خاورمیانه در عصر عدم قطعیت ترامپ ۲؛ سیگنالهای متناقضی که همه را سردرگم کرده!
اکوایران: هنوز زود است که بتوان پیشبینی کرد ترامپ چه رویکردی نسبت به سیاست آمریکا در خاورمیانه در پیش خواهد گرفت یا اینکه این منطقه را نسبت به سایر مسائل در دستور کار دوره دوم خود چقدر در اولویت قرار خواهد داد. دولت او سیگنالهای مختلط و متناقضی در زمینه انتصابات و اقدامات سیاستی ارسال کرده است که تصویر کلی روشنی از سیاست خاورمیانه ارائه نمیدهد، اما پیشنمایشی از آنچه ممکن است در سه جبهه کلیدی رخ دهد به دست میدهد.
به گزارش اکوایران، آغاز دولت دوم دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، ارتباط چندانی با مسائل سیاستی خاورمیانه نداشت.
در روزهای نخست، ترامپ مجموعهای از دستورات اجرایی را صادر کرد که بر اولویتهایی نظیر مهاجرت، تغییرات سیاستهای اجتماعی و تغییر در نحوه عملکرد دولت ایالات متحده متمرکز بود و وفاداری به دستور کارش تأکید داشت.
به گزارش موسسه خاورمیانه، مهمترین اقدام ترامپ عفو بیش از ۱۵۰۰ مجرم محکوم شدهای بود که چهار سال پیش به کنگره آمریکا حمله کردند تا نتایج انتخابات ۲۰۲۰ که ترامپ در آن شکست خورد را باطل کنند. این اقدام پیامی به جهان درباره جهتگیری آمریکا در موضوعاتی نظیر تعهد به حاکمیت قانون، یکپارچگی سیستم سیاسی خود و حمایت از نیروهای مجری قانون ارسال کرد.
هنوز زود است که بتوان پیشبینی کرد ترامپ چه رویکردی نسبت به سیاست آمریکا در خاورمیانه در پیش خواهد گرفت یا اینکه این منطقه را نسبت به سایر مسائل در دستور کار دوره دوم خود چقدر در اولویت قرار خواهد داد. دولت او سیگنالهای مختلط و متناقضی در زمینه انتصابات و اقدامات سیاستی ارسال کرده است که تصویر کلی روشنی از سیاست خاورمیانه ارائه نمیدهد، اما پیشنمایشی از آنچه ممکن است در سه جبهه کلیدی رخ دهد به دست میدهد.
اعراب و اسرائیل
ترامپ با معرفی افراد کلیدی در تیم خاورمیانه در اوایل دوران انتقال پس از انتخاب مجدد خود، از جمله فرستاده خاورمیانه، استیو ویتکاف، نامزد سفیر آمریکا در اسرائیل، مایک هاکبی و مشاور ارشد امور عربی و خاورمیانه، مسعد بولس، نشان داد که این مسئله برای او مهم است.
ویتکاف در روزهای پایانی دولت بایدن برای نهایی کردن توافق آتشبس و آزادی اسرا بین اسرائیل و حماس همکاری نزدیکی داشت. توافقی که اجرای کامل و تحقق پتانسیل آن نیاز به مذاکرات بیشتری دارد. ویتکاف این هفته اعلام کرد که نقش فعالی ایفا خواهد کرد و گفت که به عنوان بخشی از تیم بازرسی به اسرائیل و غزه سفر خواهد کرد تا مطمئن شود که اوضاع طبق برنامه پیش میرود.
زنده نگه داشتن این توافق و انتقال آن از مرحله اول به مراحل بعدی کار کوچکی نخواهد بود.خود ترامپ روز دوشنبه هنگام امضای دستورات اجرایی و پاسخ به سؤالات خبرنگاران در دفتر بیضیشکل با بدبینی اشاره کرد: «این جنگ ما نیست. جنگ آنها است. من مطمئن نیستم».
