بر اساس تحلیل منتشر شده در نشریه اکونومیست، دولت آمریکا برای عبور از بنبست فعلی نیازمند اقدامی مستقیمتر است. به باور این نشریه، واشنگتن باید یک فرستاده ویژه را به تهران اعزام کند تا بهطور میدانی بررسی کند که آیا امکان دستیابی به یک توافق واقعی وجود دارد یا خیر. این پیشنهاد بازتابدهنده تغییری تدریجی در فضای فکری برخی محافل تصمیمسازی آمریکاست؛ تغییری که نشان میدهد اتکای صرف به فشار و تحریم، دیگر بهعنوان یک راهبرد کارآمد تلقی نمیشود.
در واشنگتن، دونالد ترامپ بار دیگر از «آمادگی کامل برای توافق با ایران» سخن گفته است. بهنوشته رسانهها، او تمایل دارد خود را بهعنوان رئیسجمهوری معرفی کند که توانسته یک توافق بزرگ و تاریخی را رقم بزند. جاهطلبی سیاسی ترامپ در این زمینه پنهان نیست، اما همزمان، برخی ناظران سیاسی معتقدند شکاف میان شعارهای او و واقعیتهای اجرایی سیاست خارجیاش همچنان عمیق است. تجربه توافقهای نیمهتمام و وعدههای محققنشده در پروندههای دیگر، تردیدهایی جدی درباره میزان پایداری این رویکرد ایجاد کرده است.
در سوی دیگر، ایران نیز سالی پرهزینه و پرتنش را پشت سر گذاشته است. بهگفته برخی تحلیلگران، فشارهای فزاینده اقتصادی، تحریمهای مداوم، و حملات نظامی به برخی زیرساختهای حساس، تهران را در موقعیتی پیچیده قرار داده است. با این حال، نشانههایی از تمایل به بازگشت به مسیر دیپلماسی در مواضع رسمی ایران قابل مشاهده است. این تغییر لحن، تلاشی برای مدیریت هزینهها و بازتعریف مسیر تعامل با جهان ارزیابی میشود.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در گفتوگو با رسانه ژاپنی کیودو تأکید کرده است که تهران آماده بازگشت به میز مذاکره است، اما نه بر پایه فشار و «دیکته». بهگفته او، بهرسمیت شناختن حق غنیسازی ایران بهعنوان بخشی از برنامه هستهای صلحآمیز، به خط قرمز آشکار جمهوری اسلامی در مذاکرات آینده تبدیل شده است. این موضعگیری، چارچوب کلی خواستههای ایران را روشنتر از گذشته ترسیم میکند: حفظ زیرساخت دانشی و فنی، در کنار پذیرش اعتمادسازی بینالمللی.
در همین چارچوب، بهنظر میرسد ایران آمادگی دارد، در صورت به رسمیت شناخته شدن این حق، شاید سطح نظارتهای بینالمللی را افزایش دهد؛ حتی فراتر از تعهدات رسمی در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT). همچنین موضوع محدودیتهای زماندار برای اعتمادسازی مطرح شده است؛ مدلی که پیشتر نیز در توافقهای مشابه مورد بحث قرار گرفته بود. بهگفته برخی منابع تحلیلی، تهران تلاش میکند این پیام را منتقل کند که بهدنبال سلاح هستهای نیست، اما حاضر هم نیست از دستاوردهای علمی خود بهطور کامل عقبنشینی کند.
مسیر مذاکرات، در مجموع، به سمت شکلگیری یک «توافق مشروط» در حرکت است. ایران خواهان تضمین حقوق هستهای و رفع مؤثر تحریمهاست. آمریکا نیز بهدنبال مهار برنامه هستهای ایران بدون ورود به یک جنگ تازه در منطقه است. به باور بسیاری از کارشناسان سیاست خارجی، منافع راهبردی دو طرف بیش از هر زمان دیگری به یک توافق گره خورده است؛ توافقی که نه از سر اعتماد، بلکه از سر ضرورت شکل میگیرد.
جمعبندی تحولات نشان میدهد پنجرهای کمسابقه برای دیپلماسی گشوده شده است. نه تهران خواهان تنش تازه است و نه واشنگتن مایل یا قادر به مدیریت یک بحران جدید در خاورمیانه. فضای فعلی، بیش از هر زمان دیگری، شکننده اما امیدوارکننده بهنظر میرسد. اگر قرار است دور تازهای از مذاکرات آغاز شود، بسیاری از نشانهها حاکی از آن است که زمان آن، همین اکنون است.