به گزارش اکوایران، سرنگونی بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه، ضربه‌ای سنگین به آرزوهای روسیه برای داشتن جایگاه ابرقدرتی وارد کرد. این کشور به دلیل حضور نظامی در اوکراین و ناکامی‌های اطلاعاتی پیش از حملۀ بسیار سریع هیئت تحریر الشام، نتوانست از قوی‌ترین متحد خود در خاورمیانه دفاع کند.

روسیه همچنین با احتمال از دست دادن پایگاه دریایی طرطوس در سواحل مدیترانۀ سوریه و پایگاه هوایی حمیمیم مواجه است، پایگاهی که در سال ۲۰۱۵ و همزمان با مداخلۀ نظامی روسیه به نفع اسد تأسیس شد. تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد که روسیه تعداد زیادی از نیروهای نظامی و تجهیزات خود را از پایگاه‌های سوریه تخلیه کرده و از مناطق داخلی این کشور هم عقب‌نشینی کرده است. تا پایان دسامبر، نیروهای روس تنها در پایگاه هوایی حمیمیم و بندر طرطوس حضور داشتند و اطلاعات اوکراین حاکی از آن است که روسیه قصد دارد تا فوریۀ ۲۰۲۵ نیروهای خود را به طور کامل خارج کند.

به نوشته فارن پالیسی، هرچند این شکست‌ها میراث سیاست خارجی ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، را لکه‌دار می‌کند و جایگاه روسیه در خاورمیانه را تضعیف می‌نماید، اما ممکن است تأثیری عمیقاً منفی بر نفوذ این کشور در آفریقا نیز داشته باشد.

تصمیم کرملین برای عدم اعزام مجدد مزدوران آفریقایی به سوریه در روزهای پایانی اسد، اهمیت راهبردی آفریقا برای پوتین را نشان می‌دهد. اما از دست دادن طرطوس می‌تواند پشتیبانی لجستیکی برای نیروهای روس در آفریقا را به شدت پیچیده کند و ناکامی مدل به اصطلاح «ضد شورش سوریه» ممکن است قدرت نرم روسیه را در قارۀ آفریقا تضعیف نماید.

از آنجا که بدون تردید توهم قدرت روسیه در سوریه فروپاشیده است، حکومت‌های خودکامۀ آفریقایی در توانایی مسکو برای ایفای نقش به عنوان خط دفاعی نهایی آنها در مواقع بحران تجدیدنظر می‌کنند.

پس از آنکه اسد روند جنگ داخلی سوریه را با بازپس‌گیری حلب در اواخر سال ۲۰۱۶ تغییر داد، روسیه همکاری مستحکمی با فرماندۀ ارتش ملی لیبی، خلیفه حفتر، ایجاد کرد. سلاح‌های روسی ــ‌مانند موشک‌های کالیبر و سیستم‌های پدافند هوایی پانتیر اس1‌ــ به لیبی ارسال شدند و شرکت‌های نظامی خصوصی گروه واگنر نیز در سال ۲۰۱۸ وارد عمل شدند.

ارتش روسیه سوریه پایگاه حمیمیم سوخو 24

توانایی روسیه در تأمین تجهیزات جنگی و نیروهای انسانی به لیبی به داشتن پایگاهی پایدار در سوریه بستگی داشت. پایگاه طرطوس به‌عنوان مرکز کلیدی تأمین مجدد و کمک به تعمیر و نگهداری تجهیزات و تسهیل چرخش پرسنل به لیبی عمل می‌کرد. استفادۀ مسکو از سوریه به‌عنوان سکوی هوایی نیز به همان اندازه حیاتی بود. پروازهای منظم از منطقه ساحلی لاذقیۀ سوریه به پایگاه‌های حفتر در الخادم و جفره انتقال آسان هواپیماهای باربری ایل‌ــ76  و آن‌ــ124 به فرودگاه‌های لیبی را فراهم می‌کرد.

با گسترش ردپای راهبردی روسیه در آفریقای زیر صحرای بزرگ، اهمیت لجستیکی سوریه نیز افزایش یافت. مداخله نظامی گروه واگنر در مالی، که از اواخر ۲۰۲۱ آغاز شد و به‌عنوان گشایندۀ مسیر برای اعزام نیروهای کوچک‌تری در بورکینافاسو در سال ۲۰۲۳ و نیجر در سال ۲۰۲۴ عمل کرد، از نظر لجستیکی به دارایی‌های روسیه در سوریه متکی بود.

