به گزارش اکوایران، بسیاری معتقدند در صورتی که کیف زرادخانه هسته‌ای دوران شوروی خود را حفظ می‌کرد، جنگ روسیه و اوکراین رخ نمی‌داد، موضوعی که پیامدهای وسیعی برای عدم گسترش سلاح‌های هسته‌ای و خلع سلاح هسته‌ای دارد.

اوکراین چه زمانی تسلیحات هسته‌ای خود را رها کرد؟

به نوشته نیوزویک، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، اوکراین سومین زرادخانه بزرگ هسته‌ای جهان را به ارث برد. تقریباً ۳۰,۰۰۰ سلاح هسته‌ای در بلاروس، قزاقستان، روسیه و اوکراین پخش شده بود و اوکراین تقریباً ۱,۹۰۰ کلاهک هسته‌ای استراتژیک و هزاران سلاح هسته‌ای تاکتیکی داشت.

اما سه سال بعد، کیف تصمیم گرفت غیرهسته‌ای شود و معاهده بوداپست را امضا کرد و تسلیحات هسته‌ای خود را به روسیه منتقل کرد. در ازای این اقدام، اوکراین از روسیه، ایالات متحده و بریتانیا تضمین‌های امنیتی دریافت کرد.

در آن زمان، تصمیم اوکراین به طور گسترده‌ای مورد استقبال قرار گرفت، زیرا این اقدام به کشور کمک کرد تا از کمک‌های مالی غرب برخوردار شود. اما اکنون که روسیه به طور آشکارا مذکره بوداپست را نقض کرده است - اول با الحاق کریمه از اوکراین در سال ۲۰۱۴ و سپس با حمله تمام‌عیار به کشور در سال ۲۰۲۲ - برخی اکنون می‌پرسند که آیا کیف هزینه احتمالی خلع سلاح را به درستی محاسبه کرده است.

سلاح هسته‌ای اوکراین از جنگ جلوگیری می‌کرد؟

در سال ۱۹۹۳، جان میرشایمر، دانشمند علوم سیاسی، مقاله‌ای با عنوان «لزوم بازدارندگی هسته‌ای اوکراین» منتشر کرد و استدلال کرد که داشتن تسلیحات هسته‌ای برای اوکراین ضروری است تا با همسایه خود، روسیه، در صلح باشد. سه دهه بعد، او همچنان به این موضع پایبند است.

میشایمر به نیوزویک گفت: «اگر اوکراین تسلیحات هسته‌ای خود را حفظ کرده بود، روسیه در سال ۲۰۲۲ به این کشور حمله نمی‌کرد. سلاح‌های هسته‌ای بازدارنده نهایی هستند.»

او افزود که بسیار محتمل بود که کیف در صورت حمله روسیه، که آن را یک «تهدید وجودی» می‌داند، از تسلیحات هسته‌ای خود برای دفاع از خود استفاده کند.

او گفت: «فکر می‌کنم روس‌ها این مسئله را درک می‌کردند و به همین دلیل در سال ۲۰۲۲ حمله نمی‌کردند.»

جنگ اوکراین

او افزود: «البته، به همین دلیل است که من استدلال کردم منطقی بود که اوکراین تسلیحات هسته‌ای خود را حفظ کند، زیرا معتقد بودم که در یک جنگ متعارف، اوکراین تقریباً هیچ شانسی برای شکست دادن روس‌ها نداشت.»

ماریانا بودجِرین، پژوهشگر ارشد در مرکز بلفر دانشگاه هاروارد و نویسنده کتاب «بمب ارثی: فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و خلع سلاح هسته‌ای اوکراین»، درگیری کنونی را بحرانی توصیف کرده که روسیه آن را به یک «بحران هسته‌ای» تبدیل کرده است. او به تهدیدهای مداوم هسته‌ای ولادیمیر پوتین، سیگنال‌های او و استفاده از ارعاب برای تشدید تنش‌ها اشاره می‌کند.

بودجِرین با میرشایمر موافق است که بازدارندگی هسته‌ای اوکراین می‌توانست روسیه را از آغاز یک تهاجم گسترده بازدارد. با این حال، او خاطرنشان می‌کند که وجود تسلیحات هسته‌ای به طور کامل احتمال وقوع درگیری را از بین نمی‌برد.