یکی از دستوراتی که ترامپ امضا کرد، لغو تحریمهای ایالات متحده علیه گروههای افراطی شهرکنشین اسرائیلی متهم به خشونت علیه فلسطینیان در کرانه باختری بود. این اقدامی بود که بایدن به اجرا گذاشته بود، اما به نظر نمیرسید تأثیر زیادی داشته باشد. در واقع، این گروههای شهرکنشین این هفته به حملات خود علیه فلسطینیان ادامه دادند و خطر تشدید درگیری در کرانه باختری را افزایش دادند، جایی که نیروهای اسرائیلی و تشکیلات خودگردان فلسطینی عملیاتهای جدیدی را آغاز کردند و همه اینها در شرایط آرامش شکننده در غزه رخ داده است.
در تصویر بزرگتر، آرزوهای ترامپ برای دستیابی به توافق گستردهتر عادیسازی روابط سعودیها و اسرائیل و احتمال جایزه صلح نوبل بدون ایجاد مسیری معتبر به سمت راهحل دو دولتی دشوار به نظر میرسد، چیزی که هاکبی آن را غیرمحتمل دانسته است. بازگشت به خشونت، الحاق کرانه باختری توسط اسرائیل، و عدم وجود مسیری روشن به سمت راهحل دو دولت همگی احتمال پیشرفت سعودیها و سایر کشورهای عربی در عادیسازی روابط با اسرائیل را کاهش خواهند داد.
محور مقاومت و سیگنالهای متناقض
در مراحل اولیه انتقال قدرت، هنوز مشخص نیست که چه کسانی در تیم ترامپ خواهند بود و او قصد دارد چه سیگنالهایی ارسال کند. در سطح کابینه، ترامپ گروهی از وفاداران را منصوب میکند که علایق او را اجرا کنند تا از چالشها و اختلافنظرهایی که با وزرای دفاع و خارجه دوره اول خود روبهرو بود، اجتناب کند. در سطح کارکنان، ترامپ این هفته برایان هوک، که در دوره اول بهعنوان فرستاده ویژه جمهوری اسلامی ایران خدمت میکرد و عضو هیئت مدیره مرکز ویلسون، یک اندیشکده فدرالی در واشنگتن بود، را «اخراج» کرد.
یک سیگنال مهم در هفته اول ترامپ احتمال خبر این بود که ویتکاف ممکن است علاوه بر کاری که بر اجرای آتشبس غزه انجام داده است، بهعنوان مسئول سیاست ایران نیز خدمت کند. اگر این خبر درست باشد، این اقدام از نظر سیاستی محتمل است، زیرا برخی از همان شرکای خاورمیانهای که برای باز کردن قفل توافق آتشبس کلیدی بودهاند، میتوانند در شکلدهی نحوه برخورد ایالات متحده با چالشهای مرتبط با جمهوری اسلامی نیز نقش مهمی ایفا کنند.
در سطح عالی، مقامات ارشد ترامپ مانند مشاور امنیت ملی مایکل والتز و وزیر امور خارجه مارکو روبیو مواضع تندروانهای در قبال جمهوری اسلامی ایران و برنامه هستهای آن داشتهاند، و در دوره انتقال قدرت، صحبتهای زیادی درباره بازگرداندن سیاست «فشار حداکثری» دوره اول ترامپ وجود داشت. در همین حال، ترامپ دیگرانی را در تیم امنیت ملی خود منصوب کرده یا معرفی کرده است که از رویکردی منفعلتر نسبت به جمهوری اسلامی ایران حمایت کردهاند، از جمله مایکل دیمینو، یک انتخاب جدید در سطح میانی برای خاورمیانه در وزارت دفاع، و البریج کلبی، نامزد مدیریت سیاستگذاری پنتاگون.
زمان بیشتری لازم است تا تیم ترامپ رویکرد خود در قبال جمهوری اسلامی ایران را مشخص کند، کشوری که موقعیت منطقهای آن در سال گذشته آسیب دیده، هرچند برنامه هستهای همچنان به توسعهاش ادامه میدهد. یکی از حوزههایی که تیم ترامپ در روزهای اول خود به آن پرداخت، قرار دادن دوباره حوثیهای یمن در لیست سازمان تروریستی خارجی بود، گروهی که طی یک سال گذشته با حمله به کشتیهای در دریای سرخ امنیت منطقه را تحتالشعاع قرار داده است.
نکته اصلی این است که جمهوری اسلامی ایران همچنان چالشهای سیاستی زیادی برای کاخ سفید ایجاد میکند، و رسیدگی به پرونده ایران بهصورت یکپارچه با مسائل اعراب و اسرائیل محتملتر به نظر میرسد، بهویژه اگر آمریکا بخواهد خود را برای همکاری نزدیک با شرکای منطقهای آماده کند.
