به گزارش اکوایران، به نظر نمی‌رسد پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات سه‌شنبه گذشته جهت‌گیری‌های اساسی سیاست آمریکا در قبال خلیج فارس را تغییر دهد. اهمیت استراتژیک ریاض که وزنه تعادلی در برابر نفوذ تهران و پکن به شمار می‌رود، همچنان حفظ خواهد شد. چارچوب‌های امنیتی، معاهدات دفاعی دیرینه و حضور قوی نظامی آمریکا در خلیج فارس احتمالاً ادامه خواهد داشت و تضمینی برای ثبات در شراکت‌های منطقه‌ای با کشورهای عربی خواهد بود.

به نوشته المانیتور، جایی که رویکردهای ترامپ و جو بایدن تفاوت پیدا می‌کند، در شیوه‌های سیاست‌گذاری آن‌هاست. بایدن در ابتدا رویکردی محتاطانه‌تر و مبتنی بر ارزش‌ها اتخاذ کرده بود که بر حقوق بشر تأکید داشت و با وضع شروطی برای فروش تسلیحات، می‌خواست «بازنگری» در روابط آمریکا و عربستان را نشان دهد. اوایل دوران ریاست‌جمهوریش، بایدن فروش برخی از تسلیحات به عربستان سعودی را به دلیل نگرانی‌های حقوق بشری و جنگ یمن متوقف کرد. با این حال، حمایت‌های دفاعی از این پادشاهی ادامه یافت و به ویژه در نیمه دوم دوران ریاست‌جمهوری بایدن، ارسال تسلیحات به ریاض از سر گرفته شد که از جمله می‌توان به ارسال ۷۵۰ میلیون دلار بمب و بسته تسلیحاتی ۱.۵ میلیارد دلاری شامل مهمات ضدتانک و هوا به هوا به منظور تقویت نیازهای دفاعی عربستان در یک خاورمیانه ناآرام اشاره کرد.

در مقابل، دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ شاهد فروش گسترده تسلیحات به عربستان سعودی بود و در ۲۰۱۷، یک قرارداد تاریخی به ارزش ۱۱۰ میلیارد دلار اعلام شد. با وجود مخالفت‌های کنگره، ترامپ بسته تسلیحاتی ۸ میلیارد دلاری در ۲۰۱۹ را به تصویب رساند و بر نقش عربستان سعودی به عنوان وزنه تعادلی در برابر ایران تأکید کرد. در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، ایالات متحده ۷۹ درصد از تسلیحات عمده متعارف عربستان را تأمین کرد که نزدیک به یک‌چهارم کل صادرات تسلیحاتی آمریکا از ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ را شامل می‌شد.

جورجیو کافیرو، مدیر شرکت مشاوره‌ای گلف استیت آنالیتیکس معتقد است که بازگشت ترامپ می‌تواند این الگو را احیا کند. او گفت: «می‌توان انتظار داشت که ترامپ سیاست خارجی خود را بیشتر مبتنی بر معاملات تجاری، با توافقات دفاعی عظیم با کشورهای ثروتمند خلیج فارس مانند عربستان سعودی دنبال کند». او همچنین افزود: «احتمالاً دولت ترامپ تأکید کمتری بر نگرانی‌های حقوق بشری یا مسائل ثبات منطقه‌ای خواهد داشت و عربستان سعودی را یک متحد حیاتی بدون پیش‌شرط تلقی خواهد کرد».