او گفت که درگیری‌های مرزی و الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ ممکن بود همچنان رخ دهد، «اما انجام چنین تهاجم وسیعی که بقای یک کشور را به خطر بیندازد، حتی برای کشوری مانند روسیه که زرادخانه هسته‌ای به مراتب بزرگ‌تری از اوکراین دارد، بسیار دشوارتر می‌شد.»

بودجِرین همچنین اشاره کرد که اوکراین مجهز به سلاح هسته‌ای می‌توانست در سال ۲۰۱۴ غرب را به واکنش قاطع‌تر و محکم‌تری وادار کند تا از تشدید تنش‌ها پس از الحاق شبه‌جزیره کریمه توسط پوتین جلوگیری شود.

او توضیح داد: «واکنش دولت اوباما در سال ۲۰۱۴ که تنها شامل چند تحریم جزئی بود و برای روسیه حتی یک تنبیه جزئی هم محسوب نمی‌شد، قطعاً در صورت وجود تسلیحات هسته‌ای در اوکراین، شدیدتر و قاطع‌تر می‌بود، زیرا ترس از تشدید تنش وجود داشت».

بودجِرین افزود: «روسیه حتی به فکر آغاز یک تهاجم تمام‌عیار نمی‌افتاد، زیرا بیم آن را داشت که در ادامه به سطح یک درگیری هسته‌ای کشیده شود.»

معضل هسته‌ای اوکراین

بودجِرین با این دیدگاه که اوکراین به‌سادگی زرادخانه هسته‌ای خود را تسلیم کرد، مخالفت کرد.

او گفت: «اینکه بگوییم اوکراین سومین زرادخانه بزرگ هسته‌ای جهان را به ارث برد و آن را بدون هیچ دستاوردی واگذار کرد، دقیق نیست.»

وی توضیح داد که تسلیحات هسته‌ای اوکراین برای استفاده راهبردی شوروی طراحی شده بودند، به این معنا که آنچه کیف به ارث برده بود، آماده استفاده به‌عنوان یک بازدارنده هسته‌ای نبود.

او گفت: «این تسلیحات چیزی نبود که اوکراین بتواند بگیرد و بچرخاند و فوراً برای بازدارندگی در برابر روسیه از آن استفاده کند.»

سلاح هسته‌ای

با این حال، اوکراین گزینه‌هایی در اختیار داشت و می‌توانست این میراث را در طول زمان به یک بازدارندگی کامل و مناسب برای استفاده راهبردی خود تبدیل کند، مشابه آنچه پاکستان، هند و کره شمالی انجام دادند.

اما بودجِرین توضیح داد: «این فرایند به زمان و سرمایه‌گذاری نیاز داشت و در اوایل دهه ۹۰، اوکراین برای به دست آوردن این زمان و سرمایه‌گذاری با چالش‌های زیادی مواجه بود.»

او افزود: «رهبری اوکراین هزینه‌ها و مزایای سرمایه‌گذاری در این مسیر را ارزیابی کرد، همچنین ظرفیت خود را برای مقاومت در برابر فشارهای جامعه بین‌المللی و تحمل پیامدهای منفی که قطعاً در پی آن می‌آمد، سنجید.»

میرشایمر نیز با این دیدگاه موافق بود و اشاره کرد که با نگاهی به گذشته، هیچ اجماع داخلی قوی‌ای در اوکراین برای حفظ تسلیحات هسته‌ای وجود نداشت. کشور تازه استقلال‌یافته بود و همچنین تحت فشار شدید آمریکا و روسیه برای واگذاری تسلیحات هسته‌ای خود قرار داشت.

او افزود: «با توجه به وضعیت اقتصادی اوکراین در آن زمان، آن‌ها گزینه‌های زیادی نداشتند جز این‌که آن تسلیحات را کنار بگذارند یا آن‌ها را به روسیه بازگردانند.»

اوکراین می‌تواند توانایی‌ هسته‌ای خود را توسعه دهد؟

بودجِرین گفت که بعید است اوکراین در آینده نزدیک توانایی‌های هسته‌ای خود را بازسازی کند.

او توضیح داد: «اگر اوکراین منابع مالی برای سرمایه‌گذاری در تسلیحات داشته باشد، احتمالاً این سرمایه‌گذاری را روی سلاح‌های متعارف و ابزارهای بازدارندگی متعارف انجام خواهد داد - سلاح‌هایی با برد بلندتر که بتوانند دارایی‌های نظامی راهبردی مهم روسیه را تهدید کنند.»

