به گزارش اکوایران، دوره اول ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ چالش‌های زیادی برای ایران و عراق به همراه داشت و فشارهای اقتصادی، سیاسی و مسائل امنیتی را بر هر دو کشور وارد کرد.

به نوشته امواج‌مدیا، سیاست‌های دولت اول ترامپ فاصله میان ایران و کشورهای عربی را بیشتر کرد، کشورهایی که عراق همواره تلاش داشت آن‌ها را برای تقویت صلح و همکاری منطقه‌ای گرد هم آورد. پیش از بازگشت ترامپ به کاخ سفید، پرسشی اساسی مطرح است: دوره دوم او چه تأثیری بر ایران، عراق و تعاملات عربی-ایرانی خواهد گذاشت؟

چرخش به سوی فشار حداکثری

کمپین «فشار حداکثری» ترامپ نه تنها به منظور محدودکردن برنامه هسته‌ای ایران، بلکه برای کاهش نفوذ منطقه‌ای این کشور نیز طراحی شده بود. این سیاست پس از خروج یک‌جانبه ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال ۲۰۱۸ و بازگرداندن تحریم‌ها علیه ایران اتخاذ شد. کشورهای عربی از این سیاست استقبال کرده و آن را مقابله با گسترش نفوذ ایران در عراق، لبنان، سوریه و یمن می‌دانستند. اما بغداد دیدگاه متفاوتی داشت، چرا که خاک عراق به میدانی برای نبرد میان کشورهای عربی، ایران و ایالات متحده تبدیل شده بود.

در پی سیاست فشار حداکثری، سلسله‌ای از درگیری‌ها میان نیروهای آمریکایی در عراق و نیروهای الحشدالشعبی (واحدهای بسیج مردمی) متحد ایران رخ داد که اوج آن ترور سردار قاسم سلیمانی در ژانویه ۲۰۲۰ بود. سردار سلیمانی حامل پیامی از تهران به محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی بود و قصد داشت از طریق عادل عبدالمهدی، نخست‌وزیر وقت عراق آن را منتقل کند. او در راه بغداد بود که ترور شد. هدف پیام این بود که عراق واسطه‌ای برای از سرگیری روابط ایران و عربستان عمل کند؛ روابطی که پس از حمله سال ۲۰۱۶ تندروهای ایرانی به سفارت سعودی در تهران قطع شده بود.

ایران عربستان

ترور سردار سلیمانی باعث تشدید تنش‌ها و قرارگرفتن عراق در آستانه جنگ شد، در حالی که این کشور در آن زمان با اعتراضات سراسری و چالش‌های اقتصادی مواجه بود که بحران کرونا بعدها آن را تشدید کرد. با وجود تغییر دولت بغداد در می ۲۰۲۰ و روی کار آمدن مصطفی کاظمی که روابط نزدیکی با کشورهای عربی و غربی داشت، عراق نتوانست تا اوایل ۲۰۲۱ که ترامپ از قدرت کنار رفت، به طور مؤثری در احیای دیپلماسی میان ایران، عربستان و سایر کشورهای عربی کمک کند.

ترامپ و خاورمیانه جدید

دوره دوم ترامپ در دنیایی بسیار متفاوت شکل خواهد گرفت و پویایی‌های جدیدی ظاهر شده است.

پیشرفت‌های هسته‌ای ایران

در پاسخ به خروج ایالات متحده از برجام، ایران برنامه هسته‌ای خود را تسریع کرد. اکنون جمهوری اسلامی تنها یک تصمیم سیاسی تا عبور از آستانه هسته‌ای فاصله دارد. متأثر از تنش‌های فزاینده با اسرائیل، مقامات ایرانی از احتمال تغییر سیاست‌ها به منظور ایجاد بازدارندگی هسته‌ای نیز سخن گفته‌اند. تهران همچنین به امضاکنندگان اروپایی برجام هشدار داده که اگر آن‌ها از سازوکار «بازگشت خودکار تحریم‌ها» موسوم به مکانیسم ماشه استفاده کنند و تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل را برگردانند، ایران مجبور به ترک معاهده عدم اشاعه تسلیحات هسته‌ای (ان‌پی‌تی) خواهد شد. مکانیسم ماشه در پاییز ۲۰۲۵ منقضی خواهد شد.