زمانی که در آوریل ۲۰۲۳، جنگ داخلی در سودان میان نیروهای شبه‌نظامی فرماندۀ نیروهای پشتیبانی سریع، محمد حمدان «حمیدتی» دگالو و نیروهای مسلح سودانی آغاز شد، یک محور پروازی سوریه-لیبی-سودان انتقال موشک‌های زمین به هوای روسی به نیروهای پشتیبانی سریع را ممکن ساخت.

به‌دلیل این پیوندها میان استراتژی‌های روسیه در سوریه و آفریقا، شکست اسد باعث وحشت جمعی در مسکو شده است. نیکولای سوخوف، کارشناس خاورمیانه در اندیشکده‌ای در مسکو به نام موسسۀ اقتصاد جهانی و روابط بین‌الملل، در مقاله‌ای که در اوت ۲۰۲۴ منتشر شد، سوریه را «نقطۀ پرش به آفریقا» توصیف کرد و هشدار داد که بدون این پایگاه، روسیه ممکن است برای اجرای پروازهای مستقیم منظم به مناطق عملیاتی آفریقا دچار مشکل شود.

در پستی که در دسامبر ۲۰۲۴ در تلگرام منتشر شد، تحلیلگر نظامی روس، الکساندر کوتس، از اهمیت طرطوس و حمیمیم در مبارزۀ روسیه با «انزوای جهانی تحمیل‌شده توسط غرب» گفت و هشدار داد که اگر این تأسیسات از دست بروند، «تمام پروژه‌های ما در قارۀ سیاه اگر هم متوقف نشوند، دست کم باید مورد بازبینی قرار بگیرند.»

این سناریوی فاجعه‌آمیز می‌تواند برای اقتصاد جنگ‌زدۀ روسیه که روزبه‌روز شکننده‌تر می‌شود، بسیار زیان‌بار باشد. ذخایر طلای سودان و مالی و الماس‌های جمهوری آفریقای از مراکز تأمین کنندۀ ارز سخت شدیداً مورد نیاز روسیه برای حمله به اوکراین بوده‌اند. در دورۀ آمادگی و پس از حملۀ روسیه به اوکراین در فوریۀ ۲۰۲۲، حداقل ۱۶ پرواز حامل طلا از سودان به روسیه از طریق سوریه انجام شد. در غیاب سوریه به‌عنوان یک نقطۀ ترانزیت برای این عملیات استخراج مواد معدنی، ممکن است هزینه قاچاق این سنگ‌ها و فلزات گران‌بها به روسیه به‌شدت افزایش یابد. در صورت کاهش حضور امنیتی روسیه، ممکن است نیروی تجاری که در سال ۲۰۲۳ با ثبت رقم بیست و چهار میلیارد و پانصد میلیون دلاری رکورد تجارت با آفریقا را شکست، از بین برود.

شمش طلا روسیه

بهترین راهبرد روسیه برای جلوگیری از این نتیجه، تعامل با مقامات جدید سوریه است. با وجود اینکه کرملین تا پیش از فرار اسد از دمشق به مسکو، هیئت تحریر الشام را گروهی تروریستی می‌نامید، معاون وزیر امور خارجه روسیه، میخائیل بوگدانوف، در اواسط دسامبر تأیید کرد که کرملین در حال مذاکره با هیئت تحریر الشام دربارۀ دسترسی به پایگاه‌ها و همکاری در مبارزه با «تروریسم بین‌المللی» است.

توافقی که مطابق آن روسیه در ازای حفظ تأسیسات خود به رفع تحریم‌های مرتبط با تروریسم سازمان ملل متحد علیه هیئت تحریر الشام رأی دهد، می‌تواند خیال این کشور را راحت کند. در حالی که لحن اولیۀ هیئت تحریر الشام علیه ایران شدیدتر بود تا علیه روسیه، این گروه می‌تواند با وعدۀ دسترسی به پایگاه‌ها، از مسکو غرامت دریافت کند. این توافق سخت ممکن است برای سوری‌هایی که از خروج نیروهای روسیه استقبال کرده‌اند و کرملین را مقصر بخش عمده‌ای از ویرانی‌های دهه گذشته جنگ می‌دانند، خوشایند باشد.

اگر بار جنایات جنگی گذشتۀ روسیه در سوریه و اتحاد این کشور با اسد برای دستیابی به توافق پایگاه بیش از حد سنگین باشد، گزینه‌های پیش روی کرملین بسیار ناامیدکننده خواهند بود. روسیه ممکن است تلاش کند شرق لیبی را به مرکز لجستیکیِ استراتژیک خود در آفریقا تبدیل کند.

