به گزارش اکوایران، با وجود آنکه شواهد متعدد از توقف روند گفتوگو میان ایران و آمریکا حکایت دارد، اظهارات رسانهای و مقامات سیاسی دو طرف در این مورد کماکان ادامه دارد. در این فضا بیاعتمادی میان پاستور و کاخ سفید نیز همچنان ادامه دارد و این موضوع در تازهترین پیامهای رسانهای رد و بدلشده بهوضوح دیده میشود؛ عاملی که پیشبینی تحولات روزها و هفتههای پیشِ رو را دشوارتر میکند.
در تازهترین اظهار نظرها در این خصوص روز گذشته -15 آذر- بود که توماس باراک، فرستاده ویژه آمریکا در امور سوریه و لبنان در بخشی از گفتوگوی خود با وبگاه اماراتی نشنال مدعی شد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا مایل به رسیدن به توافق با ایران است، اما این امر تنها زمانی ممکن است که تهران اراده واقعی برای پیشبرد چنین فرایندی داشته باشد.
باراک همچنین به سوال اینکه «آیا اکنون زمان آن نرسیده است که توافق صلح حاصل شود؟»، پاسخ داد: موضع رئیسجمهور آمریکا مشخص است. ترامپ برای گفتوگوهای واقعی آماده است، نه برای صحبتهای بیمعنی. او میداند که برنامه چیست. اگر ایرانیها بخواهند به آنچه این دولت درباره غنیسازی اورانیوم، درباره حمایت از گروهها در منطقه میگوید، گوش دهند، پاسخ همین است.
پایانی بر حضور میانجیها؟
فرستاده ویژه آمریکا در امور سوریه و لبنان تاکید کرد که دونالد ترامپ به خوبی میداند که گفتوگوهای بیمعنی از طریق واسطهها دیگر وجود نخواهد داشت. من فکر میکنم که او صددرصد برای گفتوگو در دسترس است. باید امیدوار باشیم که ایران نیز همین اندازه در درسترس باشد، زیرا در هر صورت، این، سریعترین راه در جهت یافتن راهحل برای (مشکلات) منطقه است.
این صحبتها در حالی مطرح شد که عباس عراقچی، وزیر امور خارجه نیز روز گذشته طی مصاحبهای با خبرگزاری ژاپنی «کیودو» در تهران بیان کرد: ایران آماده از سرگیری مذاکرات با دولت آمریکا در مورد برنامه و توسعه هستهای خود است و البته این موضوع به رویکرد و نظر ایالات متحده بستگی دارد.
در روزهای گذشته علی لاریجانی، دبیر شعام نیز در پیامی در شبکه ایکس نوشت: ما مذاکرات واقعی را میپذیریم، نه مذاکرات تصنعی، و نتیجه مذاکرات نباید از پیش تعیین شده باشد.

ضرورت گفتوگو حتی بدون حصول توافق

کوروش احمدی، دیپلمات پیشین کشورمان در گفتوگو با اکوایران با اشاره به اظهارات اخیر مقامهای دو طرف درباره «مذاکره واقعی» تأکید کرد که برداشت هر دو طرف از مواضع یکدیگر می تواند نادرست باشد و این تلقی، مانع شکلگیری گفتوگوهای مستقیم شده است.
او توضیح داد: طرف ایرانی تأکید میکند نتیجه مذاکرات نباید از پیش توسط آمریکا تعیین شده باشد و طرف آمریکایی نیز بر لزوم پایان یافتن مذاکرات «از طریق واسطهها» سخن میگوید. احمدی معتقد است، این رویکردها نشاندهنده آن است که هر دو طرف تصور میکنند مواضع طرف مقابل ثابت و غیرقابلتغییر است، در حالیکه چنین پیشفرضی با اصول شناختهشده دیپلماسی و تجربه روابط بینالملل در دو تا سه قرن گذشته همخوانی ندارد.