تقابل ایران و اسرائیل

دو دور تقابل مستقیم با اسرائیل در آوریل و اکتبر، توانمندی‌های نظامی ایران را به نمایش گذاشت. این درگیری‌ها نگرانی‌های ایران در خصوص خطرات سیاست‌های خصمانه بیشتر از سوی ایالات متحده یا متحدان منطقه‌ای آن، به ویژه اسرائیل را افزایش داده است. در این زمینه، عراق به طور فزاینده‌ای آسیب‌پذیر به نظر می‌رسد؛ در سال ۲۰۲۴ اسرائیل دو بار از حریم هوایی عراق برای حمله به ایران استفاده کرد. از طرفی نیز بغداد نگران احتمال حملات هوایی اسرائیل به گروه‌های مقاومت متحد ایران در خاک عراق است.

ایران اسراییل

آشتی منطقه‌ای

بهبود روابط دیپلماتیک میان ایران و کشورهای عربی، به ویژه عربستان سعودی، و به طور قابل‌توجهی با بحرین، مصر و اردن چشم‌انداز سیاسی منطقه را تغییر داده است. با شکل‌گیری این همکاری‌ها، کشورهای عربی کمتری اکنون انگیزه‌ای برای مقابله فعال با ایران دارند.

مقاومت اقتصادی

ایران با روی‌آوردن به «اقتصاد مقاومتی» در برابر تحریم‌های غربی نشان داده که می‌تواند فشارهای شدید ایالات متحده را تحمل کند بدون آنکه مانند عراق دهه ۱۹۹۰، به بحران اقتصادی بیافتد. با وجود تحریم‌های گسترده، ایران توانسته اقتصاد خود را مدیریت کرده و به حمایت از شبکه محور مقاومت ادامه دهد.

خشونت‌های ناشی از فشار آمریکا

رویکرد فشار حداکثری ترامپ و هم‌راستایی او با برخی متحدان عرب به واکنش ایران انجامید. این اقدامات شامل حمله به نیروهای آمریکایی در پایگاه عین الاسد عراق، سرنگونی یک پهپاد آمریکایی در سواحل ایران و حمله حوثی‌های به تأسیسات نفتی سعودی آرامکو و چهار کشتی تجاری در نزدیکی بندر فجیره امارات بود.

ایران عراق

هم‌پیمان سیاسی در عراق

پس از سال‌ها ابهام در رابطه با اتحاد با جمهوری اسلامی، اکنون عراق دولتی دارد که اکثر مقامات آن به ایران متمایل بوده و بغداد را به نزدیک‌ترین نقطه به تهران رسانده است. این هم‌راستایی امکان هرگونه استفاده از عراق توسط ایالات متحده یا متحدان عرب آن علیه ایران را محدود می‌سازد.

رویکرد ترامپ تغییر می‌کند؟

نشانه‌هایی وجود دارد که سیاست دولت ایالات متحده در قبال ایران در دوره دوم ترامپ به طور قابل‌توجهی با دوره اولش متفاوت خواهد بود.

اول، ترامپ چندین‌بار اعلام کرده که به دنبال تغییر حکومت تهران نبوده و تمایلی به دخالت در امور داخلی ایران ندارد. او گفته است: «ما نمی‌توانیم در همه‌چیز دخالت کنیم. ما (حتی) نمی‌توانیم خودمان را اداره کنیم». او همچنین مدعی شد: «من دوست دارم ایران بسیار موفق باشد. تنها چیزی که نمی‌خواهیم، نبود سلاح هسته‌ای (در دست ایران) است». این اظهارات نشان می‌دهد که رئیس‌جمهور بعدی ایالات متحده احتمالاً فشار بر دیگر جنبه‌های سیاست‌های ایران مانند برنامه موشکی بالستیک آن را کاهش دهد و بر یک دستورکار به خصوص، یعنی محدودکردن تنش‌های هسته‌ای با ایران تمرکز کند. این امر می‌تواند به کاهش سطح درگیری منجر شود.