سیاست اقتصادی جهانی ترامپ و تأثیر آن بر منطقه: عصری جدید از عدم قطعیت
یکی از اولویتهای بالای دولت دوم ترامپ بازنگری در روابط اقتصادی آمریکا با قدرتهای بزرگ اقتصادی جهانی است. ترامپ سیگنالهای مختلفی ارسال کرده، از جمله احتمال اعمال تعرفه بر برخی از نزدیکترین شرکای تجاری آمریکا مانند چین، مکزیک و کانادا، آن هم از اوایل فوریه. اگر ترامپ در سیاست اقتصادی جهانی خود، همانطور که بسیاری انتظار دارند، وارد آبهای ناشناخته شود، این اقدام میتواند اثرات زیادی بر روابط آمریکا در خاورمیانه داشته باشد، بهویژه با بازیگران اقتصادی بزرگتر مانند اعضای گروه ۲۰، از جمله عربستان سعودی و ترکیه.
کشورها از همین حالا خود را برای این عصر جدید از عدم قطعیت آماده کرده و در تلاش برای جلب نظر ترامپ هستند. در هفته اول، عربستان سعودی برنامههایی را با ترامپ به اشتراک گذاشت که طی آن قصد دارد بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار در ایالات متحده طی چهار سال آینده سرمایهگذاری کند. ترامپ در یک سخنرانی مجازی در مجمع جهانی اقتصاد در داووس پاسخ داد که از عربستان سعودی خواهد خواست پول بیشتری سرمایهگذاری کند و قیمت نفت را کاهش دهد.
انرژی بخشی کلیدی از روابط اقتصادی آمریکا با بسیاری از کشورهای خاورمیانه است و سیاست انرژی یکی از اولویتهای اصلی در موج اولیه دستورات اجرایی ترامپ بود که تمرکز بیشتری بر سوختهای فسیلی و فاصله گرفتن از انرژی سبز داشت. آمریکا همچنان یک تولیدکننده بزرگ انرژی در سطح جهانی است و اختلافات در سیاستهای انرژی در سالهای اخیر گاهی آن را در تقابل با برخی از شرکای خاورمیانهای خود قرار داده است. روندی که اگر آمریکا یک دستور کار ملیگرای اقتصادی برای سیاست انرژی خود اتخاذ کند، ممکن است دوباره رخ دهد.
این سه مسئله؛ امور عربها و اسرائیل، جمهوری اسلامی ایران و سیاست اقتصادی جهانی، دستور کار کلی سیاست آمریکا در ماههای آینده را شکل خواهند داد، و هنوز برای نتیجهگیری در مورد جهتگیری دولت جدید در این زمینهها زود است. تعامل میان این سه مسئله لحن و نحوه روابط آمریکا با نزدیکترین شرکای خود را تعیین میکند و چارچوبی برای آنچه ممکن است و آنچه ممکن نیست در دستور کار خاورمیانهای آمریکا در دوره دوم ترامپ ایجاد میکند.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
آدرس آپارتمان های ۳میلیاردی در پایتخت
-
سیگنال تهران به ترامپ از کانال تروئیکا/ چرا اروپا نگران مذاکره مستقیم شده؟
-
چرخش بزرگ کاخ سفید در خاورمیانه؛ هراس گسترده از پیشنهاد تازه ترامپ
-
جنگ جهانی پنهان؛ چرا غرب نمیخواهد کریدورهای تجاری از ایران و ترکیه عبور کنند؟
-
قیمت طلا و سکه بازار را غافلگیر کرد/ اصلاح قیمت در راه است؟
-
حمله هوایی اسرائیل به استانی در سوریه/ موضع الجولانی مقابل رژیم صهیونیستی
-
درآمدی بر بازی بزرگ قدرت در قفقاز؛ علیاف ریسک بازی در زمین تهران و پوتین در برابر ترامپ را میخرد؟
-
تعطیلی استراحت در بازار ارز و سکه
-
خبر مهم درباره برکناری جمیله علمالهدی/ حکمی که خسروپناه برای سیدجلال موسوی خطیر زد