میرشایمر نیز این احتمال را رد کرد و افزود که روسیه برای جلوگیری از چنین چیزی، اقدامات شدیدی انجام خواهد داد.

او گفت: «با گذشت زمان، انگیزه روسیه برای اطمینان از این‌که اوکراین تسلیحات هسته‌ای نداشته باشد، بیشتر شده است. باید به خاطر داشته باشیم که در اوایل دهه ۹۰، روسیه و اوکراین دشمن نبودند. در واقع، روابط بین این دو کشور نسبتاً خوب بود. اما امروز هیچ‌کس چنین چیزی نمی‌گوید.»

او افزود: «در واقع، وضعیت کاملاً برعکس است… و نفرت در هر دو طرف به‌شدت افزایش یافته است. روس‌ها به هیچ وجه اجازه نخواهند داد که اوکراین به تسلیحات هسته‌ای دست یابد.»

ارتش اوکراین

اوکراین چگونه می‌تواند در برابر حملات آینده دفاع کند؟

در حالی که احتمال مذاکرات صلح مطرح است، ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، از غرب درخواست کرده است که تضمین‌های امنیتی برای کشورش فراهم کند.

تاکنون، این درخواست‌ها به‌طور علنی از سوی دونالد ترامپ رد شده است. اما مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در مصاحبه‌ای با شبکه فاکس نیوز در ۲۶ فوریه اظهار داشت که «آنچه اوکراین واقعاً به آن نیاز دارد، یک بازدارنده است... چیزی که هزینه حمله مجدد به این کشور را افزایش دهد.»

روبیو افزود: «می‌توان درباره این موضوع بحث کرد و این لزوماً فقط به آمریکا محدود نمی‌شود. اروپایی‌ها نیز می‌توانند در این زمینه مشارکت داشته باشند.»

میرشایمر آینده‌ای تیره‌وتار برای اوکراین ترسیم کرد و استدلال کرد که این کشور هیچ استراتژی بازدارندگی ندارد که روسیه آن را بپذیرد.

او گفت: «این دلیل اصلی است که اوکراین به دنبال تضمین امنیتی از سوی غرب است. این کشور درک می‌کند که به‌تنهایی قادر به بازدارندگی روسیه نیست. اوکراین به یک تضمین امنیتی از سوی غرب نیاز دارد و همان‌طور که زلنسکی کاملاً واضح اعلام کرده، این تضمین باید از سوی ایالات متحده باشد.»

میرشایمر افزود که دولت ترامپ به‌وضوح اعلام کرده که اوکراین چنین تضمینی دریافت نخواهد کرد. او همچنین خاطرنشان کرد که روسیه «چنین چیزی را تحمل نخواهد کرد، زیرا یک تضمین امنیتی از سوی غرب در عمل به معنای عضویت در ناتو است.»

میرشایمر ادامه داد: «روسیه به‌طور کاملاً صریح اعلام کرده که اوکراین باید بی‌طرف بماند و این بدان معناست که نباید هیچ تضمین امنیتی از غرب دریافت کند. در نتیجه، اوکراین تنها خواهد ماند و به‌تنهایی، قادر نخواهد بود یک استراتژی نظامی مؤثر برای مهار یا بازدارندگی روسیه در یک درگیری یا بحران آینده ارائه کند.»

استراتژی جایگزین اوکراین

اما بودجِرین دیدگاه متفاوتی دارد. او معتقد است که بهترین راه دفاعی اوکراین ایجاد یک چارچوب مشابه ناتو است، شامل سطحی از ادغام نیروهای نظامی اوکراین با نیروهای اروپایی.

او گفت: «اوکراین باید از نظر ظرفیت دفاعی تقویت شود، به گونه‌ای که تهاجم دوباره روسیه را بسیار پرهزینه کند.»

او همچنین اقدامات کلیدی برای دستیابی به این هدف را مشخص کرد، از جمله توسعه مشترک نظامی، تولید تسلیحات و اشتراک اطلاعاتی.

بودجِرین افزود: «با کمک شرکای اروپایی و دیگر متحدان، این هدف از طریق تقویت نیروهای مسلح اوکراین با کمک غرب محقق خواهد شد.»

او در پایان خاطرنشان کرد: «تمام این اقدامات باید در سطح عملیاتی شکل بگیرد و اوکراین را تا حد قابل توجهی در ساختار دفاعی اروپا ادغام کند.»