این دیپلمات پیشین تأکید کرد: در روابط بینالمللی، کشورها با وجود اختلافها رو در رو و بدون قید و شرط با هم گفتگو می کنند؛ اگر توافقی شکل بگیرد، مطلوب است و اگر نه، صرف گفتوگوی بینتیجه نیز مفید است. او گفت: گفتوگو حتی اگر بدون نتیجه باشد، باعث میشود دو طرف شناخت و درک بهتری از یکدیگر و نحوه تفکر یکدیگر پیدا کنند؛ هم در سطح فردی و هم نسبت به مواضع واقعی یکدیگر.
احمدی افزود: هیچ کشوری نمیتواند صرفاً بر اساس اظهارات عمومی، از موضع واقعی طرف مقابل مطمئن باشد؛ زیرا این اظهارات، «مواضع مذاکراتی» محسوب میشوند و مخاطبان متعددی در داخل کشور دارد و نیازهای داخلی سیاسی روز در شکلگیری آنها نقش اساسی دارند. حتی مواضعی که در آغاز مذاکرات و در اتاق مذاکره نیز مطرح میشود، معمولاً نهایی نیست، زیرا گفتوگوها بر پایه مواضع حداکثری آغاز و سپس در فرآیند بدهبستان دیپلماتیک تعدیل میشوند.
او نتیجه گرفت: بنابراین سخنانی که اکنون از سوی مقامهای ایرانی یا آمریکایی در رسانه ها مطرح میشود، لزوماً با نظرات واقعی آنها تطابق ندارد و تمرکز بر این رویه ها با دیپلماسی حرفهای فاصله زیادی دارد. منتهی فرق قضیه این است که مقامات آمریکایی عجلهای ندارند و نگران خسارتی اقتصادی از ناحیه ایران نیستند و میتوانند بطور نامحدود صبر کنند، اما کشور ما در شرایط مشابهی نیست.
در بخش دیگری از سخنانش، احمدی با اشاره به تلاشهای برخی کشورهای منطقه و اروپا، احتمال نقشآفرینی عربستان سعودی در میانجیگری بین ایران و آمریکا را غیرواقعبینانه دانست. او با اشاره به ماجرای نامهبردن هیئت ایرانی به عربستان گفت: این موضوع بعید است ارتباطی با سیاست خارجی و رابطه ایران و آمریکا داشته و همانطور که گفته شد می توان آنرا بیشتر در چارچوب مسائل حج دانست.
به گفته او، همزمانی این اتفاق با سفر محمد بنسلمان به آمریکا موجب شد برخی حدس و گمانها درباره گفتوگو طرح موضوع ایران در دیدارهای بن سلمان با ترامپ شکل بگیرد، اما نمی توان صرف این شایعات را نشانهای از تمایل عربستان یا ایران در ارتباط با میانجیگری دانست. احمدی تأکید کرد: عربستان کشوری با مواضع منفی نسبت به ایران است و طبیعتاً نمیتواند نقش میانجی بیطرف را ایفا کند.
دیپلمات پیشین ایران، قطر و عمان را کشورهایی دانست که ظرفیت بیشتری برای میانجیگری دارند، اما یادآوری کرد که در نهایت، ایران به عنوان یک قدرت بزرگ منطقهای و آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی برای کار با هم اساساً نیازی به واسطه ندارند.
احمدی تصریح کرد: آقایان عراقچی و ویتکاف شماره تماس یکدیگر را دارند و میتوانند مستقیماً گفتوگو کنند. لازم است از حواشی و پیرایههای شکلگرفته پیرامون این پرونده عبور شود. او تأکید کرد که طرفین باید وارد مذاکره شوند؛ بدون توجه به اینکه چه پیشفرضهایی در ذهن دارند. به گفته او، اگر توافقی حاصل نشود باز هم شناخت طرفین از یکدیگر افزایش مییابد و در دورههای بعد امکان ازسرگیری گفتوگو فراهم خواهد شد.
این دیپلمات پیشین در پایان گفت: روال طبیعی روابط بینالملل در دو قرن گذشته همین بوده است و تجربه نشان میدهد گفتوگو حتی اگر بارها قطع و وصل شود، بهطور تدریجی زمینه تفاهم را فراهم میکند.