دوم، بیزاری ترامپ از درگیرشدن در جنگ‌های خارجی به ویژه پس از جنگ‌های غزه و اوکراین بیشتر شده است. او شدیداً از رویکرد دولت جو بایدن انتقاد کرده و وعده داده که این جنگ‌ها را سریعاً پایان دهد و تمایل خود به مذاکره به جای مداخله نظامی را نشان داده است. تعهد ترامپ به کاهش تنش و دیپلماسی به جای درگیری نظامی مستقیم، رویکردی است که شاید برای ایران نیز اعمال کند و ابزارهای اقتصادی و دیپلماتیک را به جای تقابل نظامی در اولویت قرار دهد.

دونالد ترامپ

سوم، ترامپ توانایی استفاده از اَشکال دیپلماسی غیرمتعارف را نشان داده و با استفاده از ابزارهای اقتصادی و تماس‌های مستقیم، در قامت یک مذاکره‌کننده‌ای در موضوعات پیچیده ظاهر شده است. علاوه بر این، او به خوبی از پیامدهای منفی تحریم‌های بلندمدت علیه دیگر کشورها بر اقتصاد ایالات متحده آگاه است. برای مثال، او گفته است: «من از تحریم‌ها استفاده می‌کردم، اما آن‌ها را سریعاً اعمال و لغو می‌کنم، زیرا در نهایت دلار را نابود می‌کند».

چهارم، ایران نشان داده که به شرط هم‌راستایی با منافع ملی خود، حاضر به مذاکره با ایالات متحده است. این رویکرد عملگرایانه باعث شده جمهوری اسلامی حتی از طریق واسطه‌های مختلف همچنان با ایالات متحده در ارتباط باشد. در این راستا، کشورهایی همچون عمان، قطر و عراق در تسهیل ارتباط غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن نقش مهمی داشته‌اند و این کانال‌ها در پیشبرد تلاش‌های دیپلماتیک و تأمین تفاهم‌ها مؤثر واقع شده‌اند.

آنچه در انتظار است

با توجه به پویایی‌های تغییریافته منطقه، آتش‌بس لبنان و احتمال آتش‌بس غزه پس از بازگشت ترامپ به قدرت و با توجه به آمادگی ایران و متحدانش برای پایان‌دادن به این درگیری‌ها، احتمالاً فشار کمتری بر تهران وارد خواهد شد. اما این تنها در صورتی خواهد بود که ایران به سمت گریز هسته‌ای نرود و تقابل مستقیمش با اسرائیل پایان یابد.

تاسیسات هسته ای نطنز

پس از آخرین حمله اسرائیل، ایران حوصله به خرج داده و هنوز دست به انتقام نزده است. افزون بر این، پس از پیروزی ترامپ، وزیر امور خارجه ایران صراحتاً تأکید کرد: «ایران به دنبال سلاح هسته‌ای نیست، تمام». او همچنین نشان داد که ایران آماده مذاکره با دولت ترامپ است و گفت: «مردم آمریکا تصمیم خود را گرفته‌اند و ایران به حق آن‌ها در انتخاب رئیس‌جمهور احترام می‌گذارد. مسیر پیش رو نیز یک انتخاب است. این مسیر با احترام آغاز می‌شود» و بر لزوم اعتمادسازی متقابل تأکید کرد.

اگر سناریوی فوق تحقق نیابد، ممکن است ترامپ با فشار بر شبکه محور مقاومت، بر نفوذ منطقه‌ای ایران تمرکز کند. شاید این رویکرد شامل تشدید تحریم‌ها بر گروه‌های متحد ایران، محدودکردن تحرک آن‌ها و استفاده از سازوکارهایی برای کاهش جریان‌های مالیشان باشد. در نتیجه، احتمالاً ایالات متحده بر دولت‌های عراق و لبنان فشار بیاورد تا دسترسی گروه‌های مورد حمایت ایران به منابع اقتصادی را محدود ساخته و نفوذ سیاسی آن‌ها را کاهش دهد، به جای رویارویی مستقیم، ایران را در بگذارد. البته جمهوری اسلامی احتمالاً نمی‌نشیند و منتظر نمی‌ماند تا فشار بر متحدان منطقه‌ایش افزایش یابد. در این صورت، خطر درگیری همچنان بالا خواهد بود.