تحولات احتمالی پیش از آغاز دوره دوم ترامپ

آنچه ترامپ در ژانویه به ارث می‌برد، ممکن است به توافقات لحظه آخری تحت دولت بایدن بستگی داشته باشد. پیش از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، دولت بایدن در حال مذاکره با عربستان سعودی و اسرائیل برای «توافقی بزرگ» جهت رسیدگی به تمامی نقاط اختلاف میان ریاض، واشنگتن و تل‌آویو در قالب یک توافق واحد بود. این پیشنهاد بزرگ شامل کمک و همکاری در برنامه هسته‌ای غیرنظامی عربستان سعودی و دریافت فناوری پیشرفته نظامی آمریکا در ازای عادی‌سازی روابط با اسرائیل می‌شد. اما جنگ‌های جاری در غزه و لبنان، به علاوه شرط ریاض مبنی بر تشکیل کشور فلسطین، این توافق را برای اسرائیل و عربستان سعودی به تعویق انداخت.

آمریکا عربستان

با این حال، گزارش‌های اخیر نشان می‌دهند که دولت بایدن فعالانه در تلاش بوده تا پیش از ورود ترامپ به کاخ سفید، یک توافق امنیتی جداگانه با عربستان سعودی به امضا برساند تا روابط خود با ریاض را تقویت کند. وبگاه اکسیوس خبر داده که مساعد بن محمد العیبان، مشاور امنیت ملی عربستان سعودی درست پیش از انتخابات به واشنگتن سفر کرده و با جیک سالیوان، همتای آمریکایی خود و دیگر مقامات ارشد دیدار داشته تا در مورد همکاری‌های امنیتی و اقتصادی نزدیک‌تر گفتگو کنند. این مذاکرات ممکن است زمینه‌ساز یک توافق امنیتی، هرچند سبک‌تر از یک معاهده دفاعی رسمی باشد که کاخ سفید و محمد بن سلمان پیش‌تر در ماه می به آن اشاره کرده بودند.

این توافق امنیتی دوجانبه آمریکا-عربستان احتمالاً شبیه به توافقات اخیر دولت بایدن با سایر متحدان خلیج فارس واشنگتن است. در مارس ۲۰۲۲، بایدن قطر را متحد بزرگ غیرناتویی آمریکا خواند. در سپتامبر ۲۰۲۳، ایالات متحده و بحرین توافقنامه جامع امنیتی و هم‌افزایی رفاه امضا کردند و یک سال بعد، بایدن امارات متحده عربی را شریک دفاعی بزرگ کشورش معرفی کرد. چنین توافقی با عربستان سعودی می‌تواند مشارکت آمریکا در چهارچوب‌های امنیتی خلیج فارس را عمیق‌تر کرده و امکان دهد تا عربستان سعودی به جاه‌طلبی‌های هسته‌ای غیرنظامی خود برسد، به فناوری‌های پیشرفته نظامی آمریکا دست یابد و احتمالاً سیستم‌های پیشرفته فناوری دریافت کند.

تصویر عربستان از ترامپ

بازگشت ترامپ به کاخ سفید با استقبال گرم ولیعهد سعودی روبه‌رو شد و در تاریخ ۶ نوامبر، با رئیس‌جمهور منتخب تلفنی صحبت کرد. طبق گزارش خبرگزاری رسمی سعودی، محمد بن سلمان ابراز امیدواری کرد که «روابط تاریخی و استراتژیک میان دو کشور تقویت شود».

آمریکا عربستان

در عربستان سعودی انتظارات زیادی وجود دارد که رهبری ترامپ می‌تواند ایالات متحده را به عنوان یک قدرت هژمونیک منطقه‌ای بازگرداند و به پادشاهی سعودی جهت‌گیری استراتژیک واضحی دهد. جالب است که عربستان مقصد اولین سفر خارجی ترامپ در دولت اولش بود. دیدگاه ساده و صفر و صدی ترامپ چیزی است که ریاض آن را راحت‌تر می‌تواند مدیریت کند، زیرا حس اطمینان بیشتری می‌دهد. مانند سایر کشورهای خلیج فارس، عربستان نیز امیدوار است که به روابط بده‌بستانی بدون ارزش‌های سیاسی بازگردد؛ رابطه‌ای که در آن، رئیس‌جمهور آمریکا به پادشاهی سعودی انعطاف بیشتری می‌دهد تا منافع ملی خود را با شرط‌وشروط کمتری دنبال کند. با یک اکوسیستم سرمایه‌گذاری پیشرفته‌تر از سال ۲۰۱۶، ریاض اکنون در موقعیت بهتری قرار دارد تا به طور استراتژیک در ایالات متحده سرمایه‌گذاری کند و با اولویت‌های ترامپ هم‌راستا شود.