از زمانی که معمر قذافی در جریان بازدید خود از روسیه در سال ۲۰۰۸ پیشنهاد ایجاد یک تأسیسات روسی در بنغازی را مطرح کرد، کرملین به دنبال داشتن پایگاهی نظامی در بخش شرقی سواحل مدیترانه در لیبی بوده است. یک توافق دفاعی در سال ۲۰۲۳ میان روسیه و ارتش ملی لیبی، که پس از دیدار حفتر با پوتین در مسکو به امضا رسید، گمانه‌زنی‌ها درباره ساخت یک پایگاه روسی در طبرق را دوباره زنده کرده است.

با این حال، موانع عملی زیادی برای جایگزین کردن لیبی به‌عنوان مرکز تأمین تجهیزات نیروهای روسیه در آفریقا وجود دارد. کانال تلگرامی تأثیرگذار «ریبار» اخیراً استدلال کرده است که فقط هواپیماهای باربری خالی می‌توانند فاصله طولانی‌تر از روسیه به لیبی را بدون سوخت‌گیری طی کنند و هواپیماهای سنگین با بار زیاد برای انجام این سفر باید چند بار توقف کنند. ریبار نتیجه‌گیری کرد که ایدۀ «تأمین عملیات در آفریقا از طریق لیبی بسیار پرهزینه و ناپایدار است.»

عدم قطعیت‌ها دربارۀ توازن قدرت بلندمدت در لیبی نیز مطلوبیت آنجا را به‌عنوان مکان پایگاه تضعیف می‌کند. اگر خانوادۀ حفتر توسط رقبای سیاسی در طبرق کنار گذاشته شود —یا اگر لیبی به سمت آشتی ملی و انتخابات آزاد پیش برود— روسیه ممکن است به‌کلی از معادلات این کشور حذف شود.

ساحل دریای سرخ سودان نیز به همین ترتیب بعید است که جای سوریه را به‌عنوان یک مرکز لجستیکی بگیرد. از زمانی که نخست‌وزیر روسیه، میخائیل میشوستین، در سال ۲۰۲۰ توافق‌نامه‌ای اولیه را با خارطوم دربارۀ ساخت یک «مرکز پشتیبانی لجستیکی» در بندر سودان امضا کرد، هیچ پیشرفت ملموسی حاصل نشده است. گذار ناتمام سودان به حکومت مدنی از تصویب پارلمانی برای این توافق جلوگیری کرد و جنگ داخلی جاری این پروژه را تا زمان نامعلومی متوقف کرده است.

اقتصاد سومالی بندر باربرا اقتصاد آفریقا چین

حتی اگر فرمانده نیروهای مسلح سودان، سپهبد عبدالفتاح البرهان، به دلیل نیازش به مهمات و قطعات هواپیما انگیزه پیدا کند که یک توافق اسلحه در ازای پایگاه را با روسیه منعقد کند، ظرفیت ذخیره‌سازی طرطوس هرگز به‌طور کامل جایگزین نخواهد شد. روسیه تنها قادر خواهد بود تا چهار ناو جنگی را در بندر سودان مستقر کند، درحالی‌که ظرفیت طرطوس ۱۱ ناو بود. عملیات سوخت‌گیری نیز بسیار کم‌بازده‌تر خواهد بود.

جدا از این چالش‌های لجستیکی، توانایی روسیه در معرفی خود به‌عنوان یک تأمین‌کننده امنیت برای دولت‌های شکنندۀ آفریقایی ضربه شدیدی خورده است. با وجود اینکه بیشتر حملات هوایی روسیه در سوریه گروه‌های مخالف و مناطق غیرنظامی را هدف قرار داده بود، کرملین مداخلۀ نظامی خود را همچون یک پیروزی قاطع ضدتروریسم علیه داعش تبلیغ کرد.

این پیروزی ظاهری از طریق حمایت از ساختارهای دولتی موجود به‌دست آمد و در تضاد با دموکراسی تحمیلی از طریق لولۀ تفنگ و کمپین‌های ضدتروریسم ایالات متحده بود. مدل به‌اصطلاح ضدشورش سوریه‌ای روسیه، که نسبت به حقوق بشر بی‌توجه بود و ثبات اقتدارگرایانه را به‌عنوان پادزهری برای افراط‌گرایی تجویز می‌کرد، به مزیت مهمی برای شرکای امنیتی احتمالی روسیه در آفریقای زیرصحرای بزرگ تبدیل شد.

