حقوق بازنشستگان
-
بغداد آماده حمله تلآویو میشود؟
-
تصویب قطعنامه حقوق بشری علیه ایران
-
بازار مسکن ایران در دور دوم ترامپ چطور رفتار خواهد کرد؟
-
ادعای گروسی: ایران تولید اورانیوم شصت درصدی را متوقف میکند
-
تشدید تنشهای هستهای و احتمال بالای صدور قطعنامه علیه ایران/ سن مهاجرت در ایران به زیر ۱۸ سال رسید
-
فایننشال تایمز: اروپا با ترامپ همسو میشود/ چرا غرب به پیشنهاد بیسابقه اتمی تهران توجهی نکرد؟