با این حال، باید توجه داشت که ریاض انتظار دیدگاه منطقه‌ای منسجم در دوره دوم ترامپ را ندارد. رهبران سعودی همچنان محتاط هستند و میان امیدهای خود برای هم‌راستایی دوباره با آمریکا و تمایلات ترامپ برای عدم واکنش نظامی به حمله حوثی‌ها علیه تأسیسات نفتی سعودی در ۲۰۱۹ که اقدام قاطعانه‌ای در پی نداشت، تعادل برقرار می‌کنند. این عدم تصمیم‌گیری همچنان بر انتظارات سعودی‌ها تأثیرگذار است و آن‌ها به رویکرد غیرقابل پیش‌بینی ترامپ در بحران‌های منطقه‌ای بدبین هستند.

خاورمیانه‌ای متفاوت

در مقایسه با زمانی که ترامپ برای اولین‌بار در ۲۰۱۶ به کاخ سفید وارد شد، چشم‌انداز ژئوپلیتیکی خاورمیانه دگرگونی‌های چشمگیری داشته است. کشورهای عربی خلیج فارس اکنون موقعیت استراتژیک و مستقل‌تری نسبت به گذشته در روابط خود با ایالات متحده دارند. این کشورها بیشتر متحد شده‌اند، کمتر به واشنگتن وابسته‌اند و در یک نظم جهانی چندقطبی بیشتر به هم پیوسته‌اند و روابط خود با بازیگرانی مانند چین و گروه بریکس‌پلاس را عمیق کرده‌اند. در همین حال، خلیج فارس برای سیاست منطقه‌ای آمریکا غیرقابل‌چشم‌پوشی شده و به پایتخت‌های خلیج فارس اهرم فشار قابل‌توجهی می‌دهد. امروزه ایالات متحده به همکاری با شرکای عربی متکی بوده که استقلال و اعتماد به نفس بیشتری نسبت به هشت سال پیش برای پیگیری منافع ملی خود دارند.

بریکس عربستان

با توجه به رویکرد ترامپ در تقویت روابط دفاعی آمریکا و عربستان، ضروری است که نحوه اختلاف واشنگتن و ریاض در مورد ایران را در نظر بگیریم. کافیرو خاطرنشان کرد: «امروزه روابط سعودی-ایرانی به طور قابل‌توجهی متفاوت از زمانی است که دوره اول ترامپ در ژانویه ۲۰۲۱ به پایان رسید. اگر دولت دوم ترامپ دوباره کمپین فشار حداکثری را آغاز کند، عربستان سعودی احتمالاً نخواهد خواست که در این مسیر همراه شود، زیرا پادشاهی نگرانی‌های بزرگی در مورد تهدید احتمالی ایالات متحده علیه آشتی ریاض-تهران خواهد داشت». این مسئله می‌تواند سیاست خارجی عربستان را تغییر داده و روابط آن با ایالات متحده را تحت تأثیر قرار دهد.

رویکرد تندتر آمریکا نسبت به ایران احتمالاً در ریاض خوشایند نخواهد بود. رهبری سعودی به حفظ ثبات خلیج فارس و کاهش تنش‌های منطقه‌ای تمرکز دارد و به ویژه بر حفظ گفت‌وگوهای جاری خود و توافق غیررسمی عدم اقدام خصمانه با تهران تأکید دارد. اگر دولت ترامپ رویکرد تهاجمی‌تری نسبت به ایران اتخاذ کند، ممکن است ریاض آن را برای منافع سعودی شدیداً مضر ببیند.