بسیاری از مقامات آفریقایی این پروپاگاندا را باور کردند. در جریان دیدار خود با پوتین در سال ۲۰۱۷ در روسیه، عمر البشیر، رئیس‌جمهور وقت سودان، مداخلۀ قاطع روسیه به نفع اسد را ستود و از روسیه خواست که از سودان در برابر «اقدامات تهاجمی ایالات متحده» محافظت کند. در سال ۲۰۱۹، استیو اوگبا، سفیر نیجریه در روسیه، برای جلب حمایت از یک توافق همکاری نظامی با مسکو پیش از نشست سران روسیه و آفریقا در سوچی ابراز امیدواری کرد که روسیه در سرکوب بوکوحرام به نیجریه کمک کند.

این دیدگاه‌ها همچنین ورود نظامی روسیه به مالی را تسهیل کرد. در ماه‌های منتهی به کودتای اوت ۲۰۲۰ مالی، که کشور را در مسیر دیکتاتوری نظامی قرار داد، فعالان ضدغربی نسبت به ناکارآمدی سیاست‌های ضدتروریسمی که توسط فرانسه و سازمان ملل متحد ترویج می‌شد، اعتراض کردند. روسیه به‌عنوان منجی مالی معرفی شد و شعار «مانند سوریه به ما کمک کنید» در خیابان‌های باماکو شنیده شد.

تصویر قدرت نظامی روسیه در سوریه حکم یک نمونۀ متعادل کنندۀ ضروری در برابر شکست‌های این کشور در اوکراین را داشت. این تصویر همچنین باعث شد حتی علیرغم نتایج ناامید کنندۀ عملیات نظامی روسیه در لیبی و مالی، مشتریان آفریقایی این کشور مسیر خود را حفظ کنند. درحالی‌که روسیه خود را به‌عنوان یک شریک امنیتی برای دولت‌های شکنندۀ غرب و مرکز آفریقا ارائه می‌کند، کارنامۀ اخیر آن بسیار کم‌رنگ‌تر از تبلیغات پرمدعای کرملین است.

حتی اگر آفریقا به روسیه پشت نکند، سقوط اسد کرملین را مجبور به پذیرش برخی حقایق تلخ دربارۀ ظرفیت خود برای به‌کارگیری قدرت نظامی در صحنه‌های جهانی کرده است. روسلان پوخوف، کارشناس مرکز تحلیل استراتژی‌ها و فناوری، یک اندیشکدۀ برجسته دفاعی روسیه، نوشت: «مسکو نیروی نظامی، منابع، نفوذ و اقتدار کافی برای مداخلۀ موثر در خارج از اتحاد جماهیر شوروی سابق را ندارد و درواقع فقط با اجازۀ دیگر قدرت‌های قوی‌تر و تا زمانی که آنها اجازه دهند، می‌تواند در آنجا عمل کند.»

این سناریو می‌تواند روسیه را به تمرکز بیشتر بر قدرت نرم و جنگ هیبریدی در مبارزۀ خود برای به دست آوردن نفوذ در آفریقا ترغیب کند.

با توجه به جاهایی که نیروهای روسی در حال حاضر تثبیت شده‌اند، مفسران همسو با کرملین نیز در حال ارزیابی مزایای مداخله‌های نظامی گسترده‌تر در کشورهای جنوب جهانی هستند. فیودور لوکیانوف، سردبیر نشریه «روسیه در امور جهانی»، با کنایه گفت که توصیف باراک اوباما، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده، از روسیه به‌عنوان یک «قدرت منطقه‌ای» دیگر نباید به‌عنوان یک توهین تلقی شود، زیرا «قدرت‌های جهانی در حال ترک صحنه هستند، زیرا تحمل چنین باری نه تنها دشوار بلکه غیرضروری نیز است.»

این نوع تفکر می‌تواند روسیه را ترغیب کند تا همکاری‌های خود را با قدرت‌های منطقه‌ای کلیدی در آفریقا تقویت کند، به این امید که آنها به نیابت از مسکو عمل کنند.

با اینکه توانایی روسیه برای تعامل با رهبران جدید سوریه نامشخص است، سقوط اسد به‌شدت اعتمادبه‌نفس و ظرفیت قدرت‌نمایی این کشور در آفریقا را کاهش داده است. پیامدهای ژئوپلیتیکی رویدادهای اخیر در سوریه فراتر از خاورمیانه رفته‌اند.